۱۳۸۷ دی ۵, پنجشنبه

آرامگاه کوروش، "تخریب" یا "ترمیم؟"

در میزگرد امشب با شما هستیم و فقط با شما

بیش از یکسال از شروع آبگیری سد سیوند می گذرد. بالا رفتن میزان رطوبت به اعتقاد بسیاری از کارشناسان بیشترین آسیب را به بناهای تاریخی پاسارگاد می رساند. با وجود تلاشهای سازمانهای غیر انتفاعی و برخی اعتراضات مردمی، مسئولان توجهی درخور به این نگرانی ها نکرده اند. از هفته گذشته و پس از انتشار گزارشهایی از ریزش سقف آرامگاه کوروش در جریان مرمت بار دیگر نگرانی ها از وضعیت این میراث فرهنگی و باستانی ایران اوج گرفته است. مسئولان سازمان میراث فرهنگی این خبر را تکذیب کرده اند اما روایات تصویری از حقیقتی غیر قابل انکار پرده برداشته است.

چی فکر می کنین؟
آیا مرمت آرامگاه کوروش با معیارهای مناسب انجام می شود؟
چه کسی مسئول است؟ چه کسی پاسخگوست؟
این موضوع روز سه شنبه به شکل جامع تری در میزگردی با شما مطرح می شود.

۶۵ نظر:

ناشناس گفت...

در حکومت دینی، بهتر آن است که نام آنرا به مرقد سلیمان پیغمبر تغییر دهند تا ترمیم گردد. (تا زمان حکومت پهلوی مردم فکر می‌کردند آرامگاه سلیمان پیامبر است!)

ناشناس گفت...

درود به شما

خسته نباشید
کوروش بزرگ پیام آور شادی و صلح و دوستی است.
خواهشمندم این گفتار کوروش بزرگ را بخوانید:

بگذارید هر کسی به آیین خویش باشد
زنان را گرامی بدارید
فرو دستان را دریابید
و هر کسی به تکلم قبیله ی خود سخن بگوید
آدمی تنها در مقام خویش به منزلت خواهد رسید.
گسستن زنجیرها آرزوی من است
رهایی بردگان و عزت بزرگان آرزوی من است
شکوه شب و حرمت خورشید را گرامی می دارم
پس تا هست
شب هایتان به شادی و
روزهایتان رازدار رهایی باد
این فرمان من است
این واژه، این وصیت من است
او که آدمی را از ماوای خویش براند
خود نیز از خواب خوش رانده خواهد شد.
تا هست
هوادار دانایی و تندرستی باشید
من چنین پنداشته
چنین گفته
چنین خواسته ام.
.......
بخشی از منشور پارسوماش به جا مانده از کوروش بزرگ
برگرفته از کتاب "منم کوروش، شهریار روشنایی ها "
باز سرایی شده ی "سید علی صالحی"

سپاس از این برنامه شما که به کوروش بزرگ اختصاص دادید.

ممنون

ناشناس گفت...

Dar in Vgheiyyat ke in faje'e surat migire, hich shakki nist. Dalile manteghiye in mozu, abgiriye sadde Sivand e. Amma khateneshan mikonam ke chon maremmate mirase jahaniye Pasargad bar ohdeye Bonyade Pasargade. Moteassefane in maremmat moddathast ke betore farsayeshi surat migire, masule in Project yek javane besyar kamtajrobast,. In Vazifeye UNESCO ast ke nezarate mostaghim bar an dashte bashad. Khahesh mikonam VOA mostaghiman az UNESCO tozih bekhad. Sepazgozaram, Hamid az Berlin

kamil گفت...

hamzaman ba takhribe aramgah koroosh khaneh pedari rafsanjani sabte melli mishavad
ghezavat ba shenavandegan mizegerd
kamil az shiraz

ناشناس گفت...

همینکه آنرا تخریب نمی‌کنند و مانند خلخالی با بلدوزر در صدد از بین بردن آن بر نمی‌آیند، جای شکر دارد.

ناشناس گفت...

درود به شما و مردم ایران

من آرشام از تبریز هستم

در پاسخ به هم میهن گرامی از آذربایجان

مادر کوروش بزرگ ماندانا ، از سلسله ماد بود.
و می دانیم که ماد ها نیاکان کردها و ما آذری ها بوده اند.
بدبختانه نه تنها کوروش ، بلکه همه تنگه بلاغی فراموش شد.
پاینده ایران

سپاس از شما

ناشناس گفت...

دعوا بر سر مالکیت کورش امری بیهوده است.
در افغانستان نابودی مجسمه های بودا به دست طالبان بود،اما در ایران نابودی مقبره کورش به دست ماست چون در برابر تخریب آن سکوت کرده ایم.

ناشناس گفت...

salam koroshe bozorg hamishe bozorg khahad bood va vaghan man moteasefam ke dolatmardane ma ahamiyati brayash ghael nistan agar ye emamzadeh bood tahala 100 bar maremat shodeh bood batavajoh be inke korosh rishe ye iran ast darigh

aseman

ناشناس گفت...

korosh kasi ast ke har ja pa gozasht takhrib nakard balke abad kard ba be hameye adiyane donya ehteram gozasht pas ma nabayad begozarim yadegarhaye in shakhse abad gar takhrib shavad
dar safari ke rahbare iran be shiraz dashtand majmoee takhte jamshid va fasargad ra yadegarhaye jabarane tarikh khandand
mitavan azin ezhar nazar tamim gereft ke cheghadr asare bastaniye iran bara dolate iran mohem ast

ناشناس گفت...

سلام به وفای عزیز
به نظر من برای پیدا کردن دلیل این کارهای جمهوری اسلامی به همه پیشنهاد میکنم کتاب کوروش کبیر و محمد بن عبدالله نوشته دکتر مسعود انصاری را بخوانید.
آن وقت تمامی علتها مشخص میشود که آنها به چه چیز حسادت میکنند و از چه وحشت دارند.

ناشناس گفت...

با درود. بد نیست بدانیم که کورش بزرگ دارای مادری از تبار ماد(نیامان کردها و آذری ها) و پدری از تبار پارس بود. کورش بزرگ تا سن 14 سالگی برپایه ی گواهی های تاریخی در سرزمین ماد و در میان مردم آذری و کرد بزرگ شد و سپس توانست اقوام ایرانی تبار را زیر یک پرچم گرد آورده و پیام آشتی را به جهان صادر کند. همچنین تنها این تخریب ها نیست. مرمت های غیر علمی شهر پارسه, پاسارگاد, نقش رستم و بیستون و دیگر جاها نیز در خطر هستند

ناشناس گفت...

khorosh abad gar bood na takhrib gar pas chera ma magh bareash ra takhrib konim

ناشناس گفت...

