۱۳۸۸ فروردین ۷, جمعه

نتایج نظرسنجی اعتماد به دولت


همراهان ارجمند از شرکت شما در این نظرسنجی سپاسگذارم.

تا چه اندازه به دولت خود اعتماد دارید؟

تعداد شرکت کنندگان در نظر سنجی: 1467

95% بی اعتمادند (1404 نفر)

1% کمی بی اعتمادند (21 نفر)

کمتر از 1% اعتماد دارند (14 نفر)

1% خیلی اعتماد دارند (28 نفر)

در لینک نظرها 141 نظر ارائه شد. و البته نظرات ادامه دارد...

چی فکر می کنین؟

۴ نظر:

ناشناس گفت...

سلام بر صداي آمريكا
***
كاملاً بي اعتمادم ، منظور اين نظرسنجي "اعتماد به دولت" بوده يا "اعتماد به حكومت"؟
***
بنظر من اعتماد مسئله اي دو طرفه است .
در سطح دولت كه كابينه ي احمدي نژاد و شخص او هستند ، كارنامه اي جالب و مثال زدني ديده مي شود! ؛ چگونه فكر كنيم دولت مردم را محرم خود مي داند!
1.براي مثال ، اعلام نكردن قرارداد گازي با تركمنستان توسط وزير نفت ايران ، يك نمونه از عدم اعتماد دولت به مردم بود .
2.كاغذ پاره شمردن مدارك دانشگاهي توسط آقاي احمدي نژاد در صورتي كه مدرك آقاي كردان (وزير كشور ايران جعلي بود ؛ برداشت هاي سرسام آور از صندوق ذخيره ي ارزي و مشخص نشدن اينكه به چه مصارفي رسيده است؟ اين نمونه اي از عدم صداقت دولت (در كشورهاي نفتي) است . و نيز بستن سازمانهاي ريشه داري همچون سازمان مديريت و برنامه ريزي .
3.اجراي طرح امنيت اجتماعي در طول دولت احمدي نژاد ؛ در حاليكه ايشان اظهار مي كردند ، تا زماني كه مشكلات اقتصادي هست به مدل مو و ... جوانان كاري نداريم . (گرچه خيلي هم به شخص رئيس جمهور برنمي گردد) .
4.عملي نشدن ادعاي ، معرفي كردن مفسدان اقتصادي موسوم به دانه درشت ها و آقا زاده ها .
5.اجرا نشدن صحيح طرح بنگاههاي زودبازده ، وام اشتغال ، اجرا نشدن طرح تحول اقتصادي ، طرح غبر كارشناسي شده ي سهام عدالت! (كه مجلس هم دست آخر با آن به نوعي مخالفت كرد)!
6.نگفتن نرخ دقيق بيكاري و تورم – قابل توجه اينكه ، از نظر بانك مركزي تورم شامل بعضي كالاهاي اساسي مي شود و شامل همه ي لوازم زندگي مردم نيست و نيز اينكه نرخ بيكاران كه از سوي دولت اعلام مي شود ، شامل كارگران بيكار شده ي فصلي ، كارگران نيمه وقت و حتي افرادي كه هفته اي يك ساعت كار مي كنند ، نمي شود . (كارگران فصلي ، ساعتي و آنهايي كه هفته اي تنها يك ساعت كار مي كنند ، بيكار شمرده نمي شوند) .
7.وارد كردن فشار بيشتر بر سنديكاها ، سازمان هاي NGO ، فعالان دانشجويي و مدني و حقوق زنان – نبودن رسانه هاي منصف و بيطرف .
8.متناسب نبودن دستمزد كارگران و كارمندان دولتي و اعلام نشدن آمار واقعي افراد زير خط فقر در شهرها و روستاها .
9.با توجه به بحران مالي جهاني و كاهش جهاني قيمت ها ، مردم هنوز هم با گراني مواجه هستند ؛ گرچه در زمينه ي مسكن اوضاع نسبتاً بهتر است ولي دورنماي مناسبي ديده نمي شود .
10.نبودن فضاي رقابتي سالم و آزاد در زمينه ي انتخابات (از جمله مجبور شدن به كناره گيري خاتمي بدليل نبودن رسانه اي براي تبليغ او ، فيلتر شدن سايت هاي اصلاح طلبان ، چسباندن برچسب ها و حتي تهديدات ديگر عليه آنها) .
11.نگاه امنيتي به تقاضاهاي صنفي و حقوقي از جمله كارگران شركت هاي مختلف – طرفداري رسانه ي ملي از نامزدهايي خاص و بزرگنمايي كارهايي كه در طول دوره آقاي احمدي نژاد صورت گرفته است ؛ بطوريكه در دوره هاي قبل شاهد نبوده ايم .
12.استفاده ي ابزاري از امكانات عمومي و دولتي براي طيفي خاص ؛ نمود بيشتر اين امر در انتخابات ديده مي شود كه سازمان هاي نظامي از جمله سپاه از كانديدايي خاص حمايت مي كنند . (براي نمونه از احمدي نژاد) – متاسفانه اخلاق انتخاباتي بعضاً رعايت نمي شود .
13.گرچه خنده دار بنظر مي رسد ، ولي در زمينه ي ورزش ، عدم توفيق ورزشكاران در المپيك و توجيه كردن مسئولان ورزش كشور و تساوي عجيب و غريب تيمهاي قرمز و آبي پايتخت – در كل ناراضي بودن از شادي! براي نمونه مراسمي همچون چهارشنبه سوري و تحويل سال نو در غربت رسانه اي رسانه ي ملي است (براي توضيح بيشتر به لينك آخر اين كامنت توجه كنيد) .
14.فرافكني مشكلات اقتصادي و معيشتي و ساير مشكلات كشور به كشورهاي بيگانه ، دشمن تراشي و حمايت كردن و شارژ مالي گروههايي در كشورهاي همسايه و نيز در سطح بين المللي . (تخفيف دادن هاي بي مانند به بعضي كشورها از جمله پيشنهاد فروش نفت ارزان به كنيا ، كه يك نكته از هزاران است) .
15.حل نكردن مشكلات مردم با وجود شعارهاي گوناگون (از جمله بيكاري و ازدواج جوانان) و عدم وجود اراده ي واقعي براي توسعه ي زيرساختهاي صنعتي و علمي كشور كه ورشكستگي كارخانه ها و كارگاهها را بدنبال داشته است ؛ و در بحران جهاني با توجه به عدم رقابت پذير بودن صنعت ايران ، شاهد رشد تصاعدي تعطيلي كارخانه ها خواهيم بود – با كمال تاسف اين برنامه هاي دولت طرح ضربتي گداپروري جوانان را به دنبال خواهد داشت .
***
نامگذاري امسال به نام "تغيير الگوي مصرف" بيش از اينكه بيانگر نقش صرفه جويي در زندگي و جامعه باشد ، بنظر من ، بيشتر براي جلوگيري از گسترش نارضايتي عمومي يدليل گسترش تحريم ها و در سايه ي آن افزايش مشكلات اقتصادي مي باشد .
در حالي كه بحران جهاني مي توانست ، باعث رقابت كشورهاي (حتي) صنعتي براي فروش كالاهاي مهم و حتي تكنولوژي به ايران باشد ، ولي عملاً گسترش بيكاري را متاسفانه شاهد خواهيم بود (كه اين به نبود تصميم گيري هاي منطقي و كارشناسانه بر مي گردد) .
http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=68007 به اين لينك نگاه كنيد ...
***
با سپاس نيلو از تهران

