امشب تفسیر خبر به مقدمات انتخابات مجلس شورای اسلامی نگاهی داره و همینطور به پیامدهای برف و سرما. حمایت آمریکا از توسعه صنعت انرژی هسته ای توسط ترکیه و درخواست متکی برای برگزاری نشست فوق العاده سازمان کنفرانس اسلامی در مورد فلسطینیان هم مورد بررسی قرار می گیره. منتظر نظرتون هستم.
۱۳۸۶ دی ۳۰, یکشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۶۷ نظر:
Salam
mardome iran bayad majles ra bombaran konan,harchi mikeshim az dast hamin akhondhaye ahmagh ast,merci.Leila az sued
دوست و همکار عزیزم؛ جناب آقای «وفا مستقیم»؛
خسته نباشید. از آنجا که فرموده بودید نظرات و تحلیلهای خود را دربارهی اخبار روز برایتان ارسال کنیم، تصمیم گرفتم چند خطی را پیرامون سفر اخیر «پرزیدنت بوش» به کشورهای خاورمیانه و اسراییل، بنویسم. به عنوان یک شهروند ساده و کسی که از خلال خطوط اخبار، سعی میکند روند تحولاتِ منطقه را پیگیری کند؛
سفر آقای بوش، از سه جنبه دارای اهمیت است؛
اول؛ زمان سفر
دوم؛ مکان سفر
سوم؛ مسیر سفر
مسیر سفر؛
مسلماً میدانیم که منطقهی خاورمیانه، چه اهمیتی از لحاظ استراتژیک و ژئوپولتیک دارد. خط سیر ریاست محترم جمهوری امریکا، از کرانهی باختری به سوی مرزهای شرقی، جنوبی و جنوب شرقی ایران و از آنجا تا مصر، شاید بتواند خود، دلیلی بر اهمیتِ کشورهایی باشد که در برنامهی بزرگ صلح خاورمیانه، مد نظر ایشان و تیم سیاستگذار کاخ سفید است. همان طور که همه دیدیم، نخستین منزل، کشور اسراییل بود. گزینش این مکان به عنوان اولین میزبان ریاست جمهوری، گواهی بر این ادعاست که اهمیت صلح اعراب و اسراییل، از بقیهی چشماندازهای سیاستگزاری کاخ سفید، پیرامون منطقه، بیشتر است؛
روند گزینش منازل بعدی، اگرچه ممکن است برپایهی اهمیت کشورها بنا نشده باشد، ولی قدرمسلم، قرب و بُعد آن به کشوری مثل ایران و نیز اسراییل، از پیام خاصی برخوردار است؛
زمان سفر؛
بسیاری از مفسرین بر این اعتقادند که «زمان» سفر پریزدنت بوش، زمان مناسبی نبود و شاید ایشان، دیرهنگام مبادرت به چنین سفری کردهاند، ولی من بر این اعتقادم که علیرغم برداشتهای اخیرالذکر، «زمان» سفر، بسیار دقیق و مناسب انتخاب شده است. فرضاً اگر ایشان، سه سال پیش به منطقه میآمدند، اعراب حاشیهی خلیج فارس هیچگاه نگاه امروز خود را نسبت به خطر برنامههای هستهای ایران نداشتند، هیچگاه عراق، در موقعیتِ نسبتاً ثابت امروزین قرار نداشت، هنوز انتخاباتِ کشورهایی مثل آلمان و انگلیس و فرانسه، اتفاق نیافتاده بود و بسیار تغییرات تعیین کنندهی دیگر نیز، به شکل و شمایل امروزینش، نرسیده بود تا کاخ سفید، برنامهای مشخص و مستدل بر مبنای «تصویر جامع و ثابت سیاسی» روز، بریزد. دو یا سه سال پیش، اگرهای زیادی در جامعهی سیاسی اروپا و تحولات روز منطقه درکار بود که با تغییر هر کدام از آنها، مسیر رسیدن به صلح در خاورمیانه، شاید تغییر عمده میکرد. امروز اگر آقای «نیکلاس سارکوزی» به صورت همزمان و با هماهنگی کامل امریکا به کشورهای حاشیهی جنوبی خلیج فارس سفر میکند، حاصل گزینشی ست که پیش از این در کشور فرانسه، صورت گرفته و ای بسا که در پایان دوران زمامداری «ژاک شیراک»، نمیشد برآیند کاملی از آن داشت که پس از ایشان، چه دیدگاهی بر فرانسهی امروز، حاکم خواهد گشت؟
نگاه کنید به روند تغییرات در آلمان، انگلیس، روسیه و نیز بررسی کنید روند شکلگیری ثبات در عراق را تا به اجمال و در کمال، «بههنگام» بودن این سفر را دریابید. از دیگر سوی، سالها پیش، کشوری مثل ایران، هنوز در موقعیت و شرایط امروز خود قرار نداشت. به عقیدهی نگارنده، ایران [ناخواسته] به واسطهی سیاستهای جدید تنشزای خویش، کمک شایانی کرد که نگاهِ نگران اعراب، از اسراییل چرخیده و به سمت ایران متمرکز شود. این دلواپسیهایی که امروز شیوخ عرب از برنامههای اتمی ایران دارند، سالها پیش هرگز چنین گستردگییی را شامل نمیشد وبالطبع امریکا نمیتوانست سران این کشورها متقاعد کند که خطری فراتر و بالاتر از اسراییل هم هست تا بتواند «اتحاد عرب» را استحکام بخشد؛