کوروش تو بیا که با تو امید آید
شب نیز صدای پای خورشید آید
تاریخ اگر دوباره تکرار شود
کعبه به طواف تخت جمشید آید
رضا

ناشناس گفت...

خبر تخریب آرامگاه کورش مشخصا بایکوت شده است. بنده خود خبرگزار یکی از خبرگزاری ها هستم که شوربختانه نمی توانم نام ببرم. دستور مستقیم از سوی مراتب بالا صادر شده که این خبر گسترش پیدا نکنه

ناشناس گفت...

سلام به شما، آقا من شیرازی هستم، این خبر متاسفانه درست است و دل همه ما را به درد آورده، من از نزدیک دیدم با چکش و مته آن هم کارگر های ابتدایی

No Pain گفت...

Ba drood
Avalan ke Tarikh Iran az nazare redzim az 15 khordad shoroo mishe, man bad az 12 sal dars khandan dar Iran, tarikh keshvaram ra az Oroopaiha yad gereftam ke baese taasofeh!
Dovvoman do sal pish man ba madar khanomam ke avvalin bar bood az iran didar mikar rafteem takhte jamshid va motasefaneh ab yademoon raft ba khodeman bebarim va chon zohr reseedeem unja bavar konid dar sha e chand kiloometriye takht jamshid na yek coffee shop na yek baghali nabood va be zahmat toonesteem az chand tourist dige ab begeerim . kheili sharm avar bood

ناشناس گفت...

tarosariha ra jalo bakashid ta yadatan baravad sad sivanan abgiri shod va aramgah korosh takhrib shod

ناشناس گفت...

سلام رضا هستم مقبره کوروش یک سند است برای ایران و من تاسف میخورم که این سند داره از بین میره و این سند هویت یک ایرانی هست

ناشناس گفت...

رهبر حکومت ایران سال گذشته در سخنانش درشیراز شاهان هخامنشی را جباران تاریخ خواند.از حکومتی با این طرز فکر انتظاری در حفظ میراث فرهنگی نیست.ما خود باید در حفظ این میراث به هر نحو ممکن بکوشیم

ناشناس گفت...

تنها مي توانم بگويم از بين بردن آرامگاه كوروش باعث از بين رفتن ياد، نام و اعتبار تاريخي وجهاني اين مرد بزرگ نمي شود.

ناشناس گفت...

من واقعا نمیدونم این آثار باستانی چه خطری برای این حکومت
داره که جمهوری اسلامی کم کم داره اونهارو از بین میبره و داره
تمدن بیش از 7500 ساله رو به تمدن 30 ساله تبدیل میکنند.
فرهاد از تهران

ناشناس گفت...

mikhaham az masooline nezam beporsam agar hamin koorosh nabud shoma dar kodamin sarzamin mikhastid velayate faghih rah biandazid?shoma ke nafte keshvare koorosh ra kharje sepahe khod mikonid.shoma ke har chedarid az hemmate oo darid.arezo mikonam khare sagheye gole iran dar cheshmetan foroo ravad.

ناشناس گفت...

سلام ب شما. جناب مستقیم با مسئولین مطرح کنید که آیا از درآمد زایی این آثار باستانی آگاه نیستند؟ صنعت گردشگری امروزه بالاترین درآمد را برای کشورهایی چون ترکیه و مصر و یونان و ایتالیا داره. آثار باستانی ایران در صورتی که به گردشگران آزادی داده شود و امنیت آنها تضمین شود شک نکنید می تواند بالاترین درآمد را برای ما داشته باشد حتی از درآمد نفت بیشتر. همچنین هویت ما به این آثار وابسته است.

ناشناس گفت...

آقای مستقیم، من سال گذشته به پارسه و پاسارگاد رفتم، و جز افسوس کوچکترین چیزی برای گفتن ندارم. آرامگاه کوروش را این بیخردان می خواهند "نابود" کنند و می بینید که با برنامه ریزی کامل در پی انجام این کار پلید هستند.

ناشناس گفت...

علامه طباطبایی که در اسلام بزرگترین مفسّر قرآن هست،در یکی از تفسیرهای خود کوروش را که با نام ذوالقرنین در قرآن آمده است یکی از پیامبران خداوند ذکر کرده است.این را دیگر همه میدانند.
من نمیدانم این حکومت کثیف و پلید جمهوری اسلامی آیا دین را هم تغییر میدهد؟
آیا اینها از خدایی که نامش را بر زبانهای پلیدشان می آورند هم بالاترند؟
ای نفرین و مرگ بر اینها که جای خداوند تصمیم میگیرند و در عین حال فرعون های مصر را دشمن خدا مینامند.
ای نفرین خداوند بر اینها که حتی به خداوند هم سیاسی نگاه میکنند.
اگر جمهوری اسلامی در زمان یکی از پیامبران وجود میداشت آن پیامبر را به قتل میرساند.
یک ایرانی

ناشناس گفت...

اگر میشه از این آقایی که تماس گرفتند و خودشون رو راه ساز معرفی کردند بپرسید چرا سازمان های مردم نهاد نمی توانند مستقیم و بدون ترس از حکومت از شما بازخواست کنند و مسئولین را مورد پرسش قرار دهند؟ اگر چنین است تضمین بدهند تا سازمان های مردم نهاد سراسر کشور با ایشون در خود محل به پرسش و پاسخ بپردازیم

ناشناس گفت...

