در میزگرد امشب با آرش سیگارچی، روزنامه نگار و وبلاگ نویس، به محدودیتهای روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان در ایران می پردازیم.
در میزگرد امشب شرکت کنید.
پیوند روزنامه نگاری و روزنامه نگاران به اینترنت تحولی در گردش آزاد اطلاعات ایجاد کرد و با بروز خدمات اینترنتی چون وبلاگ تجارب و باورهای شخصی میلیونها نفر در سراسر جهان به یکدیگر پیوند خورد و راه خود را به دنیای روزنامه نگاران باز کرد. با وجود محدودیتهای ویژه در ایران در ارتباط با روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان، از رقم تخمینی صد میلیون وبلاگ در سراسر جهان نزدیک به یک میلیون آن توسط ایرانیان نوشته می شود.
وبلاگ چه تاثیری در گردش آزاد اطلاعات دارد؟
روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان با چه محدودیتهایی در ایران مواجهند؟
چگونه می توان با سانسور مقابله کرد؟
مردم چه نقشی در انتقال اطلاعات و یا حمایت از روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان دارند؟
۱۳۸۷ مهر ۱۲, جمعه
محدودیتهای روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان در ایران
ارسال شده توسط وفا در ۱۲:۰۰
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴۱ نظر:
وبلاگ نویسی بین روزنامه نگاران ایرانی امروز تبدیل به یک مد شده که از نظر آگاهی بخشی به جامعه جوان و تمرین روزنامه نگاری ، اقدامی مثبت است.
روزنامه نگاران در خیلی از موارد مطالبی را که در روزنامه ها نمی توانند منعکس کنند در وبلاگ ها می نویسند و اگر خبر ناگفته ای باشد اینگونه آن را به اطلاع دیگر روزنامه نگاران می رسانند که پس از همه گیر شدن آن، انتشار اینگونه مطالب یا اخبار در مطبوعات نیز آسان تر می شود
یکی از بهانه هایی که دولت احمدی نژاد برای سرکوب ازادی بیان، از آن استفاده می کند، سیاه نمایی است. اگر خبری بر علیه اقدامات اشتباه دولت نوشته شود، فورا می گویند این خبرگزاری قصد سیاه نمایی داشته است
خبرگزاری دولت، اخیرا ماجرای کردان را نیز سیاه نمایی دولت ، توسط مطبوعات و با ریشه خارجی دانست.
http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=53461
جناب مستقيم اوضاع با بازرسان هيات نظارت چگونه است؟! گفته بودم شعور مخاطب رو دست كم نگيريد حالا با بررسي پروندههاي پرسنل خيلي مسايل براي مردم روشن مي شه ،حالا نوبت ماست!
همونطور که خودتون هم اشاره کردین وبلاگ از ابزار گردش اطلاعات آزاد و بدون سانسور هست. و به طور یقین در کشوری که بنیاد حکومت بر اساس اخبار و تحلیلهای ساختگی هست و همه روزه بجای مخابره اخبار اقدام به تولید اخبار میشه مشخص است که وبلاگ ها و به طور کل اینترنت نقش بسزایی در رساندن اطالاعات درست به مردم بازی می کنه. از این رو هست که حکومت تمام نیروی خودش رو در جهت مهار این قضیه انجام میده . از خرید دستگاهای چندین ملیارد تومانی برای فیلترینگ تا زیر فشار گذاشتن شرکتهای هاستینگ جهت ارسال مشخصات صاحبان وبسایت ها به مقامات مسئول. ولی خوشبختانه همه این فشارها تا کنون نتوانسته در جلوی سرعت پیشرفت تکنولوزی مقاومت کنه و جز هزینه اضافی چیز دیگری روی دست حکومت نگذاشته. حکومت باید بلاخره بپذیره که در مقابل روند رو به رشد تکنولوژی که در پدیده هایی مثل ماهواره ، اینترنت ، وبلاگ ، وبسایت نمونه هاییش رو می بینه نمیتونه مقاومت کنه. و این حکومت هست که مجبور میشه یک روزی شیوه های کهنه جعل اخبار رو کنار بزاره و به دنیای گردش آزاد اطلاعات "سلام" بگه.