باید قبول کرد که یکی از لوازم و بایدهای سیاست خارجی هر کشوری [علیالخصوص در خاورمیانه]، داشتن «دشمن» است. این برای کشورهایی که از نعمت «دموکراسی» کمبهره یا بیبهرهاند، لازم است که سمتِ افکار عمومی کشور خود را در کمبودها، مخاطرات و سهلانگاریهای دولتی خویش، به «دشمن»ی سوق دهند که شاید نیست و یا اگر هست، خطر چندانی ندارد. کاخ سفید به درستی میداند که موازنهی قدرت در منطقه، [دستکم امروز که هنوز مبانی دموکراتیک بر ارکان سیاسی دول منطقه حاکم نیست] باید بر محوری قرار گیرد که لزوم «حضور دشمن» را برایشان تامین نماید. کشورهایی مثل مصر، عربستان، اردن و ... بدون حضور دشمن، بسیاری از سیاستهایشان را نمیتوانند برای افکار عمومی توجیه کنند. اصولاً کشورهایی که مبنای «ایدئوروژیک» در ساختار حکومتیشان [کم یا زیاد] دخیل است، باید از «نعمت دشمن» برخوردار باشند!!؛
نمونهی کامل این دیدگاه را میتوانید در سخنرانیهای دولتمردان ایران، پیدا کنید. به راستی اگر روزی «دشمن» و «توطئه» از سیاست خارجی ایران حذف گردد، دیگر گناه این همه کوتاهیها قصورها را باید به چه کسی انداخت؟
چنین است در کشورهای عربی. گویی دیانت اسلام، هیچ اصلی جز شهادت و جهاد ندارد و زمامداران کشورهای اسلامی، باید همیشه و همواره، مردم خود را بر معیار و مدار «توهم دشمن» نگه دارند تا بخشی از قصورهای داخلی را، بپوشانند؛
دولت فعلی امریکا، به این مهم، کاملاً آگاه است. و چون پزشکی که مرهم زهر کشندهی مار را از نیش خودِ مار، میسازد و میگیرد، همین «توهم دشمن» را برای علاج بیماری «دشمنپنداری» [که دردی دیرینه و خاصهی شرق است] به کار گرفته و سعی میکند تا چشمهای دول منطقه را از «دشمن خیالی» به «دشمن حقیقی» باز کند. چرا که دریافته، این دُوَل، هنوز نیاز مبرمی به دشمن دارند. پس چه بهتر آن که به جای دشمنی خیالی، دشمنی حقیقی را بیابند؛
با این تعبیر، سفر پریزدنت بوش، نمیتوانست زودتر از این صورت گیرد. چراکه زمینههای سفر فراهم نبود. قبل از نشست «آناپلیس»، اعراب به صورت تاریخی، قبحی بزرگ میدانستند که بر سر یک میز با اسراییل بنشینند، اما امروز اگر سوریه با اسراییل سخن میگوید، [حتی اگر قبول داشته باشیم که تنها بلندیهای جولان برایاش مهم است و نه هیچ چیز دیگر] به صورت غیر مستقیم، در جریانی قرار گرفته که بسترش همان تغییر زوایهی دیدِ اعراب از «تصور دشمنی اسراییل» به «حقیقت خطر ایران» است؛
سوریه گرچه ممکن است همپیمان ایران باشد، ولی به تجربه ثابت شده که در طول عمر سیاسی خود، هیچگاه منافع مشترک اعراب را به دوستی با ایران نفروخته و ترجیح نداده است؛
مکان سفر؛
ـ«مکان» سفر پریزدنت بوش نیز، دارای اهمیت ویژهای ست. این که من «مکان» را از «مسیر» جدا میدانم، دلیلی دارد که خواهم گفت؛
آقای بوش، به راحتی میتوانست برنامهای شبیه به کنفرانس آناپلیس، نشست فرانسه یا مشابه آن را در اسراییل برگزار کند و دوباره با استفاده از نفوذ بالای خود، سران کشورها را به گرد خود آورده و همان حرفهایی را که در طول «مسیر» زد، در «یک مکان»، ایراد نماید. اما این که «مکانهای متفاوت»ی را بر دیدار و سخنرانی انتخاب کرد، به عقیدهی من، دارای دو شاخص بود؛
اول؛
کشورهای گزینش شده در فهرست سفر جناب بوش، همه به نوعی دارای یک ویژگی مشترک بودند؛ به این تعبیر که بحرین، کویت، مصر، عربستان، فلسطین و ... با یک نگاه کلی همه دارای ساختارهای دوسویهای از؛ تندروها و میانهروها هستند؛
این کشورها اکثرن یا در میان تودهی دینی ـ مردمی و یا در ساختار سیاسی خود، نیروهایی تندرویی دارند که بالقوه برای امنیت کشورهای خود و در سطح بزرگتر برای منطقه، خطرناک به شما میروند. نگاهی به آمار ملیتی اعضای القاعده، نشان میدهد که این کشورها چهگونه خاستگاه افراطیونی شدهاند که غدهای سرطانی و بدخیم چون القاعده و دیگر شبه نظامیان اسلامگرا را بالاندهاند؛
دوم؛
این کشورها همگی دارای استعداد بالقوهی «تغییر و اصلاح» هستند. به تعبیر دیگر، حضور آقای بوش، در «مکانهای مختلف»، فرصتی داد تا نیروهای اصلاحطلب در بدنهی حکومتها، از حضور پشتیبانی کاخ سفید، مطمئن و دلگرم شوند. بیتردید اگر کنفرانسی مشابه آناپلیس برای پیگیری مسایل خاورمیانه بازبرگزار میشد، بسیاری از این نیروها مجالی برای دیدار و گفتوگو با ریاست محترم جمهور امریکا و هیئت همراه ایشان، نمییافتند؛