سلام آقای مستقیم
دوستان در مورد ریشه های خصومت آقایان با تاریخ این مملکت گفتند و خواهند گفت اما نکته ای راباید اینجا عرض کنم و آن رعایت نکردن قوانین و مصوبات سازمان مدیریت و برنامه ریزی ( که ناظر بر کلیه ی قراردادها منجمله قراردادهای عمرانی کشور است ) توسط برنامه ریزان پروژه سد سیوند و تمام پروژه های آبیاری و زهکشی آن منطقه است چرا که
در بخشنامه ها و ابلاغیه های متعددی بر " تقدم حفظ میراث فرهنگی کشور بر اصول اقتصادی طرح " تاکید شده است .
متاسفانه الان هر چه آییننامه های دم دست را گشتم چیزی پیدا نکردم بجز این:
< سازمان مدیریت و برنامه ریزی _ معاونت امور فنی _ نشریه 4311 _ دستورالعمل شرایط عمومی پیمان : فصل دوم _ ماده 26 :
هر گاه ضمن اجرای کار ، اشیای عتیقه یا آثار تاریخی و مسکوکات قدیمی و مانند آن در محل کار پیدا شود ، پیمانکار متعهد است که بی درنگ مراتب را از طریق مشاور به اطلاع کارفرما و طبق قوانین به اطلاع دستگاههای انتظامی برساند . کارفرما برای حفظ و نگهداری یا انتقال اشیای عتیقه ، اقدام فوری به عمل آورد .
پیمانکار باید تا زمان اقدام به حفاظت از سوی کارفرما یا مقامات ذی ربط ، برای حفظ و نگهداری اشیا و آثار مزبور ، مراقبت لازم را به عمل آورد .
هر گاه اجرای این ماده ، موجب توقف یا تعطیل عملیات موضوع پیمان گردد ، طبق ماده 49 رفتار می شود . >
توضیح آنکه ماده 49 دستورالعمل فسخ بدون ضرر و زیان پیمانکار است .
یعنی گذشته از اینکه در هنگام طراحی تیم طراح پروژه موظف به در نظر گرفتن جانمایی و محافظت مناطق باستانی هستند اگر در هنگام اجرا هم با موردی در زمینه ی آثار باستانی مواجه بشوند موظف به تعطیل عملیاتند .

ناشناس گفت...

تنها از یک چیزی خوشحال هستم.

این شب تاریک و ضلم بیکران تمام می شود و بجز روی سیاه از این کاردینالهای اسلامی باقی نخواهد ماند و نشانی از اسلامتان باقی نخواهد ماند.

اوف بر شما از خمینی و خلخالی تا احمدی نژاد و بالا و پایینش

ناشناس گفت...

dar hame jaye donya hameye asare bastani hefaze amniyatii darad chera dar iran bara asare tarikhi hefaze amniyatii nist

ناشناس گفت...

با درود
البته در مورد ساير دوستان بايد بگويم اين كه كورش مال اين قوم وآن يكي مال آن قوم بپرهيزند چرا كه اين سياستي است تفرقه انداز كه در بين ماها رواج داده اند و ما هم بدون تفكر به آن رواج مي دهم كورش يا بابك خرمدين يا قهرماني از كرد ولر وعرب وبلوچ همه قهرمان ملت ايران است وبراي اينكه بتوان براي يك ملت بزرگ تعيين وتكليف كرد ابتدا بايد تاريخ پر شكوه آنرا از بين برد وسپس تاريخ ساختگي را جايگزين آن كرد وملتي كه از تاريخ خود بي خبر است هميشه اسير است واين سياستي است كه كاملا اجرا مي شود قلعه بابك به پادگان نظامي تبديل مي شود مقبره كوروش مخروب مي شود وديگر فجاياي كه بر سر آثار تاريخي ما مي آيد

ناشناس گفت...

dorud bar shoma

Islam hamisheh doshmane har gooneh farhang asile Iranist.

chakosh be dastaneh afghani ra niz khodam be cheshm dideam,
zaminhaye keshavarzi ra dara traf nemikharand ta rotoobat an ra varagh varagh nakonad, be yad daram rooze korosh bzorog emsal man porsidam ke in robootatha ra che mikonid goftand, jadid nist va saliane sal hst ke takhrib mishod ama kasi delsoozi nemikard!

vista

az shiraz

ناشناس گفت...

تخریب آرامگاه کوروش کبیر را میتوان به تخریب مجسمه بودا توسط طالبان مقایسه کرد

ناشناس گفت...

با سلام
مطمئنا با خبری که شما ازخبرگزاری مهر نقل کردید ماموران امنیتی رژیم مدیران و خبرنگار این خبرگزاری را به خاطر آب به آسیاب دشمن ریختن تحت پیگرد و مواخذه قرار خواهند داد و چه بسا که آنرا بحالت تعلیق دراورند!

حمید رضا از بروجرد

ناشناس گفت...

لطف کنید به جناب راه ساز بگین چرا درست محافظت نشده از آرامگاه که هر درزدی بتونه وارد بشه و این تخریبها رو انجام بده؟آیا اگر امام زاده ای بود این چنین اجازه دزدی از اون وجود داشت؟

ناشناس گفت...

be aghaye rahsaz befarmaid sari ham be esfahan "alighapu" va "chelsetun" bezanan chon man 2 maah pish unja budam be hamrahe 2 ta duste japoni va chizi ke be esme maremat anjam mishod bishtar shabihe in bud ke yek shekaste band jarahie maghz anjam bede. aya be nazare ishun man ham moghrez hastam?

ناشناس گفت...

از آقای راهساز بپرسید این دزدی کی رخ داد؟ مگر آن‌جا محافظت نمی‌شود؟
امضا محفوظ

ناشناس گفت...

من از نزدیک داخل مقبره کوروش را دیده ام ،به نظر بنده تخریب این مکان از زمان ورود اعراب شروع شده چرا که داخل آرامگاه توسط اعراب مسلمان نقوشی از آیات قرآن کنده کاری شده است.
صادق از کرج

ناشناس گفت...

سلام
من در دوره های گردشگری شرکت نموده ام و در این باره تحقیق کرده ام. به نظر بنده اخبار تمامی خبرگزاریها جانبدارانه میباشد تنها مرجع مسئول سازمان یونسکو است و نظر آنهاقابل اعتماد است.

ناشناس گفت...

لطفا بحث نخ نما شده آریایی بودن ترکهای آذربایجان را مطرح نکنید.
و ضمنا به لزوم مرمت آثار تاریخی دیگر نقاط(مثل آذربایجان) مثل ارک و مسجد کبود و ... هم بپردازید

با تشکر

ناشناس گفت...

