۱۳۸۷ مهر ۲۵, پنجشنبه

حقوق بشر و وضعیت کردهای ایران

در میزگرد امشب شرکت کنید.

میزگرد امشب میزبان شریف بهروز نماینده حزب دموکرات کردستان ایران در آمریکا است.
به تازگی دو تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، جلال محمود زاده نماینده مهاباد و اقبال محمدی نماینده مریوان، از رئیس قوه قضایی خواستار به رسمیت شناختن حق زندانیان سیاسی در دسترسی به وکیل، لغو اعدام فعالان سیاسی و مدنی و توقف شکنجه در زندانها شده اند. اما گزارشها از تداوم این نوع برخورد با اقوام ایرانی خصوصا کردها حکایت دارند.
شریف بهروز در برنامه امشب آخرین وضعیت کردهای ایران را بررسی خواهد کرد.
آیا "برخورد تبعیض آمیز سیستماتیک با اقوام ایرانی خصوصا کردها رو به افزایش است؟"
آیا روشنفکران ایران و مدافعان حقوق بشر تعصب نژادی را پشت سر گذشته اند؟
آیا کردها و سایر اقوام ایرانی در دفاع از حقوق خود متحدند؟ کردها چه می خواهند؟
سامان رسول پور از روزنامه نگاران کرد مقاله ای با عنوان قطار نقض حقوق بشر بدون ترمز در روز منتشر کرده است بخوانید و نظر دهید.
چی فکر می کنین؟

۱۶ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام . عبدالرضا علیمحمدی از خمین هستم. نظر من را با نام خودم و شهرم بخوانید . به نظر من درصورتی که کردهای محترم ایرانی بودن را بپذیرند و خواستار جدا شدن از ایران عزیز نباشند، باید حقوقی برابر و یکسان با تمام مردم ایران داشته باشند .عبدالرضا علیمحمدی از خمین

ناشناس گفت...

این سوال برای من مطرح که چرا صدای آمریک با دامن زدن به مسئله اقوام ایرانی قصد آشوب و برهم زدن ایران را دارد و آیا اصولا نقض حقوق بشر فقط در ایران رخ میدهد و این استاندارد دوگانه (مانند عربستان) و استفاده ابزاری از حقوق بشر باعث کم اهمیت شدن نقص آن نمیشود.
سوال از مهمان برنامه:
آیا گروه پژاک را گروه تروریستی میدانند؟

ناشناس گفت...

احزاب كرد بايد نقش پر رنگ تري ايفا كنند. بايد از محبوبيت خود در ميان مردم كردستان استفاده كنند و حداقل در اعتراض به شرايط زندانيان نه تنها كرد بلكه تمام زندانيان سياسي در بوجود آوردن يك اعتصاب سراسري در كردستان هماهنگي لازم را ايجاد كنند

ناشناس گفت...

با سلام

لطفا در مورد اعتصاب غذاي كردهاي خارج از كشور و همچنين اعتراض آنها كه همزمان با اعتصابات زندانيهاي ، زندانها ي ايران ( در اروپا و ... ) انجام شده بود حرف بزنيد.

با تشكر

ناشناس گفت...

چرا حزب دموکرات کردستان در وقایع سیاسی ملی مانند سایر گروهها و احزاب موضع گیری نمی کند تا نشان دهد که نه فقط برای کردستان بلکه برای ایران نگرانهم هست؟

ناشناس گفت...

معلم ادبيات

ايران در زبان كردي به معني "مكان آتش" است، "اير" در كردي به معني آتش است و ايران به معني "مكان آتش" است. و اين به زمان آتش پرستي ايرانيان بر ميگردد.

لطفاً به هموطنان عزيز بگوييد كه هر جا كه كرد باشد آنجا ايران است.

لطفاً نظر من را هم منتشر كنيد!

ناشناس گفت...

چرا ایشون از ملت به جای قوم استفاده می کنند؟

Narin Mohamady گفت...

در پاسخ به آنانی که فکر می¬کنند کردها تنها در صورتی حق دارند از حقوق انسانی برخودار باشند که جدایی طلب نباشند.
من نه فعال سیاسی هستم و نه جدایی طلب و نه درای هیچ وابستگی سیاسی به هیچ گروه سیاسی. تنها یک سؤال دارم: فرض کنیم که حزب دموکرات کردستان ایران خواستار جدایی باشد. آیا در این صورت باید کردها از حقوق انسانی محروم باشند. آیا اگر مردم یک ناحیه بخواهند که از چارچوب سیلسی یک کشور خارج شوند باید از حقوق انسانی خود محروم شوند؟ من نمی¬گویم که کردها این را می¬خواهند چون اصلاً نمی¬دانم که آنها چه می¬خواهند. اما با فرض اینکه خواستار چنین چیزی باشند چرا باید از حقوق انسانی خود محروم شوند.