در جمهوری اسلامی بازجویان وزارت اطلاعات وبلاگ نویس می شوند و به شستشوی مغزی جوانان می پردازند و وبلاگ نویسان در 209 زندانی شده و توسط همان بازجویان شکنجه و بازپرسی می شوند. نمونه آن 4000 وبلاگ خود جوش جمعیت آل یاسین است
آقای سیگارچی
ما اخبار شما را در ایران پیگیری می کردیم و با شما همدردیم.
مینا از جمعیت آل یاسین
در جمهوری اسلامی،مافیای رسانه ای وجود دارد و این جلادان اندیشه و القاعده فرهنگی مثل اختاپوس بر تمام رسانه ها از جمله اینترنت و صدا و سیما چنگ زده و عملا روزنامه ها را به تریبون اختصاصی نظرات و اندیشه های طالبانی خود تبدیل کرده اند.
با درووووود
ما 30 سال است که در فیلتر وسانسور به سر می بریم و پیشرفت ما این بوده که همیشه راهی برای از بین بردن راه نشر نظرات مخالف حکومت با توجه به امکانات روز به دست آوریم حتی اگر هزینه هنگفتی بابت آن به شرکتهای خارجی بپردازیم که حتی کارایی این روشها کوتاه مدت است اما ما هنوز در تلاشیم با تشکر از جمهوری ننگین اسلامی
بقایای باند سعید امامی و جلادان اندیشه بعد از قتلهای زنجیره ای روشنفکران به اعدامهای قانونی وبلاگ نویسان و آنهم لابلای اعدام قاتلان و قاچاقچیان،روی آورده اند. تا به حال هزاران وبلاگ جمعیت ال یاسین را فیلتر کرده اند و وبلاگ نویسان را احضار و تهدید کرده اند
تجربه دردناک ما این است که...
ما شاگردان استاد پیمان فتاحی برای رساندن اخبار و اتفاقاتی که برای ما رخ می دهد باید هر روز از خانه خارج شویم و از کافی نت های مختلف پیام خود را به گوش مردم وحتی شما برسانیم. و تمام اینها در زیر سایه ترسی رخ می دهد از ماموران مخفی این وزارتخانه مخوف و تعقیبها و شنود ها رخ می دهد...
نازنین از تهران
منظورم هزینه ای است که بابت طراحی نرم افزارهای ناکارامد فیلترینگ به شرکت های خارجی میپردازند مثل قرداداد چند میلیونی که چند سال پیش با یک شرکت سوئدی منعقد شد
ما جمعی از نویسندگان نشریات توقیف شده حرکت دهندگان و هنرهای زیستن هستیم که پس از توقیف نشریاتمان وبلاگ تاسیس کردیم که آنها را هم فیلتر کردند و ما را شناسایی و تهدید می کنند...
با احترام
من با آقای سیگارچی که فرمودند خبرنگار نمیتواند در راهپیمایی شعار دهد مخالفم.
هرکس باید عقاید خود را در هر پست و منسبی آزادانه بیان کند اما فرق خبرنگیر این است که باید اخبار را با واقعیت بیان کند اما میتواند در مصاحبه ای شرکت کند و 10 دقیقه بعد در راه÷یمایی دیگری شعار دهد. اما باید اخبار را بی طرفانه بیان کند
به نظر من اگر وبلاگ نويسان يك شعار و همبستگي خاصي را براي مقابله با سانسور و فيلترينگ انجام بدهند خيلي بهتر است
مجيد
با تشکر از شما و مهمان عزیز و دردکشیده تان آرش
به نظر شما چرا سایتها و وبلاگهای معنوی ما فیلتر می شود و به ما می گویند مخل امنیت ملی و آن وقت سایتها و وبلاگهای فرمایشی آقایان و آقازادگان مثل قارچ از همه جا سر در می آورد؟
من فکر می کنم بزرگترین محدویتی که در راه بیان اندیشه وجود دارد نبود فضایی برای نقد ایدیولوژی و آموزه های اسلامی است . و تا این فضا فزاهم نگردد رشد فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی میسر نخواهد بود .