(به مناسبت فعال شدن دماوند و به سوگ ابگیری سد سیوند)کمکم کن بایستم میخواهم ایستاده بمیرم واو بلند شد و ایستاد او تا انتهای تاریخ ایستاد وایستاده ماند و چون ایستاد ماند نمرد بله او نمرد او ماند تا ببیند که چگونه میراث فرزندانش توسط بیگانگان به زیر اب رفت و او نمرد
تا ببیند که چگونه فرزندانش سرد و بیتفاوت نگریستند که ببینند چگونه افتخار پدرانشان در زیر اب دفن شد وا نمرد تا بغرد بر اینهمه درد و او نمرد تا ببیند بله او زنده ماند تا دردی بکشد به بلندای تاریخ او همچنان دیو سپید را در بند خویش نگه داشت او رستم ها را دید که امدند رفتند و اکنون چه سخت زمانی بود نه ارشی نه رستمی و چه بسیار دیو سیاه
و دیو سپید میدید او غرید ولی دیگر خیلی دیر بود خیلی دیر و زبان در کام کشید خاموش ماند تا باز هم ببیند باز هم درد بکشد باز هم زمستان مرهم سفیدش را بر پیشانیش بمالد و باز هم او بود دیو سپید و خاطره ارش که باز هم با کمانش میاید و او. بود و یاد رستم
و او خواهد خروشید و او یادگار پدرانمان را بیرون خواهد ریخت و او مشت محکمی بر فلک خواهد زد او همه دیو ها را خواهد کشت و فرزندان غافلش را باز هم بیدار خواهد کرد و باز هم ارش ها را خواهد دید و مگر نشان فرزندانش فقط خاک است که در زیر اب بماند مگر نشان فرزندانش فقط طلاست که در سرزمینی دور باشد
او میداند که نشان فرزندانش روح بلندی است که هرگز نمیمیرد روحی به بلندای تاریخ و به سختی دماوند

ناشناس گفت...

آقای مستقیم!
خواهشمندم در مسائل میراث فرهنگی اگر امکان دارد جلو نقدهای حکومتی را تا آن‌جا که می‌توانید بگیرید چرا که برای فعالان این عرصه که در تعامل با سازمان برای دفاع از میراث هستند مانع ایجاد می‌شود.
البته در این برنامه بخت یار بود که آقای راهساز روی خط آمد.
سپاس‌گزارم

ناشناس گفت...

من که میگم بهتره در "خبر گذاری مهر" رو هم تخته کنن که دیگه خیال همه راحت بشه

ناشناس گفت...

کوروش
بزرگ مردی است که
مردم جهان او را
ستایس می کنند.

ناشناس گفت...

وقتی که بنای قديمی وزارت خارجه جنب باغ ملی خراب ميشود و به جای چارچوب های چوبی قديمی از آلومينيوم استفاده ميکنند، از اين ها چه اينتظاری داريد.
هموطنان ما هم خود بی تقصير نيستند، وقتی که از اين سنگها بعنوان کوه و پله استفاده ميکنند و اين آثار را لگد مال ميکنند و از آن بالا ميروند، چه اينتظاری داريد؟
خانم پزشکی خارجی برای من تعريف ميکرد که در آنجا عده اي ميخواستند عکس بيندازند، و از او خواهش کردند که از آنها عکس بيندازد. آنها برای عکس گرفتن از اين سنگها آويزان شده بودند. اين خانم به آنها ميگويد که ازتون عکس ميندازم بشرط اينکه اينطرف نوار بياييد و اين آثار را لگد مالی نکنيد.
اين رژيم نه تنها آثار باستانی را از بين ميبرد، فرهنگ را هم از ملت گرفته است. متاسفانه!

kourosh گفت...

کوروش
اولین کسی است که در 2500 سال پیش که انسان های دیگر از فرهنگ پایینی برخوردار بودند منشور حقوق بشر را نوشت.

ناشناس گفت...

به نظر می رسه امروزه به دلایل گوناگون که بر هیچ کسی پوشیده نیست آثار باستانی ما ایرانیان و به طور کلی گذشته تاریخی درخشان ایران به نوعی سپر دفاعی همه ما برای باز پس گرفتن آبروی از دست رفته مان نزد سایر ملل شده..و همین امر باعث بزرگنمایی اخباری نظیر تخریب مجموعه تاریخی پاسارگاد توسط رطوبت حاصل از آبگیری سد سیوند شده است
در حالی که ذکر دو نکته در این رابطه الزامی است
1/ با توجه به فاصله ی سد از مجموعه پاسارگادو شرایط اقلیمی کلی حاکم بر منطقه چنین نگرانی کاملا بیهوده است به طوری که برآورد شده حتی پس از آبگیری سد بیش از میزان تخمین زده شده نیز خطری متوجه پاسارگاد نخواهد بود
اگرچه با توجه به کاوش های باستان شناسی در منطقه کارشناسان بر این باورند که مناطق زیر آب رفته به طور احتمالی و نه قطعی شامل آثار باستانی اکتشاف نشده ای است که پس از آبگیری قطعا دسترسی به آنها غیر ممکن و تخزیب آنها غیر قابل پیشگیری است .
2/ از طرفی اگر تخریب مجموعه تخت چمشید را در اثر آلاینده ها و گسیل های خروجی از پتروشیمی مرودشت بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که این مسئله هزاران بار فجیع تر از تخریب صد در صد اثری مثل پاسارگاد خواهد بود .پس این که چرا کسی تلاش جدی برای تخت جمشید که به عقیده ی من بزرگترین نماد فرهنگی ایران است نمی کند و فرسایش اسیدی شدید آثار تخت جمشید را نمی بیند در حالی که به خاطر مسئله ای که حتی یک هزارم این هم غم انگیز نیست همه پرچم مخالفت و اعتراض بالا برده اند .
نکته دیگر را می توان این طور بیان کرد که ما در مملکت گل و بلبل خود از این دست سد ها, پالایشگاه ها , مجمو عه های پتروشیمی , کارخانجات و ... کم نداریم.....

رستم فرخزاد گفت...

بنده متاسفانه برنامه رو ندیدم ولی جالب هست در اصفهان یک منبر هزارساله هست .در اونجا حتی به کسی اجازه نمیدن وارد اون سالنی که اون منبر قرار داره بشه به دلیل اینکه ممکن هست بخار دهان در دراز مدت موجب فرسودگی چوب بکار رفته در اون منبر بشه. ولی نگاه کنید چه بر سر پاسارگاد و مقبره کورش میاورند.

ناشناس گفت...

با سلام و درود ، وقعا متاسف هستم که می بینم دارند قبر کورش را خراب می کنند . فکر کنم از سایه کورش هم می ترسند ...

ناشناس گفت...