ناشناس گفت...

آقای وفا

راستی این درست که همه می گویند اگر آقای خاتمی رئیس جمهور شود، برنامه های شما هم تعطیل می شود؟ زیرا دیگر سوژه ای برای شمانمی ماند؟ موجب تشکر است اگر جواب دهید.

تشکر

ناشناس گفت...

درود
نه تنها حقوق كردها در ايران پايمال مي‌شود بلكه حقوق ساير مردم غيركرد نيز لگدمال مي‌شود. براي صاحبان قدرت در ايران مهم كرد بودن يا نبودن نيست،بلكه پيرو ولايت فقيه بودن است. همسر بنده كه خود كرد مي‌باشد مي‌گويد در كل استانهاي كردنشين، كردها استان به استان و در برخي جاها شهر به شهر زبان هم را به سختي متوجه شده و يا اصلاً متوجه نمي‌شوند. حالا بعضي‌ها ازجمله ميهمان برنامه‌ي شما با مطرح كردن ملت كرد قصد دارند از آب گل‌آلود مملكت ايران كه در اشغال ملايان هست، به نفع خود ماهي بگيرند. ايران محل ايراني‌هاست و كرد و فارس و ترك ندارد و همه بايد به مملكتي كه در آن دمكراسي برقرار است به حقوق واقعي‌مان برسيم و به ايراني بودنمان افتخار كنيم. اميدوارم كه صداي آمريكا هم اين زمينه را براي برخي‌ها فراهم نياورد.ديگر دوران نژادپرستي در دنيا به پايان رسيده زمان اتحاد و دموكراسي است.
با احترام

ناشناس گفت...

با تكيه به اخبار صد البته كه رفتار تبعيض آميز رو به افزايش است و مدافعان حقوق بشر قطعا تعصب به نژادي نبايد داشته باشند (حداقل نوع كار آنها اين طور ايجاب ميكند) اما روشنفكران شايد جاي بحث داشته باشد، چرا كه همين مقوله روشنفكري جاي حرف و تعريف دارد. كردها و ساير اقوام اتحاد دارند ولي نه به اندازه‏اي كه بتوان از آن براي مبارزه همه منظوره استفاده كرد كه البته در هيچ جاي ايران اين اتحاد ديده نميشود. كردها كمتر يا بيشتر از فارسها و ساير اقوام چيزي نميخواهند و پيداست كه برخورد با آنها سياسي و خاص است. مقاله گفته شده را خواندم و فكر كنم خود گوياي همه چيز است.

رستم فرخزاد گفت...

با درود به همه دوستان. وفا جان ظاهرا بدشانسی من هست. چون بنده چند روزی در جایی بودم و هنوز هستم که دسترسی درست و حسابی به اینترنت ندارم که با وقت آزاد بتوانم مطلب بنویسم. در این میان مبحث مورد اختلاف من و اون دوست آذریمون هم میز گردش ظاهرا برگذار شد. البته هنوز این میز گرد رو ندیدم امیدوارم به زودی بتونم از اینترنت این برنامه رو ببینم. فقط من امیدوارم مسائل جوری نباشه که انقدر عقب عقب بریم تا اینبار اشتباهی از اون سمت پشت بام بیفتیم. بنده به شخصه با اقدام اعتراضی از هر منطقه و قومی موافق هستم کما اینکه در گذشته نیز هر از گاهی یک نفر مثل نادر شاه از یک منطقه ای سر براورده و با کمک اقوام خود هسته اولیه مبارزه و نجات این مملکت رو تشکیل داده. ولی به شرطی که این اقدامات اعتراضی در جهت منافع کل ایران باشد نه در جهت جدایی بخشی از ایران. تمامی کارهای ما متاسفانه یا شور است یا بی نمک حد میانه ندارد. بنده در یکی از سخنان استاد بزرگوارم جناب وفا خواندم که نوشته بودند حالا اگر عده ای هم جدایی طلب باشند چه اهمیتی دارد که یک عده ای اینطرف مرز باشند یا آنطرف مرز یا به طور کل مستقل باشند. ولی فراموش نکنیم که صد ها هزار جوان ایرانی به خاطر همان یک وجب خاکی که اسمش خرمشهر بود و قرار بود آنطرف مرز باشد بپا خواستند و با جان خود همان یک وجب را دوباره به اینطرف مرز انتقال دادند. میتوان سوال را اینگونه مطرح کرد که اگر قرار باشد روزی ذره ای از خاک میهن خارج از مرز ایران باشد آیا حاظر به جنگ با دشمن هستید؟ بنده با کمال قاطعیت عرض میکنم بله هستیم. هیچ فرقی هم ندارد این یک وجب توسط بیگانه از خاک ایران جدا شود یا افراد به ظاهر خودی.