در جمهوري فقاهتي كه نمي توان آزادانه به بيان نظرات پرداخت جامعه وبلاگ نويسان براي رژيم جمهوري فقاهتي به هيچ وجه قابل تحمل نيست واز هر وسيله اي براي سركوب اين آزاد انديشان استفاده ميكنند .من به همه وبلاگ نويسان آزاد ايراني احترام مي گذارم ولي من خودم به عنوان يك وبلاگ نويس نيشابوري نمبي توانم از اسم حقيقي خودم استفاده كنم.اين آزادي را آقاي خميني و خامنه اي و مهمتر از همه جهل ملت ايران براي ما به ارمغان آورده است.
سروش
WWW.NEYS.BLOGFA.COM
درود و بدرود
دایره مذاهب اطلاعات و جعل کاران حرفه ای،برخی از وبلاگهای ما را فیلتر کرده اند و آنهارا هک کرده اند. حالا این جعل کاران به جای ما با مخاطبان ما ارتباط بر قرار کرده اند. آیا این دزدی اندیشه نیست؟
من یک نویسنده ام که قلمم را شکسته اند که تمام زندگی ام به آن وابسته است. حالا به نظر شما من چطور می توانم به این ترور فکری بهترین واکنش را نشان دهم؟
منهم وبلاگ نویسی میکردم اما اونقدر تهدید شدم که ازین کار دست کشیدم چند وقت پیش هم گروهی هکر که خودشون رو حامی اسلام و شیعه معرفی میکردن دوره افتاده بودن و وبلاگهای مخالف رو هک میکردن ضمن اینکه وبلاگ من وچنتا از دوستانم رو هم هک کردن وبلاگ نویسی اونقدرها هم که آقای سیگارچی میفرمان کم خطر نیست چون به سادگی میتونن از روی آی پی سیستم شما رو پیدا کنن.
با سلام من برای اولین بار 5 سال پیش اولین وبلاگم رو ساختم من مجبورم خودم وبلاگ خودم را سانسور کنم تا از فیلتر شدن ان جلو گیری کنم
وفا جان كارت درسته ادامه بده
یک راه حل برای مقابله با جرم وبلاگ نویسان بر اساس تعالیم مبارزه ای استاد فتاح این است که ما نیز باید با واکنش مبارزه آینه ای به آنها پاسخ دهیم و از حقیقت و آزادی دفاع کنیم
سامان از کرمانشاه
اونقدر ملت ايران تريبون نديدن كه
سريع جوي ميشن هرچي مي خوان ميگن؟؟؟؟
كارت درسته وفا ادامه بده
وقتی شخصی مانند آقای باطبی با سابقه درخشان با نفوذ جمهوری اسلامی نمی تواند در کشوری آزاد مثل آمریکا وارد سازمان ملل شود، چه انتظاری از خانواده خیررسان خواهیم داشت؟؟؟
درود بر شما.متاسفانه اگر مشخصات فردی شما در وبلاگتان باشد برایتان دردسر ساز خواهد شد و بنده دوستانی را میشناسم که به خاطر مطالب وبلاگشان به اتهام اقدام علیه امنیت ملی توقیف شدند. اخیرا هم ظاهرا قانونی در رابطه با وبلاگ نویسان گذاشته شده که میتوان وبلاگ نویس را به اعدام محکوم کرد.
برخی از وبلاگ نویسان هم به وبلاگ نویسی خود خاتمه داده و وبلاگ خود را پاک کرده اند.
هر چند كه گردش اطلاعات در وبلاگ هميشه به صورت حرفهاي انجام نميپذيرد، اما به دليل نبود فيلتر ( و يا اينكه ميشود از آن عبور كرد) و مقاصد سياسي اخبار سالمتر قابل خواندن هست. محدوديتهاي وبلاگ نويسان فراتر از آن است كه كه به نظر ميآيد، چرا كه نه تنها جرمهاي سياسي و اجتماعي معمول بر آنها روا است بلكه خود وبلاگ نويسي ميتواند باعث جرم و محكوميت شود. بالاترين راه مقابله با سانسور داشتن آگاهي كافي از اين پديده و پيامدهاي آن، داشتن آگاهي از حق آزادي خويش و و نافرماني در برابر آن است از جمله استفاده از Anti Filter ها. مردم با مطالعه، پيگيري و جدي تر گرفتن مقوله وبلاگ و وبلاگ نويسي بيشترين كمك را ميتوانند داشته باشند كه اين خود باعث افزايش آگاهي آنها خواهد شد.