آقای مستقیم، آیا امکان برگزاری petition جهت جلوگیری از نابودی آرامگاه کوروش کبیر وجود دارد؟ به نظر من تنها کاری که در حال حاضر از دست ما بر میاید و ممکن است اثری داشته باشد، بیان اعتراضمان و پشتیبانی همه از آن است، بلکه به کمک سازمان های مربوطه بین المللی بتوانیم از نابودی کامل میراثمان جلوگیری کنیم.

ناشناس گفت...

سلام...
من xerxes هستم...
من اين نام را انتخاب كردم كه راهي باشد براي تبليغ اسم و فرهنگ بزرگترين
و با شكوه ترين حكوت در طول تاريخ ايران زمين ... هرچند كم و ناچيز ولي خاري باشد در چشم كساني كه طاقت ديدن و شنيدن نامهاي ان بزرگان را هم ندارند...
و در مورد تخريب و بي احترامي به آرامگاه كوروش بايد بگم كه از هر دست كه بدي از همون دستم ميگيري مطمئن باشيد كه روزي خواهد امد كه با اينان همين كاري رو مي كنند كه اين ها با آرامگاه كورش كردند...
و خدا زمين را گرد افريد تا ما آدمها بدانيم كه هميشه گذشتن و رفتن پايان راه نيست بلكه روزي دوباره بر خواهيم گشت و نتيجه كارهاي خودمان را خواهيم ديد.

ناشناس گفت...

رادیو و تلویزیون و روزنامه های جمهوری اسلامی حتی یک کلمه درباره شرارتها و راکت پرانی ها و موشک باران شهرهای اسراییل از طرف تروریست های حزب الله و جنبش حماس نمینویسند و صدایشان در نمآید ولی به محض اینکه اسرا ییل در دفاع از خود به غزه حمله میکند فریاد بر می آورند که مسلمانی نیست و در همین حال سپاه پاسداران به خود اجازه میدهد که روستاهای عراق را به خاطر حملات کردها به ایران بمباران کند ولی همین کار را از طرف اسراییل که کاری جز دفاع ازشهروندانش در مقابل

تجاوزات حماس به شهرهای اسراییل انجام نمیدهد گناه کبیره میداند

و با بوق و کرنا فریاد میزند اسراییل از زمین و دریا و هوا به غزه حمله کرد و چنین و چنان

Unknown گفت...

فکر میکنید کوروش مهمتر است یا امامزاده x در روستای دور افتادهY ؟!!من فکر میکنم چاه جمکران از همه مهمتر است!

ناشناس گفت...

آرش كمان‌گير
با سلام و خسته نباشيد و سپاس از شما براي موضوعاتِ خوبي كه برمي‌گزينيد. متأسفانه دنيا به‌گونه‌يي شده است كه ديگر نمي‌توان به خبرها اعتماد كرد. من خود تا با چشم نبينم با گزارش‌ها باور نمي‌كنم ولي نكته‌يي كه بي‌گمان واضح است، همان‌گونه كه دوستان اشاره كردند بي‌توجهي به ميراث مليِ ما امري است باسابقه و شناخته شده، سردمدارانِ ايران مردمي عرب و غيرايراني‌اند و بي‌گمان درد آثارِ ايراني را ندارند. اين برنامه‌ها و سياست‌ها در دولتِ دين‌محور و ايدئولوژيك كاملاً عادي و معقول است. مشكلِ ما احمدي‌نژاد و مجلس و غيره نيست. مشكل سيستمِ حكومتيِ ايران است

ناشناس گفت...

با درود
من کارشناس ارشد مرمت بناهای تارخی هستم و در میراث فرهنگی مشغول به کارم . در مورد مرمت مقبره کورش چون شخصا موفق به بازدید نشده ام نمیتوانم نظر قاطعی بدهم اما با توجه به گزارش خبرگزاری مهر مطمئنا روش کار بدون اشکال نبوده است . اما یک مسئله کلی در مورد آثار تاریخی ایران این است که با توجه به سیاست حکومت اسلامی ایران تمامی بناها و آثاری که متعلق به دوران اسلامی می باشند مورد توجه و عنایت قرار میگیرند و حداکثر بودجه ممکن برای مرمت و حفاظت آنها در نظر گرفته می شود اما در مورد بناهای پیش از اسلام در ایران حداقل بودجه و کمترین توجه به آنها میشود . و مورد دیگر طریقه واگذاری کارمرمت بناهاست که بدون توجه به لیاقت و تخصص افراد این کارها به کسانی داده میشود که از جنس خود حکومت باشد ، به همین خاطر افراد متخصص و لایق همیشه پشت خط میمانند .

مهرگان گفت...

درود بر شما
خواهش میکنم اکنون که بحث بر ترمیم ( یا تخریب ) است ، نگاهی داشته باشیم به نگهداری آثار ارزنده تاریخی مان در طول زمان .
آیا نباید پیرامون این آثار سازه های نگهدارنده ساخته میشد ؟

ناشناس گفت...

من آنم که رستم جهان را گرفت

ناشناس گفت...

درود بر شما
قسمتی از وصیت نامه کوروش کبیر:
هم‌اكنون درمی يابم که جان از پيكرم می‌گسلد ... اگر از ميان شما كسی می‌خواهد دست مرا بگيرد يا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزديك شود و هنگامی كه روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم كه پيكرم را كسی نبيند، حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را موميای نكنيد و در طلا و زيور آلات و يا امثال آن نپوشانيد . زودتر آنرا در آغوش خاك پاك ايران قرار دهيد تا ذره ذره های بدنم خاك ايران را تشكيل دهد . چه افتخاری برای انسان بالاتراز اينكه بدنش در خاكی مثل ايران دفن شود.

ناشناس گفت...

برای درک بزرگی کورش همان یک خط بر جای مانده در آرامگاه او کافی است که من آنرا به شعر برگردانده ام

به نام و هر زمان کنون که خوابم
ای که میایی تو این مزارم
بدم کورش پادشه این دیار
بزرگترین پادشهی یادگار
رفتم و هشتم بر ایرانیان
به پهنه ای خاک کنون در میان
ببین چه ام؟ گرد و غبار مشتی!
رشک مبر بر این، مکن درشتی

شرم بر اینان که رشک برده و بر درگذشته ای بزرگوار رشک میورزند.
من خود به روشنی به یاد دارم که آقای خامنه ای در یکی از خطبه های خود گفت که اینقدر به این آسار تاریخی مانند تخت جمشید اهمیت نهدید و این قدر هزینه نکنید اینها آثار طاغوتی است.
من در آن زمان (حدود ده سال پیش) از تعجب متحیر شدم اما امروز که با ریشه های تاریخی آن آشنا شده ام اگر جز این بگویند تعجب میکنم.

