۱۳۸۷ مرداد ۲, چهارشنبه

آزادی در انتخاب، ملاک خوشنودی

امروز به یکی از سایت های مورد علاقه ام سری زدم answers.com و چشمم به خلاصه ای از یک نظر سنجی در باره مهم ترین معیارهای خوشنودی و خرسندی یا به زبان ساده تر شادی ملت ها افتاد. اینهم ترجمه مطلب: "بر اساس یک نظر سنجی که در اوائل این ماه منتشر شد شاد ترین مکان دنیا دانمارک است. بر پایه نظر سنجی از سیصد و پنجاه هزار نفر در پنجاه و دو کشور توسط موسسه World Values Survey که توسط دولت آمریکا حمایت می شود مهمترین عامل برای خرسندی مردم از کشورهایشان میزان آزادی در انتخاب و حق انتخاب شیوه زندگی است. دموکراسی، صلح و مساوات اجتماعی نیز در مجموعه عوامل مهم قرار گرفته اند. پنج کشور اول عبارتند از دانمارک، پورتوریکو، کلمبیا، ایسلند، و ایرلند شمالی. به اعتبار این نظر سنجی بهتر است کشورهای زیمبابوه، ارمنستان، مولداوی، بلاروس و اوکراین را برای زندگی انتخاب نکنید چرا که پنج کشور پایین جدول هستند."

چی فکر می کنین؟
برای شما ملاک خوشنودی و شادی ( بخوانید: حق مسلم!)یک ملت چیست؟

۷ نظر:

ناشناس گفت...

اگر به ما هم مانند بقیه آدمهای دنیا نگاه کنند،طبیعتا ما هم ملاک خوشنودیمان همانند دیگر مردم دنیاست،آزادی در نوع زندگی،رفاه اجتماعی،دمکراسی و و و...
ولی اگر به چشم آقای خامنه ای که مردم مارا موجوداتی عجیب و غریب تلقی میکند به قضیه نگاه کنید .آن وقت ملاک خوشنودی ما بعد از سی سال تبدیل میشود به حسین پارتی ،رفت و آمد بیهوده تا پاسی از نیمه شب در محدوده ولی عصر و جردن ، تکان دادن و شکستن شیشه ماشین دیگران بعد از برد تیم فوتبال ، متلک گفتن به هر کسی که از بغلمان رد شد ، دور هم جمع شدن در مکان و بساط عرق و هشیش و تریاک و آخر سر شرکت در نماز جمعه و تظاهرات دشمن شکن 22 بهمن.

یاد فرازی از صحبت های خامنه ای خطاب به دکتر معین افتادم که با شکایت از وزیر مربوطه میگفت "دانشجو ها را میفرستید سفر خارج که چه بشود؟ دانشجوها را اردوی مختلط میفرستید که چه بشود؟ در جاهای دیگر دنیا زن و مرد در کنار هم زندگی میکنند با هم در ارتباط هستند و هیچ مشکلی هم نیست زیرا فرهنگ آنها با ما تفاوت دارد".

آقای خامنه ای این تفاوت فرهنگی که ازش اسم میبرید رو شماها ایجاد کردین، وگرنه قبل از انقلاب مردم ما هم انسانهایی بودند برابر و همانند دیگر مردم دنیا شاد و سرزنده، دختر و پسر در کنار هم.این نکبتی که در جامعه ماست دسترنج انقلاب ننگین شماست . که حال مجبورید هرگوشه از این آب و خاک جوانی را به حق یا ناحق سنگسار کنید،حلق آویز کنید،شلاق بزنید،این آقایان اگر هم ارازل اوباش باشند باز هم دستاورد انقلاب شما و تبعیض طبقاتی و محرومیت در دوران حکومت شماهستند.
با سنگسار و اعدام فقط صورت مسئله را پاک میکنید.

ساتیار گفت...