با درود
با سپاس از برنامهي شما
پيشنهادي داشتم، خواهشمندم ارتباط تلفني با برنامه فقط هفتهاي يك روز باشد و تنها به خواندن ايميل اكتفا شود و يا اگر ارتباط تلفني هست در برنامههايي كه موضوع تخصصيتري دارند، در اواخر برنامه ارتباط برقرار شود و از قبل از افراد راجع به موضوع صحبتشان سؤال شود. در اين صورت وقت برنامه كمتر گرفته شده و از ابراز نظرهاي خارج از موضوع جلوگيري ميشود.
با سپاس مجدد
علي از همدان
وفای عزیز سلام ممنون از برنامه امشب راستش چون مسئله مهم بود در میانه برنامه حیفم آمد که بیام پای کامپوتر بشینم ولی این مطلب را حتمآ باید بگویم که بلافاصله هر وقت موضوعی مهم و کلیدی طرح میشود عده ای بعمد و به هر طریقی که میتوانند سعی میکنند مسیر صحبت و برنامه را تغییر بدهند یا با گوانتانامو یا با فحاشی و کلمات رکیک و یا حمله به مجری برنامه خلاصه عرض کنم کسیکه مغلطه میکند و این شیوه را برای دیالوگ بکار میبرد انسان صادقی نیست. اولین شرط در مباحثه و دیالوگ مگر صداقت و راستگویی نیست؟ اتفاقآ انکه از روش اقای بهارلو میگفت اگر نیک نظر کنند ایشان هم دلشان از این مغالطات و بی ربط گویی خون است.براهتان ادامه بدهید و التماس میکنم تمنا میکنم مرعوب ایندسته که مثل یک تیم کار میکنند و کارشان شکستن چهارچوبها و نظم محیط است نشوید
جالب هست وقتی که به برنامه نگاه میکنم می بینم مردم ایران هنوز شکل صحیح استفاده از وقت و زمان و امکانات را بلد نیستند و در جایی مانند صدای آمریکا وقتی شیوه درست استفاده از امکانات بهشون یاد داده میشه مقاومت می کنند . ولی جالب هست چون کم کم یاد می گیرند برای پیشرفت این مملکت باید خودشون رو تغییر بدهند.
وفا جان پیشنهاد من این هست که علاوه بر اینکه این روش رو ادامه بدی در کنارش وقت بیشتری در برنامه بزارید که در کنار موضوع اصلی برنامه این روند جدید رو یکجوری به مردم آموزش بدید.
مردم باید یادبگیرند تلوزیون با این امکانات محدود جای درد دل نیست. درد دل رو هر روزه همه داریم میشنویم. لطفا مردم رو برای شرکت در میزگردهای کارشناسانه بیشتر آموزش بدید. شاید لازم باشه حتی یک میز گرد در مورد همین موضوع پخش بشه.
متاسفانه همونطور که در پستهای قبلی گفتم مردم ایران بسیار از منطق و عقل و اخبار و تحلیل و همه چی فاصله گرفتند شاید این وظیفه بر دوش شما مجری جوان باشه که تحولی ایجاد کنید و مثل آموزش یک کودک کم کم راه استفاده از ابزارهای دمکراسی رو آموزش بدید.
با تشکر از روند خوبی که در برنامه ها در پیش گرفتید.
SOLH
weblog va newspappers mitavanand mardom ra up to date nemayand va mardom ham ba tamame mozoati ke dar donya migozarad ashnaei peyda minemayand Omidvaram ke dastandarkaran dar keshvareman roye mozoaate mosbate an beyandishand ke benafe mardome iran ast o irani
آقای مستقیم، من منتظر قسمت دوم مصاحبه با آقای نوری زاده بودم، پس چرا این هفته پخش نشد؟
از آقای بهار لو چه خبر؟ ایشون دیگه تو صدا آمریکا نیستند؟
واقعا خنده دار من 10 تا وبلاگ تو سرویس بلاگفا داشتم که 3 تاش فیلتر شد 7 تاشم خود سرویس بلاگفا بست ببینید قدرت سانسور تا کجاست که حتی سرویس دهنده های وبلاگ هم در ایران در امان نیستند!!!