وهاب

ناشناس گفت...

با پوزش لطفا این جمله متن نظر مرا (آخرین نظر) تصحیح بفرمایید.


شرم بر اینان که رشک برده و با درگذشته ای بزرگوار درشتی میکنند.

ناشناس گفت...

تمام ممالك غربي به خصوص اروپافرهنگ خودرا بر خواسته از يونان ميدانند و به داشتن پادشاهي چون اسكندرافتخار ميكنند.اما ما تمام هويت چند هزار ساله خودرا به مشتي عرب فروخته ايم و پس از 30سال بعد از انقلاب هنوز جوانان ما كوروش و كوروشيان نميشناسند

ناشناس گفت...

با سلام بر شما. من به عنوان یک مرمتگر جوان که مدتی در محوطه های جهانی ایران فعالیت کردم از جمله محوطه جهانی پاسارگاد، همچنین سالها دانشجوی دکتر محمد حسن طالبیان(مدیر سایتهای جهانی پاسارگاد، تخت جمشیدو چغازنبیل) بوده ام. با توجه به بازدید از محوطه و همچنین شناختی که از دکتر طالبیان و دکتر راهساز دارم، به نظر من کار مرمت آرامگاه کوروش تا آنجا که ممکن بوده و مربوط به آقای طالبیان و آقای راهساز میشود درست انجام گرفته است. البته اشتباهاتی در کار هست که اینها را بهتر است بجای برداشت سیاسی محدودیتهای کاری در نظر بگیرید.آقای طالبیان در مورد آبگیری سد سیوند برای ما سر کلاس صحبت میکردند و میگفتند که هیچ مشکلی نیست، درحالی که مشکلات متعددی این سد برای محوطه بوجود آورده است. مشکل اصلی سایت جهانی پاسارگاد، مرمت سقف آن نیست بلکه رطوبتی است که از بالا آمدن سطح آبهای تحت الارضی بوجود آمده که اینجانب به عینه در فصل بهار شاهد آن بودم. آقای طالبیان هم دستور اکید به کارمندان سایت داده بودند که کسی چیزی نگوید تا بررسی کارشناسی شود، درحالی که همه چیز مشخص بود(این هم بخاطر این است که به دور از جنجال اثرات و آسیبهای حماقت آقایان را بشود تا حدودی کاهش داد). در آخر منظورم این است که ایرادات مرمت و آسیبهای متعدد که تهدید کننده ی تمام میراث فرهنگی ایران است را فقط به گردن مسئولین بی توجه به فرهنگ نظام بگذارید. باور کنید که تمام ما مرمتگران با تمام وجود برای این ثروتهای فرهنگی و یادمانهای تاریخی زحمت میکشیم که آقایان طالبیان و راهساز هم از آن جمله اند.
مسئولین متعصب نظام با بی فکری فقط به بناهای پیش از اسلام ایران آسیب نمی رسانند ، بلکه بناهای دوره ی اسلامی ایران بزرگترین قربانی حماقت ایشان هستند.
از شما خواهش میکنم حساب این عزیزان (آقای طالبیان و آقای راهساز)را با تمام اظهار نظرهای ضد و نقیض ایشان، از حساب بی فکران مملکتی جدا کنید و تریبون برنامه را در اختیار کارشناسان دارای صلاحیت بگذارید.
با تشکر:
مسعود (مرمتگر)

ناشناس گفت...

کاری که اسکندر از انجامش عاجز بود توسط شما انجام شد. روی اسکندر مقدونی راسفید کرده اید.

ناشناس گفت...

موضوع: نظر یک کارشناس سازمان میراث فرهنگی در خصوص عملیات غیراصولی مرمتی در پاسارگاد


درود بر شما، آقای مستقیم گرامی،

پیش از هر چیز خواهشمندم اگر مایل به ارایه نظرات اینجانب در برنامه خود بودید، نام من را نزد خود محفوظ نگهدارید، چون من یک کارشناس ارشد شاغل در سازمان میراث فرهنگی هستم و افشای نامم در این شرایط به صلاح نیست.

اما در خصوص موضوع برنامه، ضمن سپاس از شما برای توجه به این گونه مسائل، نظرات خود را به عنوان یک فرد کاملاً مطلع از شرایط و مشکلات پاسارگاد به شرح ذیل به استحضار می‌رسانم:

نخست: در معرفی آقای حسن راهساز که در برنامه قبلی شما از اقدام مخرب و غیراصولی مرمتی خود در آرامگاه کوروش بزرگ دفاع کردند، به ذکر چند نکته بسنده می‌کنم:

ایشان به تحصیل خود در ایتالیا اشاره کردند، در حالی که ایشان حتی فاقد مدرک دیپلم دبیرستان هستند. آقای راهساز در سالهای پیش از انقلاب به عنوان کارگری جوان برای گروه ایتالیایی موسسه ایزمئو کار می‌کردند و پس از اتمام کار این گروه در تخت جمشید و پاسارگاد و آماده‌سازی این محوطه‌ها برای برپایی جشن‌های 2500 ساله، در اقدامی تشویقی دو بار، مجموعاً به مدت حدود یک سال، برای آموزش مرمت سنگ و تبدیل شدن به کارگر ماهر به دوره‌های آموزشی سنگ‌تراشی در ایتالیا اعزام شدند. بنابراین علی‌رغم احترام برای شخصیت حرفه‌ای نامبرده، باید پذیرفت که بحث تحصیلات آکادمیک برای ایشان اساساً متصور نیست. در سال‌های پس از انقلاب، وی به موازات حذف نیروهای متخصص به واسطه عواملی از جمله پاکسازی و یا بازنشستگی تدریجی، به تدریج در کارگاه تخت جمشید ترقی نمود تا جایی که به عنوان استادکار مرمت سنگ شناخته شد.
از آقای راهساز هم کارهای مرمتی خوب بر جای مانده و هم این که متاسفانه مرمت‌های غیراصولی و غیرعلمی و بعضاً مخرب نیز در کارنامه ایشان دیده می‌شود. باید در نظر داشت که آقای راهساز تنها یک مجری در امور مرمتی هستند و مرمت‌های درست یا نادرستی که به دست ایشان صورت گرفته، بیشتر از کارآیی ایشان، ناشی از وجود یا عدم وجود مدیریت صحیح و علمی در پروژه‌های مرمتی بوده است.