درود به شما و زنده باد پارس

اول می خوام به رستم از شاهنامه بگم:

این فرهنگ رو آقای خامنه ای ایجاد نکردن چون هنوز آقای خامنه ای و دست اندرکاران این حکومت هنوز به این فکر نرسیده اند که فرهنگ رو بسازند، رستم عزیز فرهنگ چیزی نیست که در مدت کوتاهی پیش بیاد و یا یک دولت بتواند آن را بسازد فرهنگ ایرانیان از دوهزاروپانصد سال پیش آغاز شد و فرهنگی با قدرت و توانایی های زیاد مانند برابری زن و مرد که دنیا زیاد نیست که به آن رسیده است و هنوز هم نتوانسته آن را کامل و زیبا به نمایش بگذارد، چیزی که از هر سندی روشن تر و گویا برای تمام افراد جامعه است زبان یک جامعه است که نشان دهنده فرهنگ آن است، چون زبان منطقه ای از جهان حکایت از زمانی دارد که کوچک ترین بخش ها از آن جامعه در روزهای اول بنیان آن قشر از جامعه را گویا است و نشان از آن را دارد که نیاکان و پدران آن جامعه چگونه می اندیشیده و چه نوع زندگی را داشته اند اگر یک مقدار به فرق زبان خودمان، فارسی با تعدادی از زبان های کشورهای برتر دنیا نگاه بکنی به روشنی خواهی دید که در تمام زبان هایی مانند انگلیس، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، روسی و... در اشاره به انسان در نوع جنس آن فرق قائل می شوند و بین زن و مرد فرق می گذارند که نشان دهنده آن است در دوران گذشته افکار آن منطقه چه بوده و زن را انسان نمی دانسته چون هم از نظر نوع جسم ظاهری و فیزیکی در بدن و اخلاق فرق داشته و هم از نظر قدرت جسمانی کم تر بوده و این باعث این شده که زن را در جاییگاه پایین تر از خود قرار داده که برای اشاره به یک انسان زن چیزی غیر آن کلمه ای که استفاده کنند که برای انسان بکار می برند که در زبان ها مرد را انسان(men) و زن را (women) صدا کنند که women را چگونه ترجمه کنی کار زبان شناس ها است ولی می توان گفت: نظرشان انسان کم بوده است همانا که در زبان های دیگر اروپایی آلمانی، ایتالیایی و فرانسه دسته بندی را برای اشیا هم انجام داده اند،تمام اسم ها را به مرد، زن و بچه تقسیم کرده اند ولی چیزی که خودتان هم می دانید زبان فارسی از دیرباز هیچ فرقی بین انسان ها چه زن و چه مرد را نداشته و انسان را هم برای مرد و هم برای زن بکار برده است یعنی بهتر این که انسان از دو نوع است یکی مرد و دیگری زن که هر دو مکمل یکدیگر هستند و با در کنار هم بودن انسان را تشکیل می دهند ...
می دانم خیلی زیاده گویی کردم مرا ببخشید هنر این را نداشتم که گفته هایم را بیشتر از این کم کنم.