با این تفاصیل، «مکان» فرصتی داد تا «مسیر»، تعریفِ خاص و مورد نظر آقای بوش را بیابد و شاید بتوان گفت، بهترین دستآورد این سفر، همین پیام همیاری امریکا به اصلاح طلبانی ست که در بدنهی حکومتهای منطقه هنوز و همواره از پدیدههایی مثل تندروی و حکومتِ غیردموکراتیک، رنج میبرند؛
به آغاز سخن باز میگردم؛ سفر آقای بوش، زودتر از این، بیهوده بود ودیرتر از این، امکان نداشت؛
پایا و مانا ایران ما؛ آتش سُرخینه
چرا آقای چلنگی از خوانساری و ..در مقابل آقای حقیقی دفاع میکنه و مغایر صحبتهای آقای محمودی روی حرف آقای حقیقی میپره و خودشو مجاب میدونه نظر بده؟ از آقای خوانساری بپرسین چرا در دوران شاه از انتخابات شاه در زمان بختیار و وزارت همایون ، در عین دموکرات نبودن دفاع کرد؟و دم از دموکراسی گام به گام میزد؟
ba dorood
moshkale emrooze irane ma daghighan dar ertebate ba vojode afrade manande aghaye Hagheghi ha va amsale ishon mebashad. ishon Ostade daneshgah ham hastand. ey way bar ma
ba sepaas va bedrood
iraj
از آقای حقیقی بی زحمت بپرسید که ایشون که می فرمایند که حاضر به کاندید شدن هستند، پس چرا در تورنتو زندگی می کنند و نمی آیند و در ایران کاندید شوند؟
vaghean bayad az aghaye haghighi bishtar estefade konin.
rasti chera sokhanan mofid ishan ra be bahane khoruj az bahs ghat mikonin ama harfaye na marbute dastmalchi ra ghat nemikonin?
خسته نباشید، این آقای حقیقی وابسته به جمهوری اسلامیست که اینگونه از این نظام حمایت میکند؟
از آقای سستمالچی بپرسید که آیا می توان شرایط فعلی ایران رو با شرایط زمان چائوشسکوی رومانی مقایسه کرد؟ و آیا راه حل تعویض شرایط هم می تواند مانند شرایط رومانی باشد و یا زمان آنگونه تغییر حکومت به سر رسیده است؟
zameni ke be jenabe hagigi dadid ba dastmalchi moghayese konid .
mardom ra ba karhaye gheire democratic na omid nakonin
وفاجان سلام
من چندساله مشتری پروپاقرص VOAهستم وخیلی شادمانم ازامکان صحبت کردن
به نظرمن انتخابات درایران تبدبل به تیغ دولبه شده.یک طرف درصورت شرکت کردن به این حکومت کردیت دادیم و وازطرفی عدم شرکت درانتخابات باعث روی کارآمدن دست راستیهای افراطی میشود.
داریوش
من الان دارم برنامه رو می بینم! آقای چالنگی به شدت وسط صحبهای آقای حقیقی می پرند و بسیار جانبدارانه مجری گری می کنن! تا بحال چنین رفتاری از ایشون ندیده بودم ، از یک مجری بعیده ، آقای حقیقی باید اجازه داشته باشه چند دقیقه بدونه قطع حرف صحبت کنه ...
راستی از آقای خوانساری سوالی دارم، چند سالی است مستقیم یا غیر مستقیم بر طبل تحریم انتخاب می کوبیم ، آیا تا کنون راه جایگزینی از سوی تحریمیان ارایه شده است؟ از نظر اقایونی که خاتمی و احمدی نژاد برای ایران یکسان می دانند چه راه حلی سومی و اجرایی وجود دارد؟
Mr.Dastmalchi comment is completely wrong and his comparison is not based on facts at all.East Germany did not reach democracy because it was completely dependent on foriegn country(Russia) but nobody can say that regime in IRAN is dependent on foriegn countries(you can say it is not democratic but it is complete independent of powers). Democracy is not like a flame,it can not be obtained by 0ne or two days. Mr.Chalangi is very impolite he can not accept thta somebody has a commnet against him ,i noticed it during 2 years,please change him he can not manage the program,.
اینقدر آقای چالنگی و حقیقی در حرف هم می پرند که ایجاد آلودگی صوتی و هرج و مرج می کنند و انسان متمایل به ترک مشاهده برنامه می گیرد.
آقای چالنگی متاسفانه درست برنامه را مدیریت نمی کند.
با وجود اینکه من با حرف آقای حقیقی مخالف هستم اما سیاست صدای آمریکا متاسفانه گذاشتن حرف در دهان مهمانان و انتظار شنیدن آن می باشد. هرچند مهمان شما موافق کلام صدای آمریکا نباشد باید بتواند حرفش را بزند.
در این برنامه خاص متاسفانه هرج و مرج کلامی موج می زند.
agar nezarate stesvabi ham nabud in entekhabat democratic nist va chizi be mardom nemiamuzad.an marde bisavade rustaee ke be gofte dr haghighi ray midehad shive democracy ra miamuzad?bar asase ye dast chelokabab ray midehad.
