۱۳۸۷ فروردین ۲۸, چهارشنبه

کارتر و حماس

رئیس جمهوری پیشین آمریکا پرزیدنت کارتر با ناصرالدین شاعر وزیر پیشین آموزش و پرورش دولت به رهبری حماس در رام الله دیدار کرد و در کرانه باختری حلقه گلی نثار مقبره یاسر عرفات نمود. او قرار است با رهبر تبعیدی حماس خالد مشعل در دمشق دیدار کند.

دولت آمریکا و اسرائیل از این اقدام کارتر ابراز نا امیدی کردند. کارتر در زمان سفر خود به اسرائیل گفته بود منزوی کردن حماس اقدامی سازنده نیست و خود را داوطلب میانجیگری میان آمریکا، اسرائیل و حماس کرد. گروههای مخالف معتقدند این اقدام موضع محمود عباس را تضعیف می کند و به یک گروه ضد اسرائیلی مشروعیت می بخشد. این سفر کارتر یک سفر عیر رسمی است.

شما چی فکر می کنین؟

بعدا اضافه شد.

سفر نه روزه کارتر به منطقه و هفت ساعت مذاکره با حماس و خالد مشعل در دمشق با چاپ عنوان "حماس آماده است تا اسرائیل را به همسایگی بپذیرد" یا عناوینی شبیه به آن در روزنامه ها به پایان رسید. کارتر معتقد است سیاست انزوای حماس و همچنین سوریه سیاست ناموفقی است. این در حالی است که منشور 1988 حماس خواستار انهدام اسرائیل و مقامات آن است. این منشور کشتار یهودیان را نیز تشویق می کند. کارتر اعلام کرد در زمان مذاکره، مقامات حماس از این بیانیه به عنوان سندی قدیمی یاد کردند. حماس گفته است هرگونه پیمان صلحی که توسط محمود عباس و تشکیلات خودگردان فلسطینی به نتیجه برسد را به رسمیت خواهند شناخت ولی آنرا به موافقت فلسطینیان مشروط کرد که با رفراندم یا رای گیری شورای قانونگذاری اعلام شود. حماس همچنین در صورت بازگشت اسرائیل به مرزهای 1967 پیشنهاد آتش بسی ده ساله به اسرائیل داده که اسرائیل هنوز جوابی رسمی به این پیشنهاد نداده است.

آیا این سفر و مذاکرات را مثبت ارزیابی می کنید؟ آیا این اقدامات بر سیاست جمهوری اسلامی در حمایت از حماس تاثیر خواهد داشت؟

۶ نظر:

ناشناس گفت...

این آمریکا و جهان غرب هم عجب حکایتی دارند . وقتی 4 تا آدم معترض در یک منطقه کوچک ( تبت) مورد هجوم فاشیستی رژیم حاکم قرار میگیرند ، خود را به آب و آتش میزنند و جهان را علیه آن رژیم به یک صف می کنند. اما در یک کشور دیگر ( ایران) 29 سال است یک رژیم فاشیستی - مذهبی با یک طرفدار بسیار محدود دارد بر 70-60 میلیون زن و مرد و بچه زور میگوید و خون همه مردم را در شیشه کرده ، اما صدای اعتراضی از آمریکا و جهان غرب بلند نمی شود. رژیم طالبان و رژیم صدام را 2 هفته ای سرنگون می کنند اما رژیم جمهوری اسلامی با این همه سابقه آدمکشی در ایران ، بمب گذاری در عراق ، مسلح کردن شورشیان در عراق و افغانستان و....و ایجاد 2 گروه تروریستی بسیار خطرناک در لبنان و فلسطین و...و فعالیت شدید جهت دست یابی به سلاح هسته ای ، را رها کرده اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا برای ما جوانان ایرانی این مسئله بی پاسخ مانده که چرا جهان غرب و آمریکا رژیم جمهوری اسلامی را که صدها برابر خطرناک تر از رژیم طالبان و رژیم صدام است را سرنگون نمی کند؟؟؟؟؟؟

ناشناس گفت...

وفای عزیز
مسلما تصمیم جناب کارتر جهت گفتگو با حماس نتیجه اش وضعیت فعلی را بدتر نمیکند.بهر حال باید قبول کرد که حماس نماینده بخشی از افکار عمومی فلسطینی هاست ودلیل این ادعا همان دای مردم فلسطین است.بهر حال اگر این مذاکره باعث اعتبار بخشیدن به حماس شود بهتر از این است که حکومت اسلامی تنها طرف مذاکره کننده با حماس محسوب گردد.که نتیجه اش از قبل روشن است.
بنابراین این گفتگو قطعا به اعتبار حماس اضافه و اعتبار حکومت اسلامی را کاهش خواهد داد.