-----------------------------------

و فرهنگی که الان در ایران هست ساخته دست انقلاب و خمینی یا همراهانش نیست فرهنگی است که از زمان حمله اعراب به ایران در ایران بنیان گذاشته شد و هم اکنون 30 سال است که به ثمر نشسته و به قدرت رسیده.
همانا که از حمله اعراب به ایران شیرخورشید زیبای پرچمان (که نماد قدرت شیر برای نگه داشتن برابری در زندگی مانند تابش خورشید که در مالکیت کسی نیست و همه به صورت مساوی از آن استفاده می کنند) شیر شمشیری را به دست گرفت که نامش ذولفقار بود و نشان داد که شیر خشونت علی و تفاوت فرهنگ عرب را به خود اضافه کرده، این تغییری بزرگ بود ولی در نگاه کوچک، آن تغییر همان زمان صدایی بزرگ نداشت ولی حالا 30 سال است که صدایش به گوش ما و جهان رسیده است.
مشکل ما خمینی و خامنه ای نیستند چون این ها در حال صدور فرهنگ خودشو هستند(یعنی فرهنگ عرب که به خلاصه اسلام نامیده می شود)و موفق هم بوده اند چون در حال پیروزی بر فرهنگ بزرگ پارسیان هستند و این جنگ فرهنگ بعد از حمله اعراب آغاز شده و اکنون به پیروزی نزدیک شده است و شیرزنان و دلیرمردان پارسی را به همان جایی می خواهند بفرستند که شیروخورشید را با کمک شمشیری که به دسته خودش داده بودن فرستادن...
وفا جان ببخش این مسئله با وجود این که هنوز می خواهم بگویم کوتاه می کنم تا زیاده گویی من باعث رنجش شما نشه ...
امیدوارم که ما موفق بشیم از فرهنگ، تمدن و سرزمین خود در برابر حمله ای که چندصد سال پیش توسط اعراب به نام اسلام شروع شده پیروز شویم.

با تشکر ساتیار از ایران
بدرود

وفا گفت...

پیروز صفای عزیز مطلبت رو خوندم و جالب نوشته بودی. ممکنه به فونت فارسی بفرستی؟

ناشناس گفت...

جناب ساتیار با تشکر از توضیحات شما ،ضمن اینکه دوست ندارم از موضوع اصلی تاپیک خارج بشم ولی گاهی اوقات ناخواسته صحبتهای آدم به جاهای دیگه هدایت میشه.و محیط اینجا تبدیل به یک بحث آزاد میشه که اون هم در نوع خودش قشنگه.حالا تا چه حد وفا خان با این کار ما موافق هست خدا میدونه.
در ادامه توضیحات شما ضمن اینکه من هم خیلی به گذشته و فرهنگ پیشین ایران زمین افتخار میکنم.باید این موضوع رو عرض کنم که وقتی من از واژه فرهنگ استفاده کردم در واقع خواستم یک جور ویراستاری کرده باشم و عین واژه خودشون رو استفاده کنم.یا مثلا وقتی میگم "فرازی از صحبتهای امام" یجورایی خودش به نوع خودش تمسخر واژگانی هست که توسط رژیم دستمالی شده.
در مورد اینکه این بدبختی که ما داریم از هزار و چهارصد سال پیش شروع شده. به نظر من حتی اگر هیچ وقت اسلام اختراع نشده بود و حتی هیچ عربی هم روی کره زمین وجود نداشت. باز هم ما این بدبختی هارو داشتیم حالا اینبار از آستین اسلام درآمده چه بسا بار دیگر از میان شعله های تند نژاد پرستی سر برآورد.
این قشری که در حال حاظر آخوند هستند اگر اسلام نبود همینها حتما کشیش یا موبد بودند و باز هم همان آش و همان کاسه .ایراد مردم ما 2 چیز است یا خیلی بی خیال و بی حال هستیم یا زیادی افراطگر.
ساتیار جان ما زمانی میتوانیم در مبارزه موفق بشویم که ایراد اصلی رو در خودمون ببینیم فارغ از اینکه هرکسی مسلمون هست یا نیست عرب هست یا عجم.
وقتی "علت" درست تشخیص داده نشه نتیجتا درمان درستی هم در کار نخواهد بود.

ناشناس گفت...

اینکه دانمارک و ایسلند در بالای جدول هستند برای من تعجب ندارد. کلمبیا که سیستمش کمتر از ایران مافیایی نیست و ایرلند شمالی که لمپنهای مسیحی هر از چند گاهی به جون هم می افتند، دیگه از کجا پیداشون شد؟

كادوس گفت...