با سلام.الان تفسير خبر در حال پخشه. من هميشه احترام خاصي براي آقاي چالنگي قايل بوده ام. اما الان ميبينم كه ايشان اصلا اجازه صحبت كردن به آقاي حقيقي نمي دهد.حال آنكه به عنوان مجري ايشان فقط بايد جلسه را مديريت كند.خواهش مي كنم در هنگام بازپخش برنامه دقت كنيد كه ايشان چند بار صحبتهاي ايشان را قطع كرد و چند بار صحبتهاي ساير مهمانها را؟ من در خيلي موارد با اقاي حقيقي مخالف هستم اما ايشان هم بايد بتواند آزادانه عقايد خود را بيان كرده و از آن دفاع كند. متاسفانه در برنامه اي كه داعيه دموكراتيك بودن دارد و تاكنون هم تا حدودي چنين بوده آزادي بيان آقاي حقيقي به طرزي آشكار در حال از بين رفتن است. وافعا متاسفم.اميدوارم با اينگونه جهت گيري هاي مجري برنامه آقاي چالنگي (كه واقعا ايشان را دوست دارم) برخورد شود تا اين برنامه جذابيت و عدالت خود را همچنان حفظ كند.
با اینکه بحث مطابق برنامه پیش نرفت ولی بهتر شد.با نظرات آقای دستمالچی در بیشتر موارد موافقم و جای تعجبه که نظام ایران را توتالیتر ننامیم. باید به آقای حقیقی بگم درست که نظام توتالتر شاخص هایی داره اماالبته که هر چیز شاخص داره! آیا حتماً باید زنده زنده بپزنمون تا جنایت کار باشند؟
اقای چالنگی سلام
من همیشه برنامه های شما را با علاقه دنبال می کنم.اما متاسفانه با وجود تمام احترامی که برای شما قائل هستم اجرای امشب شما به دور از موازین بیطرفی بود.شما به طور بیوسته کلام دکتر حقیقی را قطع کرده به ایشان اجازه ی تبین افکار ودفاع از عقایدشان را نمی دادید.ادامه چنین روندی نقض اشکار اصل بی طرفی وخدشه دار نمودن مبانی دموکراسی می باشد.
بیننده همیشگی برنامه ی شما .تهران
زنده باد دموکراسی که به کسانی چون دکتر حقیقی که اصول پایه ای گفتگوی دموکراتیک را زیر پا گذاشته و با یاری گرفتن از مغالطه کاری و سفسطه بیش از حد گفتگو میکنند هم اجازه ابراز نظر میدهد
سلام به شما ، وفا مستقيم عزيز.
اگه لطف كنين درباره اينكه چطور ممكنه اسراييل 1.5 ميليون نفر رو به گروگان بگيره و ورود و خروج غذا و دارو رو به وسيله بستن راه ها به محدوده اي به وسعت 380 كيلومتر ببنده و جامعه ي بين الملل سكوت كنه بيشتر توضيح بدين.
ضمن اينكه يادآوري مي كنم سازمان عفو بين الملل در گزارش امروز خودش رژيم صهيونيستي رو مهد شكنجه ناميده و نام اين كشور در رديف كشور هاي شكنجه گر در لیست اسنادی از دوره های آموزشی دولت كانادا آورده شده.
ممنون
وفاعزيز سلام و خسته نباشيد
اهورا مزدارا سپاس كه شما اين گونه زحمت مي كشيد وهم اكنون صداي اين مردم هستيد.بدانيد كه مردم ايران زمين شما را حمايت ميكنند. من يكي از بينندگان وفادار شما هستم واز زمان برنامه هاي راديويي تا كنون برنامه شما را دنبال ميكنم واين براي اولين بار است كه با شما ارتباط برقرار مي كنم .وپشيمان از اينكه چرا اين قدر دير !!!!!! ولي اين ارتباط را به فال نيك مي گيرم وان را ادامه خواهم داد.
به اميد ديدار شما در وطن مان ايران زمين.ان روز نزديك است.
من از بینندگان دائمی تفسیر خبر هستم. چون کارشناسان خوبی دعوت می شوند و نظرات جالبی مطرح می شود. ولی رفتار مجری برنامه گاهی خیلی آزار دهنده است. در حالیکه خشونت و سانسور جزو اصلی ترین انتقادات ما به حکومت ایران است، گاهی رفتار مجری برنامه بارزترین مصداق خشونت و سانسور می شود. اگر اجازه دهید کسی که نظرش بر خلاف میل شماست حرفش را کامل بزند، سپس با جواب منطقی نظرش را رد کنید، شنونده خیلی بهتر حقیقت را تشخیص خواهد داد تا اینکه شما مرتب حرف او را قطع کنید و به او فرصت حرف زدن ندهید. در این صورت مطمئن باشید شنونده حق را به شما نیز نخواهد داد و قطعا تعدادی از بینندگان خود را از دست خواهید داد. این انتقاد به برنامه های دیگری که به تماسهای تلفنی بینندگان پاسخ می دهند نیز وارد است. ما که مدعی حمایت از دموکراسی و آزادی اندیشه هستیم، باید قبل از همه خودمان تحمل شنیدن و پاسخ دادن به نظرات مخالفمان را داشته باشیم. وگرنه فرقی بین ما و مروجین خشونت و سانسور وجود نخواهد داشت. (منصور از اصفهان)
باسلام
من برنامه امشب شما را ديدم بحث بين ميهمانان شما جالب بود راستش از اقاي حقيقي يك سوال داشتم خاهشا از ايشان سوال كنيد. البته ايشان وديگر ميهمانان استاد منه كارگر ديپلمه 27 ساله هستند .من منظور ايشان را از اينكه بارها در انتخابات نامزد ميشوند درك ميكنم منظور ايشان شايد مبارزه مدني باشد اما اقاي حقيقي ايا شركت نكردن در انتخابات نمي تواند جزء همين برنامه مبارزه تا ازادي باشد كه منظور شماست براي حكومتي كه ادعاي مردمي بودن ميكند شركت نكردن گروه زيادي از مردم باعث عقب نشيني خواهد شد حداقل تبليغاتش براي ما ودنيا را مضحك ميكند.
