۱۳۸۷ آبان ۲۱, سه‌شنبه

"استفاده از خاک عراق برای حمله به کشورهای دیگر ممنوع"

عرب تایمز کویت ساعتی پیش گزارشی در مورد متنی از توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا منتشر کرد این نسخه به نقل از عرب تایمز در اختیار آسوشییتد پرس قرار گرفته است.

در این پیش نویس عباراتی که به عراق اجازه می دهد از آمریکا بخواهد نیروهای خود را بعد از سال 2011 در عراق نگه دارد حذف شده است. همچنین استفاده از خاک عراق برای حمله های فرامرزی را ممنوع کرده است. به نقل از این گزارش در این پیش نویس بیست و چهار صفحه ای آمده است "خاک، آب یا آسمان عراق نباید برای آغاز حمله یا مکانی انتقالی برای حمله به کشورهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد." عراق اصرار دارد این مطلب با توجه به حمله ماه گذشته آمریکا به نیروهای تروریستی در سوریه و مخالفت های ایران به این پیش نویس اضافه شود.

هنوز روشن نیست این تغییرات برای فرو نشاندن مخالفتها کافی باشد. نوری المالکی قرار است پیش نویس را به جلال طالبانی و دو معاون او بدهد و پس از بررسی آنها به کابینه و در صورت تصویب وزرا برای تصویب نهایی به پارلمان عراق. طارق الهاشمی معاون سنی طالبانی درخواست رفراندوم کرده است که به نظر بعید می آید قبل از پایان مهلت توافقنامه سازمان ملل کنونی که در سی و یکم دسامبر به پایان می رسد امکان پذیر باشد. بدون توافقنامه جدید میان عراق و آمریکا یا از طرف سازمان ملل نیروهای آمریکایی باید تا سی ژوئن از شهرهای عراق و تا سی و یکم دسامبر 2011 از کشور خارج شوند.

رئیس جمهور منتخب، باراک اوباما، در طی رقابتهای انتخاباتی خود تعهد کرد تمام واحدهای نظامی را تا شانزده ماه پس از آغاز به کار رسمی اش در بیستم ژانویه از عراق خارج کند. یک مقام عراقی به نقل از این گزارش گفته است اوباما در جریان این پیش نویس قرار گرفته و اعتراضی نسبت به آن ندارد.

چی فکر می کنین؟

۵ نظر:

ناشناس گفت...

نامه اي به جرج بوش

به خشنودي اهورا مزدا

خيره و مبهوت نشستيم چشم به راه سالي كه بوي آزادي را ديگران به ما هديه كنند.
چرا كه ما ديديم كه آزادي در كنار كشورمان در افغانستان و عراق آمده نشستيم نيايش كرديم مانديم و ماندبم تا روزي كسي بيايد و كاري كه كوروش بزرگ براي نجات قوم يهود كرد و آنان را از بند ظلم رهايي داد بيايد و اين كار كوروش را براي ما جبران كند.

جرج w بوش بدانيد كه هستند كساني كه بر شرف شما درود فرستند آنگاه كه پا در عرصه قدرت در كشوري بزرگ نهادين جنايات تروريستها را تلافي كرديد از كشور بزرگتان پاسداري كرديد همان كاري كه داريوش بزرگ براي پاسداري از ايران بزرگ كرد.
چه بسيار نشستيم و شما را با داريوش مقايسه كرديم زيبايي هايي كه هر كسي در ميان رفتار شما نميديد را بزرگ بر صفحه دلمان كنديم.
ميداني روح بزرگ ايراني بودنمان را از ما گرفته اند ما را با فريب و ننيرنگ و ريا خام كرده اند و با وعده هاي پوچ خريده اند.
خوشمان بود كه روزي در ايران حكومتي خواهيم داشت به دور از مذهب و ظلم .
ميداني اين واژه ها كه در كنار هم ميآيد و تلنبار ميشود و جستاري ميسازد از زبان ايرانياني است كه خود روزي بر دنيا حكومت ميكردند كه كوروش بزرگ را داشته اندكه از زبان او حقوق بشر را به مردم در پهنه گيتي آموختند اما اكنون هيچ يك از آزادي هاي فردي را هم براي خود نميبينند.
خوشمان بود روزي مي آييد و ما يك روز در اين خانه ي رقصنده بر امواج زمان دست فشان و شادي كنان بر سر غم پا خواهيم زد و بي دغدغه با دست تهي و لبي خنداني قلبي شاد بس هلهله و شادي كنيم كه پهنه اين گيتي گسترده را مبهوت شاديمان كنيم.

آري نشستيم تا آزادي را به ما هديه كني چون خودمان ديگر رمقي براي برخواستن نداريم.

ميداني ما پاسدار اين مرز و بوم كهن هستيم ما سربازان كوروشيم كه مانند كهفيان سنگي و به خواب فرو رفته ايم.
اكنون تلنگري ميخواهيم تا براي ايرانيان راستين نغمه سراي آزادي باشيم.

