۱۳۸۷ مرداد ۳۰, چهارشنبه

چند تحول...

موشک ماهواره به کجا پرتاب شد!
در حالی که مقامات جمهوری اسلامی از پرتاب موفق موشک ماهواره "سفیر امید" خبر دادند و یک روز بعد اعلام کردند ایران برای کمک به کشورهای مسلمان برای پرتاب ماهواره آماده است، مقامات وزارت دفاع آمریکا این پرتاب را ناموفق خواندند. روزنامه نیویورک تایمز به نقل از یک مقام رسمی نظامی آمریکا نوشت "مرحله اول پرتاب موفق بود ولی مرحله دوم آن با شکست مواجه شد." وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد چنین اقداماتی از طرف ایران به جلب اطمینان جامعه بین المللی کمک نمی کند. و گفت فعالیتهای بالستیکی جمهوری اسلامی دو دهه ادامه داشته و این اقدامات به نگرانی جامعه بین المللی در ارتباط با خطر بالقوه موشکهای دوربرد ایران می افزاید.

پیمان استقرار سیستم دفاع موشکی در لهستان
امروز واشنگتن و ورشو پیمان ایجاد پایگاه دفاع موشکی را امضا کردند. آمریکا می گوید هدف از استقرار این سیستم محافظت از اروپا و آمریکا در برابر تهدیدهای کشورهای "شروری" چون ایران است. برخی معتقدند بحران گرجستان و روسیه مشوق این توافقنامه جدید بود. در حالی که برخی رسانه های لهستان این اتفاق را اتفاقی تاریخی خواندند که امنیت لهستان را برای سالها حفظ خواهد کرد، دیگر رسانه ها معتقدند این اقدام امنیت لهستان را به مخاطره می اندازد. گازیتا ویبورچا گزارش داده که شصت و سه درصد مردم موافق این توافق هستند. دینا پرینو، سخنگوی کاخ سفید گفت "دفاع موشکی مشارکت عمده ای در مسیر امنیت جمعی ناتو است."

ناتو- اتحادی با نظرات مختلف
ناتو در جلسه دیروز یکصدا و قویا روسیه را محکوم کرد. برخی از تحلیلگران این اقدام ناتو را ستودند و برخی دیگر ناتو را سازمانی بی اثر توصیف کردند که اعضای آن بر سر سیاست روسیه اختلاف نظر دارند. به اعتقاد امریکا ناتو در روابط با روسیه تجدید نظر خواهد کرد و در حال حاضر توجه خود را به تاسیس کمسیون گرجستان-ناتو اختصاص خواهد داد. گوردن جاندرو سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا گفت "ما پیامی به روسیه فرستادیم که ناتو اجازه نخواهد داد مرز جدیدی میان کشورهای عضو ناتو و آنهایی که می خواهند به ناتو بپیوندند ایجاد شود.

شما چی فکر می کنین؟

۳ نظر:

ناشناس گفت...

اساسا من نمی توانم بفهمم که پرتاب این موشک ماهواره بر که دستاورد دانشمندان کشور است چه ربطی به احمدی نژاد و دولت نهم و جمهوری اسلامی دارد. اگر اینها هم نبودند، بالاخره در دنیای امروز قرار نیست که یک کشور از لحاظ علمی در یکجا همیشه بماند و پیشرفت نکند. متاسفانه این احمدی نژاد همه چیز را سیاسی کرده است. همین پارسال در سالگرد انقلاب در بهمن، قالیباف گفته بود که در زمان شاه کشور عقب افتاده بود و ما آن را الکترونیکی کردیم. و جالب تر اینکه چندسال قبل هم در صداوسیما و در همان ایام، برنامه ای پخش می شد که مجری می گفت در زمان انقلاب اسلامی موبایل هم آمده و ظرفیتهای مخابراتی بیشتر شده است !!!
پس مطابق این منطق باید گفت که نه تنها حضرت علی ، بلکه پیغمبر اسلام هم آدمهای خوبی نبودند چون در زمان آنها اتوموبیل و موبایل اختراع نشده بوده!

ناشناس گفت...

رژِیم ایران با منهدم کردن سیستم مدیریتی و خانه نشین کردن مدیران لایق و همچنین شهرام بهرام کردنه کارخانجات و تاسیسات دولتی بین خودشون، فاتحه هر چی پیشرفت هست رو خوند. حالا اگه در زمینه تجهیزات نظامی یک مقدار تکنولوژی دست چندم کره شمالی رو خریدند یا اینکه به لطف فتو شاپ میشینند موشک کپی پیست میکنند این چیزی از ضعف و عقب ماندگی ایران در طی این سی سال کم نمیکنه. ضمن اینکه دستگاه تبلیغاتی رژیم هم ماشالله خوب مشغوله تا از هر چیزی برای نشون دادن اقتدار نظام استفاده کنه. بطور مثال چند وقت پیش در مورد یکی از کارخانه جات و تکنولوژی بکار رفته در اون چنان صحبت میکردند و برنامه تلوزیونی ساخته بودند که هر کی ندونه فکر میکرد این کارخانه رو خود حضرت خامنه ای بیل زده بسیجی ها هم براش آجر آوردن. در صورتی این کار خونه مال یکی از نزدیکان ما بود با سهام صد درصد خصوصی که کل تکنولوژیش هم از کشور فرانسه وارد شده بود. ولی خوب رژیم داشت حسابی از این قضیه استفاده تبلیغاتی میکرد. در صورتی که با سیاستهای خودش بارها همون کارخانه رو تا مرز ورشکستگی رسونده.

ناشناس گفت...

به نام آزادی

پاسدار جهالت ؟!

دیریست گرفتاریم . . .

از کوچه پس کوچه های شهر من بوی خون می آید .

آنها که اشک را می کارند و ناله را درو می کنند کاش می دانستند داس شقاوت را یک روزی از دستان پینه بسته اهالی همین سرزمین به شکل عشق و ایثار گرفتند . . . خریدند ! . . . ربودند . . . ! یک روز صبح بود . . . که دلنگرانی ها سراغم را گرفت . . . دستپاچه از جایم پریدم و مرگم را دیدم . ایستاده بودم با شک و تردید . . . می جنگیدم با ترس درون . . . فریادی در درونم مرا بازمی داشت و دلم که راه زیادی تا قد کشیدن و به آسمان رسیدن داشت مرا واداشت تا بایستم . . . نترسم . . . نمیرم ! روبرویم پر بود از شکل ریش و شمشیر و می دانستم به سرعت نور مرا در می نوردد و کوبیده بر زمین رهایم می کند . . . آنهم با سیاهی لشگر پاسداران جهالت ! ! !

آنروزها تنهای تنها نبودم . . . نبودیم . . . با جمع تکه پاره شده ای از نسل آرمان و آزادی نشسته بودیم . . . گردباد زمانه اسیر دیو صفتانمان کرد . . . نسل آرمان ؟ . . . نسل سوخته ؟ . . . هدفهای ما در پشت حصار پلکهایمان شکل دینار و دلار بود و خانه ای اعیانی وعشق ! . . . تازه فهمیدم که بیدارم . . . بیدار بیدارم و هیچ جانداری توان آنرا ندارد تا مرا با لالایی فریبنده اش به خواب ببرد . . . گاهی وقتی می فهمیم دیر نیست . ماندیم و فریاد زدیم . . . به خوبی یادم هست که تمام عیار جنگیدیم . . . دست خالی و مشت های گره کرده . . . همان اول با غرش سرب جوابمان دادند ... ما هم سکوت نکردیم . . . به شکرانه اش خون دادیم . مردیم !

نوشته : کیان پرنیان