ناشناس گفت...

با سلام خدمت آقاي وفا و ساير دوستان

من خوشحال شدم كه آقاي وفا مطالبي در بارة مباحث مورد نظر با شركت مهمان برنامه ارائه دادند. البته وقت برنامه بسيار محدود و به صورت كلي مباحث بيان گرديد.
به جناب رستم خان هم مي‌گويم پاسخ‌ چگونگي 30 ميليون آذري را در مطالب قبلي مطالعه نمايند.
باور كنيد ظلمي كه در ايران چه در دورة رژيم قبلي يا رژيم فعلي در حقوق ملت‌هاي ساكن ايران شده، يك روزي اين مملكت را بر باد خواهد داد. در كنفرانس توسعه آذربايجان در دانشگاه تبريز حدود 12-10 سال مطلبي گفته شد كه خيلي جالب بود. گفتند كه 30 سال پيش اگر گذرت به يزد مي‌افتاد بايد يك جوري برنامه مي‌ريختي كه شب آنجا نماني چون هيچ امكاناتي نبود. ولي امروزه يزد، اصفهان، اردكان، كرمان و ساير استان‌هاي فارس‌نشين كه از قضا از نظر طبيعي هم بيشتر در مناطق كويري بوده و ظرفيت توسعه‌شان محدود است، به مدد دولت‌هاي طرفدار فاشيسم فارس به حد بالايي از توسعه رسيده‌اند، با اين حال هنوز در سال 2008 ميلادي سنندج به عنوان يك مركز ايالت يا استان خط آهن ندارد، يا مثلا پل روگذر درياچه اروميه بعد از 30 سال هنوز افتتاح نشده است. يا در برابر 300 ميليارد تومان بودجه براي بزرگراهي در اصفهان فقط 1 ميليارد تومان بودجه براي خط آهن ميانه اردبيل هزينه شده است. اينها صد البته مثال‌هايي اقتصادي از موضوع هستند. در بحث حقوق فرهنگي، اجتماعي بسيار جالب است كه در كشور ما هيچ فردي حق ندارد به زبان مادري خود تحصيل كند، هيچ كس نمي‌گويد كلاً زبان فارسي را جمع كنند بلكه مي‌توان از آن به عنوان زبان دوم مانند موقعيتي كه زبان انگليسي در ميان مردم هند دارد استفاده كرد. بزرگترين ظلم در قرن حاضر كه مي‌توان در حق ملتي انجام داد، شايد همين باشد كه آنها را از زبان مادري خود محروم كني. رژيم جمهوري اسلامي بسيار برنامه‌ريزي شده تيشه به ريشه قوميت‌هاي موجود در ايران مي‌زند. مثلاً در كتاب فارسي دوم دبستان در توصيف آذربايجان آمده: نام دو استان از استان‌هاي كشور است، در صورتي كه همه مي‌دانند آذربايجان نام منطقه وسيعي در شمال غرب ايران است. يا من از دكتر داوري اردكاني مشاور وزير علوم شنيدم كه جلساتي در زمان دولت خاتمي با شركت نماينده وزارت‌خانه‌هاي علوم، اطلاعات، و نهادهاي درگير در زمينه چگونگي از بين بردن زبان‌هاي محلي در ايران صورت مي‌گرفته است. يك مطلب مي‌گويم مفهوم مذهب رسمي يا زبان رسمي در قانون اساسي رژيم فاشيستي جمهوري اسلامي يا رژيم قبلي چيزي جز سركوب مذاهب ديگر يا زبان‌هاي ديگر نيست كه حتي با فلسفه وجودي اسلامي قرآني جمهوري اسلامي نيز تناقض دارد. چون در قرآن آمده: از نشانه‌هاي او اختلاف در رنگ و زبان شماست. وقتي اينها با نشانه خداوند مبارزه مي‌كنند پس به قرآن هم خيانت كرده‌اند.
vashegani@yahoo.com

رستم فرخزاد گفت...

با درود به همه دوستان و دوست آذریمون.