سربازيان كوروش براي آزادي ايران با اهريمن صفتان پيكار خواهند كرد نه با كساني كه براي آزادي ميهنمان به ما ياري ميدهند.

ما ايرانيان اين نيايش زرتشت بزرگ را بر گوش خود دوخته ايم.
((اي مزدا به درگاهت سپاس دارم و خواهانم كه توانم دهي كه پاسدار اين آب و خاك باشم تا جان در تن دارم))

جرجw بوش فرزندان كوروش و داريوش دستشان را به سوي تو ميآوردند و دست تو را مي فشارند و به 4 سال خدمت بزرگ تو براي احقاق حق مردم دنيا خسته نباشيد ميگويند.
و باز هم چشم به روزي خواهند دوخت كه
كسي مانند تو بيايد و بيدار باشي براي مردم ايران شود.
چشم به راه بوديم كه بيايي و در كنار آرامگاه بزرگ مردتاريخ كوروش بايستي و نامش را به زبان بياوري و بگويي كه ايران به فرزندانت سپرده شد.

ديگر نشد كه نشد. . .

اما بدان ما براي تو از اهورامزدا آفريننده سراسر نيكي و مهر خواستار تندرستي و بزرگ منشي خواهيم بود.

كاش مردم آمريكا بيش از اين قدر تو را ميدانستند.

راهت پر رهرو

زندگيت به شادكامي و مهرورزي سپري شود.


پاينده ايران بزرگ

نامه فرزند كوروش به جرج w بوش

به زمان : سه شنبه 21 آبان 1387

اهورا از تهران

Unknown گفت...

سلام
راستیش من فکر نمی کنم که به این زوودی حمله ای به ایران صورت بگیرد، امریکا هم خاک عراق را بای حمله به ایرا نمی خواد، امریکا میخوا از خاک عراق برای کارهای جاسوسی برضدایران و سوریه استفاده بکند. چونکه امریکا در این دو کشور و مخصوصا ایرن کمترین توانایی و نفرات را برای جاسوسی دارد. ایران هم این را خوب میداند.

محمد - روزنامه نگار کرد عراقی از سلیمانیه.

آقای مستقیم من بیشتر برنامه و گزارشات شمارا میبینم. خسته نباشید.
فکر میکنم اگر باهم در تماس باشیم متوانیم در کارها به هم کمک شایانی بکنیم.
mr.hajary@yahoo.com
بسیار متشکرم

ناشناس گفت...

به نظرم در اين دوران حمله نظامي كاري بي هوده است. همانطور كه سحتگيري هاي انتظامي در داخل كشور بيهده است.
به نظرم اين نوع تحريكان نتايج و دست‌اوردي جز خون ريزي و دشمني نداره. اگه كسي مي خواهد جايي را تصاحب كند بايد راهش را عوض كند

ناشناس گفت...

با سلام
چند سؤال:
اگر شوراي امنيت جواز حمله بدهد آيا اين توافقنامه شدني است ؟
نكته ديگر اينكه اگر بگوييم وجاهت رئيس جمهور منتخب چه از نظر ملي و چه بين المللي شبيه به آقاي كندي است شايد الگوي تاريخي وقايع در زمان كندي در اين زمان هم تكرار شود يعني عمليات مخفي در كشور هاي متخاصم ايالات متحده ( به مرجع ديدگاه هاي آقاي چامسكي )به نظر شما ( يا كارشناسان برنامه ) اين امكان وجود دارد ؟
چقدر امكان دارد دولت رئيس جمهور منتخب از استراتژي اسكوئيزي تبعيت كند ( حريفت را چنان از محبت در بغل بفشار كه خفه شود و بميرد )؟
با تشكر
آرمين از تهران

رستم فرخزاد گفت...

راستش ما هم تجسم لحظه ای که مردم ایران شادی کنان ریختن تو خیابونها وسط پرچم ایران رو سوراخ کرد اون آرم نجس سیکهای هند رو از وسطش ورداشتن و پرچم های بزرگ شیر و خورشید از همه جا برافراشته شده. دخترها در یک کار نمادین روسری هاشون رو پرت میکنند در آتش و همه جا غرق در شادی شده، از همه جا صدای موسیقی شنیده میشه و مردم ایران طعم آزادی رو حس میکنند. اینها توهماتی بود که هزاران بار در ذهن ما هم چرخید و گذشت انتظارش رو کشیدیم ولی هیچوقت به واقعیت نپیوست.

لعنت به اون گروه مشاورانی که بجای حمله به ایران حمله به عراق رو به بوش پیشنهاد دادند و آزادی رو برای یک مشت انسانی به ارمغان آوردند که لیاقتشون بود سالها زیر چکمه صدام زندگی کنند.
با اینکار بوش هم خودش رو بدبخت کرد هم مارو.