وفای عزیز
در ضمن میخواستم پیشنهاد کنم یک ستون
نظرخواهی در مورد موضوع زیر باز کنی:
" مردم ایران در شرایط حاضر جهت اعتراض به وضعیت حاکم چه روشی را میتوانند در پیش گیرند؟"

با تشکر
بابک خرمدین

ناشناس گفت...

دوست عزیز
بحث خوبی را باز کردی
اما توجه داشته باش که امریکا و غرب زمانی خود را به آب و آتیش زدنند که
خود مردم تبت هم( تا کنون )120 کشته در راه مبارزاتشان داده اند.و در ضمن انها یک رهبری واحد و شناخته شده بنام دالای لاما دارند که مورد قبول همه تبتی هاست و حتی ما که نه تبتی هستیم و نه بودائی او را بخوبی میشناسیم. حالا این وضع را با ایران
مقایسه کن که مردم بی سر و صدا به سرکار میروند و می ایند و امریکا و
غرب فقط می توانند حدس بزنند که ما مخالفیم انهم بخاطر بد حجابی خانمها!
و از طرف دیگر کسانی مثل امیر انتظام
اکبر گنجی و رهبران کارگری ودانشجوئی هر کدام ساز خود را میزنند و اینقدر همت ندارند که در کنار یکدیگر یکسری اعتراضات مدنی را سازماندهی کنند.
پس اشکال از خودمان است.
آیا ما فقط حق داریم مثل دوره اصلاحات
اعتراض خود با رای دادن بیان کنیم؟و اگر این امکان را از ما بگیرند هیچ راه دیگری برای اعتراض نیست؟

بابک خرمدین

ناشناس گفت...

درود
به نظر من اسراییل باید تمام غزه و مناطقی که فلسطینیان در آن سکونت دارند را نابود کند تا تمام مشکلات خاورمیانه یک بار برای همیشه حل شود ... با از بین رفتن این غده چرکین ایران هم حساب کار دستش می آید
این ملت مدارا کردن سرش نمیشود و تا ابد میخواهد بر سر اسراییل راکت پرتاب کند .

moh گفت...

درود.... اینم وضع مملکت ماست:
- منتقدين دولت که همه يا سردارند که تازگیها دکتر شده اند، يا در عراق اسير امريکا بودند. ۲- دبيرکل مخالف ترين حزب موجود که از ديوار سفارت امريکا بالا رفته است. ۳- متحصنين مجلس ششم که قهرمانان ملي محسوب مي شوند همه از شاخه پيروان خط امام هستند. ۴- رهبر اصلاحاتمان وزير ارشاد هاشمي بوده، هاشمي هم که يعني… ۵- محبوبترين سياستمدار وبلاگ نويسمان رفيق گرمابه و گلستان فرزند بنيانگذار نظام بوده. ۶- محبوبترين طنزنويسمان که اتفاقا خيلي هم عليه دولت مي نويسد از بنيانگذاران همشهري به حساب آمده و مدتي هم در جام جم لاريجاني مي نوشته. ۷- بزرگترين زنداني سياسي روزنامه نگارمان سالها در خدمت نظام بوده است. ۸- ايدئولوگ طرح عبور از اصلاحات هم دستي بر ديوار سفارت امريکا داشته است. ۹- جسورترين مجري تلويزيونمان که سردار رادان را سکه يک پول مي کند جايزه بهترين ترانه جشن تسنيم را مي گيرد. ۱۰ - سازنده اعتراض آميزترين سريالهاي طنزمان در زمان مقتضي از خجالت دوستان بند۳ درآمده است. ۱۱- اولین عضو کابینه زنمان هم سخنگوی گروگان گیران سفارت امریکا بوده است. واقعا ما اين وسط چه کاره ايم؟

ناشناس گفت...

سوالی که برای من مطرح است این است: چرا خمینی اینقدر دشمن کارتر بود؟ اگر این بابا در سال 1979 مسیحی رئیس جمهور آمریکا نمی بود این لمپنهای اسلامی با رهبر کفتارشون هرگز نمی توانستند به قدرت برسند. تازه وقتی یک گانگستری مثل ریگان رئیس جمهور شد هرگز اون مردک خمینی آن توهینهایی که به کارتر می کرد به ریگان نکرد. واقعا که این جماعت اسلامی و بی جیگر فقط اهل لافزنی است.