من خودم يك بسيجي هستم (خاهشا ناسزا ندهيد) و گهگاه به بسيج سري ميزنم من در دو دوره به اقاي خاتمي راي دادم براي ازادي سياسي اقتصادي نه گفتن به اقايان و به اقاي احمدي نژاد براي مبارزه با فساد اقتصادي و دزدي اقا واقازادهها كه هيچكدام فايده اي نداشت من هنوز نميدانم بايد در انتخابات شركت كنم يا نه. شايد مجبور باشم هم براي بسيجي بودن و هم براي وام مسكن. اما اگرهم شركت كنم برگه را با يك ضربدر داخل صندوق مياندازم.
باسلام
من برنامه امشب شما را ديدم بحث بين ميهمانان شما جالب بود راستش از اقاي حقيقي يك سوال داشتم خاهشا از ايشان سوال كنيد. البته ايشان وديگر ميهمانان استاد منه كارگر ديپلمه 27 ساله هستند .من منظور ايشان را از اينكه بارها در انتخابات نامزد ميشوند درك ميكنم منظور ايشان شايد مبارزه مدني باشد اما اقاي حقيقي ايا شركت نكردن در انتخابات نمي تواند جزء همين برنامه مبارزه تا ازادي باشد كه منظور شماست براي حكومتي كه ادعاي مردمي بودن ميكند شركت نكردن گروه زيادي از مردم باعث عقب نشيني خواهد شد حداقل تبليغاتش براي ما ودنيا را مضحك ميكند.
من خودم يك بسيجي هستم (خاهشا ناسزا ندهيد) و گهگاه به بسيج سري ميزنم من در دو دوره به اقاي خاتمي راي دادم براي ازادي سياسي اقتصادي نه گفتن به اقايان و به اقاي احمدي نژاد براي مبارزه با فساد اقتصادي و دزدي اقا واقازادهها كه هيچكدام فايده اي نداشت من هنوز نميدانم بايد در انتخابات شركت كنم يا نه. شايد مجبور باشم هم براي بسيجي بودن و هم براي وام مسكن. اما اگرهم شركت كنم برگه را با يك ضربدر داخل صندوق مياندازم.
اثبات منطقی و علمی که اظهارات شرطی به نوع زیر را کاملا نادرست
و غیر منطقی می داند.
ما به آزادی نخواهیم رسید جز دموکراسی
اگر ما رژیم دموکراتیک داشتیم آنگاه عدالت ایده آل داشتیم.
آیا خداوند میتواند سنگی بسازد که خودش نتواند او را بلند کند؟
قبل از شروع کردن ،لازم به تذکر میدانم، عزیزانیکه آگاه هستند به ارزش گزاره های شرطی
که در کتاب ریاضیات جدید (دوره اول نظری در نظام آموزشی ایران)است آنگاه میتوانند به بخش بحث اصلی رجوع کنند اما برای عزیزانیکه آن را فراموش کردند بسیار بسیار کوتاه و به قول معروف مثل آب خوردن، آن را برای این دسته عزیزان شرح میدهم.
در نظر بگیرید شما یک کارخانه بسیار کوچک ساخته اید که با دریافت گوشت از دولت تنها وظیفه شما چرخ کردن این گوشت است. عملی را که شما انجام میدهید مشروط است به رسیدن گوشت از طرف دولت که ممکن است سالم یا ناسالم باشد. حال چهار حالت پیش می اید که گوشت بیرون آمده از کارخانه شماسالم یا نا سالم باشد و تنها در یک مورد، منطق شما را گناهکار میدانند اگر گوشت کارخانه شما فاسد باشد.
1. گوشت دولت سالم و گوشت شما نیز سالم از کارخانه بیرون بیاید
که هیچ مشکل قانونی یا ناشایسته از شما سرنزده است
2. گوشت دولت فاسد و گوشت شما نیز فاسد
در این حالت شما محکوم یا گناهکار نیستید،زیرا گوشت دولت بوده که فاسد بوده
3. گوشت دولت فاسد ولی گوشت شما سالم از کارخانه بیرون بیاید
در این صورت حتی باید به شما جایزه داد ، اما عمل شما کاملا منطقی است
*** 4.گوشت دولت سالم بوده اما گوشت بیرون آماده از کارخانه شما فاسد .
تنها در اینمورد است که شما را خطاکار بحساب می آورند.اشتباه تنها درکارخانه شما بوقوع پیوسته است
و کاری نادرست در کارخانه شما انجام گشته.