ناشناس گفت...

کاملآ بی اعتمادم و نه تنها دولت را قابل اعتماد نمیدانم بلکه نظام جمهوری اسلامی را به رسمیت نمیشناسم و از هر نو کمک یا سازگاری با این رژیم سر باز میزنم .
به ولایت فقیه اعتقاد ندارم و آنرا تکرار تراژدی حکومت کلیسا در اروپا میبینم که سرنوشت آن هم تکرار همان سرنوشتی خواهد بود که کلیسا و تفتیش عقاید داشت .
در انتخابات از هر نوع که باشد شرکت نمیکنم مگر در رفراندومی آزاد برای رد یا تائید نظام حاکم بر ایران .

رستم فرخزاد گفت...

تا چه اندازه به دولت "خود" اعتماد دارید؟

ما که هیچ دولتی رو تا کنون به عنوان "دولت خود" حس نکردیم تا بهش اعتماد داشته باشیم یا نداشته باشیم.

دولتی که با اعمال نفوذ و انتخاب حاکمیت اشغالگر بر سر کار میاد که دیگر دولت خودی حساب نمیشه. در نتیجه هیچگونه اعتمادی هم بهش نیست چون اصلا حافظ منافع ملی نیست.

==================
وفا جان پس از کلی تنبلی بلاخره وبلاگ من هم شروع به فعالیت کرد. خوشحال میشم تو هم به عنوان برادر بزرگتر به ما سر بزنی:

rostamfarokhzad.blogspot.com

فرهاد از تهران گفت...

با سلام به وفای عزیز
فکر میکنم بد نبود اگر عنوان این نظرسنجی را تغییر میدادید که آیا اصلا این دولت را خودی میدانیم یا خیر؟
به نظر شما چند درصد از مردم در روی کار آمدن این دولت واقعا نقش داشته و یا چند درصد در تعیین دولت بعدی نقش خواهند داشت؟
من واقعا نمیدانم باید در انتخابات پیش رو شرکت کرد یا نه!