وفاي عزيز
حق مسلم مردم ايران در حال حاضر دموكراسي است بس .
در اين خصوص پيشنهاد دارم كه خواهش ميكنم در وبلاگ حضرتعالي گذاشته شده ونظرات افرد اخذ شود.
با وجود افراد بسيار ارشمند از جمله آقاي نوريزاده باتلاش سي ساله شبانه روزي ونيز آقاي سازگاراو...
در خارج از كشور يك شوراي رهبري تشكيل شود قانون اساسي موقت تشكيل شودو دراين قانون رفراندوم ودموكراسي تظمين بشود و مطابق قانون اساسي موقت ريس جمهور موقت با رفراندم دربين ايرانيان خارج از كشور انتخاب شود وريس جمهور موقت دولت در تبعيد دولت جانشين حكومت كثيف آخوندي (جمهوري اسلامي) اعلام كند ونيز اين دولت به مردم تضمين دهد تمام افرادي كه در تظاهرات و مبارزات و... با اين رژيم مخوف وفاشيسم ديني خسارت ببينند ويا كشته شوند تممامي خسارت هاي افراد را بپردازاد وبالاترين امتيازات را براي اين عزيزان در نظر بگيرد .

ناشناس گفت...

- هر شخص یا گروه٬ تحفه های متعفنی همچون استبداد(اوتارشی) نظامی گری (میلیتاریزم)-آمیختگی دین و سیاست- حس ناهنجار و بی مورد(حداقل در این دوران) وطن یا ملیت پرستی(ناسیونالیزم!) را در آغوش خود برای حکومت به مردم ارمغان بیآورد فورا بایستی نابود- یا حداقل از کار بر کنار شود(از نظر من نابود٬ برای آنکه آنها خواسته یا ناخواسته مسبب نابودی همه جانبه ی کل یک ملت و نسلهای بعدی آنها میشوند و این کم نیست.دهشتبار است. یک جور فاجعه ی انسانیست)
- بزرگترین اشتباه تاریخی که میتواند تکرار شود دامن زدن به ایده هائیست که بر اساس آن جنبشی قیم مآبانه-پدر سالارانه پا بگیرد. «نخبگان داخل را بهیچ وجه نادیده نگیریم»
- «حداقل از جنگ بهتر است»
با اینکه به نوع این حرکت(پیشنهاد fara) در طول عمر نفرینی این جمهوری کج و ناراست مکررا از همه سوئی پرداخته شده و هیچوقت هم نقشه ی عاقبت به خیری از آب در نیامده٬ باور منهم براینست که نهایتا بایستی چنین موضوعی را سازمان داد اما "در نهایت تاسف" نه بدست ایرانیان..
ایجاد چنین تشکلی احتمالا مستلزم حمایت و اداره ای بیرونی است و اینکه اگر مردمی که در ایران زندگی میکنند را در بند تصور کنیم (با اینکه آنها بهر ترتیبی میتوانند پیوندشان را با هموطنان بیرون بر قرار کنند) خدا را شکر در بیشتر کشورهای آزاد! دنیا هستند شخصیت هایی که جدا میتوانند در راس این سوژه ی هنوز متشکل نشده ثمر بخش باشند. تعیین چنین افرادی واقعا کار سختی نیست "اگر خودخواهی در میانه رخ ندهد.." اخذ تائید از مردم داخل نیز میتواند ساده باشد.
روزنامه نگاران خوبمان اگر بکارشان نرسند دیگر از که میتوان کار یاد گرفت.. از کجا میتوان آگاه شد؟
- اگر روزگاری بیاید که از هر رقم سیستمهای ایدیالوژیکی آزاد باشیم در سایه ی "هر گونه ی دیگری که باشد" میتوانیم لااقل این امید روشن را داشته باشیم که نسل های دهه ای و صده ای مان در معرض شکوفایی انسانیشان (که در نهاد تمام انسانها از هر ملتی که باشند وجود دارد) قرار بگیرند
بیاد تلخی آنچه که بر نسل دهه ی شصت مان رفته افتادم..