با سلام به تمان خوانندكان محترم
اولا" تكليفم را روشن كنم كه بنده كاملا" با نظام جهل و جور و فساد ولي فقيه مخالفم
ولي نكته اصلي در صداي امريكا اينست كه برخي مجريان مثل اقاي مستقيم اصول اوليه مجري كري يعني احترام به بينندكان را بلد نيستند و از موضع قدرت وبا لحن توهين اميز با بينندكان حرف مي زنند عجب بدبخت شديم ما ايرانيها جي فكر ميكرديم جي شد
هر جه بكندد نمكش ميزنند واي به روزي كه بكنند نمك
مهدی جان قسمت دوم رو در رو با آقای نوریزاده چند ماه دیگر پخش خواهد شد.
آریا جان آقای بهارلو در صدای آمریکا هستند و مثل همیشه سلامت و تندرست و الهام بخش
حالا جالب اینه که من با آرش خان هم دوستی خوبی دارم.
وفا جان من سال 83 با کمک یکی از دوستای خارج از کشور تونستم 5 سایت فیلتر شکن و یک سایت شبه وبلاگ طنز سیاسی درست کنم چون میدیدم خیلی نیاز بود جالب اینه سایت ها هم ترافیک بالایی پیدا کرده بودن. به قولی یه شب خوابیدیم و صبح دیدیم هر 6 تا سایت فیلتر شده! همه پول و هزینه سایت ها رو هم داده بودیم برای یک سال! ولی بسیار خوشحال شدم که در اون برهه زمانی تونستم یه کاری بکنم و تا حدودی وجدانم راحت تر شد.
درود
اگر به گفته آقای احمدی نژاد باشد وبلاگنویسان و روزنامه نگاران آزادی بسیاری دارند. آری آزادی دارند اما نه طوری که از دولت انتقاد کنند و از گل نازکتتر به این جماعت پاک و مقدس بگویند تا شاید خدشه ای بر آن روح ظریفشان وارد بشود.آزادی دارند نه تا حدی که بگویند نان و آب و برق گران است. آزادی دارند تا بگویند به به عجب حکومتی.آزادی دارند تا بگویند چهچه روزی امام زمان خواهد آمد و همه چیز از اینی کهست بهتر خواهد شد.
به امید روزهایی روشن
بدرود
وفاي عزيز . درود . خواهشمندم اين حرف من رو تو برنامه تون بيان كنيد . من 6 ساله وبلاك مينويسم . بعضي از وبلاكهاي من فيلتر شدن . من در زمينه موسيقي راك فعاليت ميكنم و مينويسم .بخاطر يك مطلب غير موسيقيايي كه در مورد مسايل اجتماعي ايران نوشتم و اعتراض كردم , فيلتر شدم و مستقيما از طرف مامورين اطلاعات ايران تهديد شدم . بدرود .
دورد بر شما آقاي مستقيم
در مورد محدوديت ها اون روز برنامه آقاي سيگارچي رو ديدم .نميدونم چرا حرف ها شون واقعي به نظر نميرسيد . من خودم يه وبلاگ دارم و گهگاهي مطالبي نه چندان تند مينويسم . همين قدر بهتون ميگم كه فقط به خاطر نوشته هام رديابي شدم و پروانه محل كارم لغو شد . باز هم خبر دارم كه قراره سراغم بيان . هميشه ما رو اذيت ميكنن . خيلي راحت از روي Ip ما رو رديابي ميكنن و اگه مطلبي تند نوشته باشين اذيت مون ميكنن . با اين وجود همچنان داريم مينويسيم . هميشه دلم ميخواست ميتونستم حرف ها مون رو به گوش تون برسونم . خيلي خوشحالم كه اين امكان رو در اختيار مون قرار دادين . چون تلفني هيچ جور نميشه تماس گرفت و خيلي خطر ناكه . اما از طريق اينجا تا اونجا كه بتونم خبر ها رو بهتون ميرسونم
با درود و سپاس بي پايان : شهرام
ارسال یک نظر