بنده اینجا قصد ندارم بشینم یک فرهنگی رو در مقایسه با فرهنگ دیگه بزارم و بخواهم نتیجه گیری کنم که کدام بهتر یا بدتر است. حرف بنده چیز دیگرست. من میگم همه ما ایرانی هستیم همه ما دست به دست هم باید این مملکت رو درست کنیم. نمیشه که هر کس به یک بهانه ای مثلا زبان یا مذهب یا هرچیز دیگر خودش رو بکشه کنار بگه به من ربطی نداره من محله خودم رو از ایران جدا میکنم و آباد میکنم کار به کار ایران هم ندارم.
و این را هم اضافه کنم بنده تاحالا نه به شما نه به هیچ هموطنی توهین نکردم و "مرگ بر" هم نفرستادم. اگر لغت تجزیه طلب هم استفاده کردم بنا به دلیل گفته های خودتون هست و خودتون هم که مرتبا نوید این رو میدهید که "...مطمئن باشيد اين كشور به اين صورت نخواهد ماند، تجزيه كشور حتمي است. "
وانگهی مگر نمیگوید که تجزیه طلبی هم برای خودش تفکریست و باید به عنوان یک تفکر پذیرفتش و بهش احترام گذاشت. خوب من که توهینی نکردم چون تجزیه طلبی یک تفکر والا و گران قدر هست و توهین حساب نمیشه. ولی ببینم "فاشیست" و"مرگ بر" این جور لغات توهین نیست؟

دوست عزیزم من آخر موضع شما رو نفهمیدم شما هم مانند دوستانی که بحث مذهبی میکنند آنقدر چندین مطلب مختلف را به هم میچسبانید که آدم متوجه نمیشه مشکل شما دولته یا مردم ایرانه یا گذشته و تاریخه چیه؟ من با شما بحث تاریخی دارم که شما مرتبا اسرار داری بگی ما فاشیست و شونیست و از این چیزها هستیم. و خودتون رو از ما جدا کنید و خودتون رو بیگانه بدونین. بعد شما بحث دولت رو مطرح میکنی؟ اگر مشکل شما صرفا زبان و نوع حکومت است که این درد مشترک همه ماست و اون رو باید در شرایطی که نظام فعلی از این مملکت رفته و نظام جدید با حاکمیت مردم جایگزین شده باشه با شرکت تمام نمایندگان مردم در پارلمان و دعوت از اساتید فن بشینن تصمیم بگیرن ایا مثلا بچه ها در هر گوشه از این آب و خاک باید به زبان خاص همون محله بشینن سر کلاس درس یا مثلا زبانهای محلی باید در کنار دروس اصلی تدریس بشه یا هر نتیجه دیگری که بدست میاد این مال اون دوران هست. پس شما اول بدون شعارهای قومی دست به دست بقیه بده برای ایران متحد و آزاد مبارزه کن . انشالاه در فردای ایران آزاد نماینده های من و شما بهتر میتونن تصمیم بگیرن.
آخه عزیزم این مبارز نیست که شما بجای اینکه حکومت رو هدف بگیری فارس رو هدف گرفتی. هدفگیریتون اشتباهه. چون اصلا این حکومت کاملا مذهب مدارهست و هرکس مذهبش به افکار اینها نزدیکتر باشه ارج و قرب بیشتری داره. و اتفاقا به دلیل مذهبی بودن شدیدن هموطنان آذری و لر هست که تمام پستهای مدیریتی و کلیدی در حال حاظر در دست این گروه از هموطنانمون هست. حکومتی که اول انقلاب بلدزر انداخت تخت جمشید رو خراب کنه الان هم آب سد رو بسته بهش و تمام سعیش این هست که کل تاریخ ما رو برگردونه به بعد از اسلام این چه ناسیونالیستی میتونه داشته باشه؟

این مبارزه است آخه شما دارین میکنین؟ دو سال پیش اینهمه ریختین خیابون به قول خودتون تظاهرات با شکوه کردین از اول تا آخر فقط گفتین مرگ بر فارس ، مرگ بر فارس. دوستای بدبخت ما هم که دانشجو بودن در تبریز هرجا گیر میاوردید به جرم فارس بودن میگرفتین زیر باد کتک و مشت و دشنام. بعد به ما میگید نژاد پرست؟ بغیر از آذربایجان در کدام یک از شهرها و روستاهای ایران تاحالا همچین اتفاقی افتاده که هموطنی رو بگیرن زیر مشت و لگد بدلیل اینکه با اون عده همزبان و هم قوم نیست. زشت نیست این کار؟ این آخه افتخار داره؟ این کارها خجالت داره.

ناشناس گفت...

با سلام. این سئوال برای من مطرح است که چطور این مصئونیت سربازان امریکایی قابل توجیح است ؟ و چرا عراقی ها در امریکا این حق را ندارند؟

ناشناس گفت...

با سلام جای این سئوال است که چطور وقتی در موارد این پیمان امنیتی با مردم بطور شفاف اطلاع رسانی نشده از مردم انتظار برود که ان را بتوانند پذیرا باشند؟