در مورد همین پاسارگاد، از دیدگاه اینجانب مسئول خرابکاری‌های به وجود آمده تحت عنوان مرمت در نقاط مختلف محوطه (موضوع فقط به سقف آرامگاه کوروش محدود نمی‌شود)، مدیریت پایگاه میراث فرهنگی پارسه- پاسارگاد است. چرا که این عملیات بخشی از برنامه‌های آن بوده و با دستور و بودجه آن تشکیلات انجام شده، بدون آن که طرح اصولی مصوبی برای آن وجود داشته باشد. به جای آن، طرح و اجرای کار به کسی سپرده شده که فاقد هرگونه تحصیلات آکادمیک و ناآشنا با اصول و مبانی نظری و عملی مرمت بوده و تنها به واسطه حمل عنوان استادکار، به خود اجازه اجتهاد و مداخله در یک اثر تاریخی منحصر به فرد را می‌دهد، آن هم با بهره‌گیری از روش‌های منسوخ سی‌وچند سال پیش که امروزه تمامی مراجع بین‌المللی تخصصی، از جمله خود ایتالیایی‌هایی که از این روش‌ها در مرمت‌های آثار هخامنشی استفاده کردند، بر مخرب بودن آن تاکید دارند و به کار بردن آنها را منع نموده‌اند.

در توضیح علت مخرب بودن و مشکل اصلی روش قدیمی که امثال آقای راهساز هنوز ادامه دهنده آن هستند، به طور خلاصه می‌توان گفت:
یکی از این روش‌ها عبارت از این است که قطعات شکسته پراکنده را پس از پاره‌یابی به هم متصل کرده و با مته‌های بلند و ضخیم سوراخ‌هایی سرتاسری در میان آنها ایجاد کرده و سپس میلگردهای قطوری را از این سوراخ‌ها عبور داده و با سفت کردن پیچ در دو سر این میلگردها، قطعات را به هم فشرده نگاه می‌دارند، درست مانند هنگامی که نخ یک تسبیح را می‌کشیم، دانه‌های آن به هم فشرده شده تا حدی که در امتداد هم راست می‌ایستند. در مهندسی ساختمان به این روش پس‌تنیده می‌گویند. علت مخرب بودن این روش برای آثار سنگی این است که میزان انقباض و انبساط فولاد میلگرد و سنگ با هم تفاوت‌های فاحش دارد و از این رو با سرد و گرم شدن مداوم هوا بر اثر تغییرات فصول، سنگ‌ها به طور مداوم توسط میلگرد تحت فشار قرار گرفته و مجدداً رها می‌شوند. بدین ترتیب، در آغاز ترک‌های میکروسکوپی در جسم سنگ پدید آمده و به تدریج بازتر می‌شود تا حدی که سنگ را به تدریج ورقه‌ورقه کرده و موجبات فروپاشی آن را به ویژه بر اثر نفوذ آب و یخبندان فراهم می‌سازد. علاوه بر آن استفاده از مته بادی برای سوراخ کردن سنگ (نظیر آنچه در پاسارگاد اتفاق افتاد) خود به ایجاد ترک‌های اولیه و اصلی کمک می‌کند.
علاوه بر آن، امروزه استفاده از چسب سنگ و رزین‌های اپوکسی در مرمت قطعات ارزشمند سنگی (به ویژه سنگ‌های آهکی نظیر سنگ‌های پاسارگاد که مواد مذکور موجب فعل و انفعالات شیمیایی و خوردگی آنها می‌شوند) اکیداً منع شده که متاسفانه این امر نیز در به اصطلاح مرمت سقف آرامگاه کوروش به وفور اتفاق افتاده است. برای آگاهی از میزان مخرب بودن این گونه مواد پرکننده کافی است به پوسیدگی شدید سنگ‌های کنج جنوبی اتاق آرامگاه توجه شود که بر اثر فعل و انفعالات شیمیایی ناشی از پر کردن شکاف‌ها با سیمان (در مرمت‌های قدیمی) به وجود آمده و متاسفانه به حدی است که با فشار دست پودر شده و فرو می‌ریزد.
دیگر این که شواهد انکارناپذیری (عکس و فیلم) وجود دارند که از خارج کردن سرب اصلی دوره هخامنشی از محل بست‌های دم‌چلچله‌ای قطعات سنگی آرامگاه و سرب‌ریزی مجدد حکایت دارند، امری که جز نابودی شواهد تاریخی نام دیگری بر آن نمی‌توان گذاشت.
متاسفانه همین مسائل در مرمت بخش‌های دیگر محوطه، از جمله در مرمت کانال‌ها و حوضچه‌های آب باغ شاهی پاسارگاد اتفاق افتاده است. تاسف بیشتر این که یک کارگر ساده کارگاه تخت جمشید (نقاش دیواری) برای تعمیر این بخش از محوطه (آب‌نماها) گمارده شده و نامبرده هم با استفاده از موادی چون چسب سنگ و سیمان سفید اقدام به چسباندن قطعات به هم نموده است.

ذکر مصائبی که بر سر محوطه‌های هخامنشی کشور به واسطه مدیریت ناکارآمد و غیرتخصصی بنیاد پارسه – پاسارگاد می‌رود از حوصله فرصت یک برنامه تلویزیونی خارج است، لذا تنها به چند نکته مهم بسنده می‌کنم:

یک: مدیریت محوطه پاسارگاد از چند سال پیش به دست شخصی به نام محمد حسن طالبیان سپرده شده است. ایشان به واسطه ارتباطات خاص، در حدود 7 سال است که مدیریت سه محوطه از مجموع 9 محوطه میراث جهانی ایران، یعنی تخت جمشید، پاسارگاد و چغازنبیل را به تنهایی در دست داشته و هم‌زمان با آن، به تدریس در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی متعدد اشتغال دارند. نامبرده همچنین عضو چند کمیته و شورا در داخل سازمان میراث فرهنگی نیز هست. در چنین وضعیتی انتظار برنامه‌ریزی صحیح، مدیریت و حفاظت اصولی برای هر یک از محوطه‌های ارزشمند نامبرده، بیهوده است. مشکل از اینجا ناشی می‌شود که انتصاب‌های این‌چنینی در درون سازمان میراث فرهنگی، به دور از هرگونه شایسته‌سالاری و توجه به توان کارشناسی شخص، بدون هرگونه اجماع کارشناسی و صرفاً در چارچوب ملاحظات مدیریتی و سیاسی صورت می‌گیرد. طبیعتاً، ایشان نیز مانند تمامی کسانی که در ارتباط با ساختار قدرت، صاحب منصب یا جایگاه مدیریتی شده‌اند، خود را بی‌نیاز از هرگونه پاسخگویی به مردم و حتی بدنه کارشناسی حوزه میراث فرهنگی می‌دانند، به طوری که در موارد دیگر (از جمله ماجرای سد سیوند) نیز ثابت کرده‌اند که در پاسخ به انتقادات و اعتراضات مردمی و کارشناسی، منکر وجود هرگونه مشکل در حوزه تحت مسئولیت خود بوده‌اند، قدر مسلم در خصوص مورد اخیر پاسارگاد نیز یا سکوت اختیار کرده و یا منکر هرگونه خرابکاری خواهند شد.
دو: آقای راهساز مدعی مستند کردن عملیات مرمتی خود شده و از جمله به اسکن لیزری آرامگاه اشاره کرده‌اند. باید یادآور شد که اسکن لیزری سه‌بعدی آرامگاه و برج موسوم به زندان سلیمان به منظور مستندسازی وضع موجود آنها، توسط یک گروه ایتالیایی و بیش از دو سال پیش از آغاز مرمت سقف آرامگاه کوروش انجام شده و اساساً ربطی به مداخلات غیراصولی ایشان ندارد.

سه: نظر بینندگان محترم برنامه و شخص آقای راهساز را به بخش‌هایی از منشور ونیز (قطعنامه‌ای برای محافظت و مرمت سایت‌ها و بناهای تاریخی که در سال 1964 به تصویب رسیده) جلب می‌کنم:
بخشی از ماده 2: "مرمت، حفظ و نگهداری یادمانها باید به تمامی فنون و دانش‌های مرتبط با مطالعه و نگهداری یادگارهای معماری متوسل گردد". به عبارت دیگر، حضور تمامی متخصصان در علوم میان‌رشته‌ای و انجام آزمایش‌های اولیه برای طراحی و پیشبرد یک فرآیند مرمتی ضروری است، امری که به وضوح در اقدامات مرمتی پاسارگاد نادیده گرفته شده است.
بخشی از ماده 3: تمام توجه فعالیت‌های حفاظتی و مرمتی باید معطوف به مصون‌سازی وجه هنری و سندیت تاریخی یادمانها باشد.
بخشی از ماده 9: فرآیند مرمت، عملیاتی تخصصی است. این فرآیند بر مبنای در نظر گرفتن مصالح اصیل و اسناد معتبر و موثق شکل می‌گیرد. این فرآیند باید هنگام وارد شدن به حیطه حدسیات متوقف گردد".
بخشی از تفسیر ماده 10: "هیچ گاه نباید از شیوه‌های آزمون نشده استفاده کرد مگر آن که هیچ راه دیگری برای نجات اثر وجود نداشته باشد. در این موارد همواره باید اصل برگشت‌پذیری را در نظر داشت". امیدوارم آقای راهساز و مدیریت پارسه- پاسارگاد در این خصوص توضیحی برای ارایه داشته باشند.
ماده 11: "ارزیابی اهمیت عناصر درگیر و تصمیم‌گیری در مورد حذف جزئیات نمی‌تواند ماهیتاً بر دوش افراد گذاشته شود". (اشاره به ضرورت بهره‌گیری از خرد جمعی کارشناسی که بر خلاف آن، در پاسارگاد تصمیم‌گیری و اجرا بر عهده یک سنگ‌کار تجربی گذاشته شده است).

چهار: انتقادی به بسیاری از افرادی که در برنامه‌های شما به عنوان کارشناس، مخاطب قرار می‌گیرند وارد است. موضوع از این قرار است که بیشتر این افراد چنین عنوان می‌کنند که گویی حکومت به آثار پیش از اسلام بی‌توجه بوده و تنها به آثار دوره اسلامی رسیدگی می‌کند، در صورتی که واقعیت آن است که آثار دوره اسلامی نیز همانند آثار پیش از اسلام از تخریب مصون نبوده و اساساً مدیریت کشور نسبت به پدیده‌ای به نام میراث فرهنگی بیگانه و بی‌تفاوت است. نمونه‌های بارز آن را می‌توان در مداخلات غیراصولی گسترده در حرم امام رضا، عبور مترو از چهارباغ، احداث برج جهان‌نما در حریم میدان نقش‌جهان، تخریب ارگ علی‌شاه تبریز، تخریب مدرسه علمیه دوره تیموری گلشن نیشابور با لودر و موارد بی‌شمار دیگر به وضوح دید.

در پایان، ضمن پوزش از شما به خاطر طولانی شدن کلام، برای آن دسته از هموطنان که دانسته یا نداسته مسائل قومیتی را در ارتباط با شخصیتی فراتاریخی چون کوروش بزرگ مطرح می‌کنند، ابراز تاسف کرده و نظر ایشان را به بزرگ‌ترین آرمان این اسطوره تاریخ بشر، یعنی آرزوی دوستی، هم‌بستگی و مساوات ملل و اقوام گوناگون، جلب می‌کنم. طرح مباحث قومیتی در خصوص فردی که جهان وی را به عنوان طلایه‌دار آزادی و برابری می‌شناسد، به دور از هوشمندی و ریختن آب به آسیاب کسانی است که در پی مخدوش ساختن دستاوردهای بزرگ تاریخی وی هستند.

با سپاس از حوصله شما و آرزوی موفقیت برای دست‌اندرکاران این برنامه

ناشناس گفت...

درود بر شما
در خصوص تخریب قسمتی از سقف آرامگاه و نظر جناب راهساز مبنی بر اینکه سقف تخریب نشده باید عرض کنم سقف شکسته شده به دلیل اشتباه آقای راهساز و همکارانشان هم این اتفاق افتاده بهتر است ایشان به اشتباهی که مرتکب شده اند اعتراف نمایند.
محمد صالحی زاده
عضو کمیته نجات پاسارگاد

ناشناس گفت...

ایا در شرایط فعلی بهتر نیست از مجامع بین لململی بخواهیم کیمته ای ویژه در رابطه مرمت آرامگاه کورش با اجازه نظارت مستقیم تاسیس گردد.تا خیال ما آسوده گردد.