مثال دیگر.یا اینکه شما یک مدرسه آموزش زبان انگلیسی ساخته اید. غیر منطقی زمانی است که یک نفر با آگاهی زیاد به زبان انگلیسی به آموزشگاه شما بیاید اما وقتیکه دوره یکساله او در آموزشگاه شما تمام گشت دیگر نتواند حتی یک کلمه انگلیسی بخواند و بنویسد.
بحث اصلی.
آری دوست عزیز اصولا شعارهای گفته شده در ابتدای مقاله از پایه و بنیاد اشتباه و خطا می باشند.متاسفانه از دوره مشروطه تا به امروز مردم ما بر اساس اینگونه شعارهای نادرست و اشتباه بود که کشور خود رابه ویرانی کشیدند و امروز از خود میپرسند پس اشتباه ما در کجا بود؟
بپردازیم به اثبات نادرست بودن شعارها. به عنوان مثال شعار شرطی که ما یکصد سال سر داده ایم.
اگر ما رژیم دموکراتیک داشتیم آنگاه عدالت ایده آل داشتیم.
آری فرض اول این شعار یا گزاره، همانا داشتن حکومت دموکراتیک است که یک فرض درست است ، اما بخش دوم یا بخش نتیجه گیری آن که بر اساس فرض بخش اول است بطور کلی اشتباه است. زیرا هیچگاه در تاریخ بشریت دیده نشد که به محض آمدن دموکراسی، عدالت در آن جامعه شکوفا گردد. حتی آقای بهرام مشیری که من معتقد هستم که ایشان شعارهای نا درست زیادی را در میان ما توسط ماهواره پخش می کند، خود در دانشگاه برکلی اعتراف نموند که هیچ کشوری به محض رسیدن به دموکراسی نتوانست عدالت را ایجاد کند و بارها در میهمانیهای تلویزیونی در صداهای رادیوی مختلف آن را نیز تکرار کردند.
گفته آقای مشیری :هیچ دموکراسی جهان، از ابتدا به ساکن شروع نشده،رفته رفته اصلاح شده،از خواص دموکراسی است که خودش را گام به گام درست می کند.
در دقیقه 03:35 http://www.youtube.com/watch?v=E-olc1YHrkk&feature=related
یا جمله شرطی زیر را که نادرست است ملاحظه کنید
آیا خداوند میتواند سنگی بسازد که خودش نتواند او را بلند کند؟
فرض اول این شعار شرطی این است که خداوندیکه قادر به انجام هر کاری است. قسمت فرض درست است ، اما اینکه ما بر اساس فرضمان ناتوانی او را اثبات کنیم کاملا نا درست زیرا ما در فرض قبول می کنیم که او توانا است و در نتیجه این شعار ما کاملا نادرست است. زیرا ما با فرض درست یک نتیجه نادرست بدست آوردیم از اینرو شعار شرطی ما کاملا نادرست است.حال اگر ما این شعار را برای شخصیکه ایمان به خدا دارد و از منطق چیزی نمی داند طرح کنیم ،آنگاه ما پایه ایمان او را به لرزه آورد ه ایم. حال فکر کنید که دیگر شعارهای نا درست چه بر سر یک جامعه می آورند.
آری هموطن عزیز، شعارهائی از این نوع کاملا غیر منطقی و نادرست می باشند.سیاستمدارانیکه درس دوره اول نظری خویش را یا از روی عمد فراموش کردند و یا اصلا متوجه نشدند، ما را به سوی پرتگاه کشاندند و می گویند آنچه که امروز بر سر ما آماده نتیجه رژیم پادشاهی گذشته است، در صورتیکه اگر نیک بنگریم همانا هر چه بر سر ما آمد و خواهد آمد نتیجه انتخاب یک شعار نا درست از دوره مشروطه و پس لرزههای آن در دوره مصدق و 57 بود.
واقعه تاریخی به گفته مشیری:به محض اینکه مرحوم مشیرالدوله قان اساسی در دست در میدان بهارستان پیدا شدو حظار از شادی می گریستند و گمان بردند عدالت خانه باز شد و دموکراسی به ایران آمد.
هم میهن عزیز این واقعه تاریخی به ما نشان میدهد که پدران ما در دوره مشروطه نیز توقع زیادی از آمدن مشروطه داشتند و ما باید خوشحال باشیم که دیگر امروز کسی جرات این را ندارد که بگوید کلمه دموکراسی ، کلمه جادوئی است.این واقع تاریخی به ما نشان میدهد که آنان نیز فریب سخنان و شعارهای از بنیان غلط را خورده بودند. از اینرو اگر امروز بدنبال موانع دموکراسی در ایران بنگریم ، باید گفت که مانع در قلب دموکراسی است.در غیر اینصورت جامعه آمریکا 300 سال وقت احتیاج نداشت تا به این نقطعه برسد.
اینکه بارها و بارها گفته شده ایران در مرحله گذار به دموکراسی است باز خطا است . ایران اصلا در دموکراسی است . این همانا آن خود سازی است که مشیری بارها اعلام نمود که رژیم دموکراسی خود را میسازد.آری ما از صد سال پیش وارد مرحله گذار به دموکراسی شدیم و مصیبت دموکراسی نصیبمان شد و در قرنهای آینده نیز نصیب ما خواهداست شد اما میوه آن را کشورهای بزرگ نوش جان می کنند. مصیبت دموکراسی همانا جنگهای داخلی آمریکا و قتل عام سرخوپستان است، تجزیه هندوستان و مرگ میلیونها هندی ووووووو . برخی می گویند هندوستان را بنگرید که چگونه به دموکراسی رسیده است. اما من می گویم هندوستان واقعی قرنها فاصله دارد با دموکراسی، زیرا زمانیکه هندوستان برای دموکراسی قدم برداشت هندوستان و پاکستان یک کشور بودند.پس تا زمانیکه پاکستان و هندوستان هر دو به قله عدالت نرسند و موشکهای هسته ای را که بسوی خود نشانه گرفتند را از بین نبرند هنوز در دوره مصیبت دموکراسی هستند. هر گاه جهان، پاکستان را همانند هندوستان قبول کرد و پاکستان نیز تروریست تعلیم نداد آنگاه جنبش مردم هندوستان در زمان گاندی به قله اهداف خود رسیده است.
آری هموطن عزیز ، مردم ما باید امروز یا بدنبال دموکراسی بروند و تمام ذجرهائیکه در آینده منتظر آنان است را به جان بخرند یا اینکه این تیر را که در پیکر جامعه ما فرود آمده را بیرون کشیده و مستقیما بدنبال آزادی بروند و شرط و شروط آن را نیز کنار بگذارند.همانگونه که در قیام 28 مرداذ 32 مردم شاه را انتخاب کردند. و یا آنزمان که رضا شاه بزرگ را به سلطنت نشاندند.آری یا باید دموکراسی را قبول کنیم و بدنبال آن برویم و سعی کنیم که آن را اصلاح کنیم یا آن را برای همیشه فراموش کنیم .انقلاب ننگین 57 در راه اصلاح کشور نبود که هیچ بلکه با قانون اساسی آخوندی، ما را قرنها به عقبتر از زمان مشروطه برد حال از شما می پرسم آیا این هدف،هدف استعمار گران بود که ما دنده عقب بزنیم یا آرزوی مردم ایران؟. امروز اگر دموکراسی در ایران ما را از لحاظ تاریخی به دوره مشروطه برساند بسیار هنر کرده البته رسیدن به دستاوردهای رژیم شاهنشاهی بدست دموکراسی تنها یک رویا می باشد. پس حتی میشود گفت که دموکراسی توانائی پسرفت و ویرانگری کشور را در درون خود دارد.امروزه برخی اشخاص می گویند که اصولا بودن پادشاهی در ایران به نفع کشورهای خارجی بوده از اینرو آنان با جنبش دموکراسی ایران می جنگیدند، در صورتیکه واقعیت خلاف این است همیشه این خارجیها بودند که نهایت استفاده را از ایران تنها در جنبش دموکراسی خواهی بردند، آنکه بعد جنگ جهانی دوم 12 سال تمام منابع طیبعی ایران را غارت کردند و از سال 57 به بعد نیز مردم کشور من آواره جهان شدند ، و سالهای سال پس از انقلاب مشروطه تا به آمدن رضا شاه بزرگ بود که انگلستان با کمک شیخ خزئل کشور من را غارت کرد. تنها در دوره این پدر و پسر ابر مرد بود که دست خارجیها از کشور من کوتاه شده بود و هر دو یک سرنوشت داشتند.اما اگر مردم ایران در آینده یکبار دیگر چنین اشتباهی بکنند به شما قول میدهم که ایران به عصر مفرغ برگشته و تنها این خارجیان هستند که کشور ما را تاراج می کنند.
مردم ایران یا باید به فکر اصلاح سازی همین قوانین جمهوری اسلامی باشد تا شاید بتواند هر سی یا چهل سال یک یا دو قانون اساسی کشور را اصلاح کنند ، البته قوانین اسلامی در حدود 1400 سال سخت جان بوده و چیزی را عوض نکرده،یا اینکه دموکراسی خواهی را فراموش کنیم و مانند زمان تاجگذاری رضا شاه بزرگ و محمد رصا شاه بزرگ مستقیما بسوی آزادی، عدالت،امنیت ، رفاه اجتماعی، آزادی زن، برابری ووووووو برویم
قدم اول دموکراسی همیشه درست کردن یک قانون اساسی بوده که فرسنگها با جامع ایده آل فاصله داشته و بمرور زمان با کشیدن مصیبت و بدبختی مردم، آقایون دست به اصلاح آن زدند مانند قوانین اساسی آمریکا، که بردگان هیچ اجازه رای دادن را نداشتند، مانند یونان باستان که سازنده این وسیله برای سرمایه داران بود تا آنها بتوانند مردم را استعمار کنند و در آن دوران نیز تنها مردم آزاد که تنها بیست درصد از مردم یونان را تشکیل میدادند اجازه رای گیری و نظر داشتند. امروز نیز قانون اساسی کشور ما باید اصلاح شود، اگر ما دموکراسی میخواهیم. تا بتوانیم شاید قرنها بعد به جامعه ایده آل برسیم و سرمایه داران بزرگ مانند سلسله راکفلرها بتوانند ایران را غارت کرده و چاق و چله بمانند. مسئله بسیار اصلی در اینجاست که یونان باستان تشکیل شده بود از ایالات شهری ، تکرار میکنم ایالات شهری یعنی در هر استانی تنها یک شهر بود و در آن شهر ثروتمندان زیادی بودند و ترس زیادی داشتند که اگر شاهی را از میان یکی از آنان انتخاب کنند آنگاه آن فرد دیگر سرمایه داران را نابود می کند ، از اینرو به فکر ساختن نظامی شدند تا بتوانند همه آنان زنده بمانند و ثروتمندتر شوند از اینرو نظام دموکراسی و پارلمان را درست کردند. در حقیقت هر گاه این سرمایه داران قدرت را در دست گرفتند، شعار آزادی و عدالت را سر دادند و پشت دموکراسی خود را مخفی کردند و حهان را غارت کردند، در طول تاریخ، ایران همیشه در مبارزه بود با یونان ، روم . اما باعث شرم من است که از قرن حاظر امروزی سخن بگویم. امروز دیگر کار به جائی رسیده که اگر از دموکراسی ایرادبگیری ، در جا مارک دیکتاتور و ظالم را بهت میزنند.
انسان وقتی تاریخ را می نگرد ، متوجه می شود این سرمایه داران بودند که دموکراسی را در روم،یونان، آمریکا ووو به ارمغان آوردند، اما در کشوهای جهان سوم این مردم فقیر و بیچاره بودند که با دست خود شیرجه زدند در چاه بدبختی و ویرانی.و وقتی با مغز به قعر چاه سقوط کردند از خود پرسیدند ، اشتباه از کجا بود؟هـــــــــــا شاه مقصر بود.اما از خود نمی پرسند دسیسه فئودالان،ملاها ، بازاریهای سنتی و دیگران را. از مشروطه گرفته تا به امروز داستان همین بوده و هست.اما نفرین باد بر ما اگر بار دیگر چنین اشتباهی را انجام دهیم در سرزمین پاکی چون ایران.
کروهی از افراد با سواد و دانشگاهی برنامه رو دنبال کردیم. همه ما متاسف شدیم از بحث های آقای حقیقی و از آقای چالنگی تشکر می کنیم که با مدیریت خوب جلوی فرصت طلبی های ایشان را گرفت.همه ما به این نتیجه رسیدیم که آقای حقیقی بخاطر اینکه بتوانند به ایران آزادانه مسافرت کنند چنین بحث هائی رامطرح می کردند. در غیر اینصورت ایشان شان یک استاد فرهیخته را ندارند.
سلام وفای عزیز
خوبی؟
امشب برنامتون خیلی عالی بود با اینکه با صحبت های اقای حقیقی خیلی مخالف هستم اما اقای چلنگی اجازه نمیداد که اقای حقیقی بحثش را که توام با سفسطه و یک سری حرفهای که در اصل درست بود اما به بحث ربطی نداشت و سعی می کرد که حرف های خود را توجیه کند در ضمن باید به اقای حقیقی گفت 10 بار نامزد شدن و رد صلاحیت شدن و دوباره نامزد شده را چه نامش میزارید ایا این دور باط نیست.
به عقیده بندهه تنها را نیل به دموکراسی در ایران همان ارمان مشروطه خواهان است:
1-سکولاریسم
2- ناسیونالیسم
3-پادشاهی مشروطه
من سیستم مورد نظرم برای ایران حکومت پادشاهی مشروطه است چون فرهنگ ما ایرانی ها با پادشاهی است نزدیک به 2500 سال ما با حکومت پادشاهی زندگی کردیم
در اینجا باید به تمام کسانی که در راه ازادی جان خود را فدا کردند یدشان را گرامی بداریم.از احمد کسروی ها گرفته تا تقی زاده ها
قای مستقیم من یکی از هم کلاسی های بهروز کریمی زاده هستم ایشان دانشجوی اقتصاد دانشگاه تهران بودند که به دلایل فعالیت سیاسی یشان را از دانشگاه اخراج نمودند یشان از دانشجویان ازادی خواه و برابری طلب هستند که نشریه ای به نام خاک را نیز سردبیری کردند سال 85 چندین بار مور ضرب و شتم قرار گرفتند .
ماموران امنیتی بعد از اخراج ایشان از دانشگاه و با پی بردن به این موضوع ازار و ذیت ایشان را بسیار افزایش دادند تا اینکه تا الان ایشان در بازداشت هستند اما با روحیه انقلابی که از ایشان سراغ دارم حتما این راه را ادامه خواهند داد.
به امید رهایی ایران از استبداد
اقای وفای عزیز
من یک انتقاد از صدای امریکا داشتم و خیلی هم از این بایت ناراحت هستم که جچرا یک تلویزیون که داعیه بی طرفی بودن را دارد عده ای از فلسطینیان را که از خود دفاع می کنند یا بچه های بی گناه فلسطینی که در اثر بمب های اسرائیلی ها کشته می شوند را ستیزه جو می خوانید چون ستیزه جو بودن یک بار معنایی بسیار منفی دارد که در اذهان بد تداعی می کند حال که ما همه می دانیم اسرائل کار شکنی می کند بهتر نیست سیاست خود را تغییر دهیم.
خواهش می کنم از سردبیر برنامه خبر ها و نظر ها اقای سجادی خواهش کنید برای فلسطینیان که با دست خالی مقاومت می کنند و دارای هیچ تانک اسلحه موشک و جنگنده نیستند ستیزه گر نخوانیم در غیر این صورت باید به اصل بی طرفی صدای امریکا در ارائه واقعیت ها شک کرد
با درود بر شما وف جان
رفتار آقای چالنگی با آقای حقیقی بسیار بد یود. متاسفانه گویا آقای چالنگی اصلا وبه هیچ عنوان تحمل شنیدن نظر مخالف خودشون رو ندارند.(نکته ایی که در پایان برنامه به آقای حقیی نسبت دادند!!)
من با نظام مخالفم و در انتخابات شرکت نمی کنم ،اما امیدوارم متوجه باشید حضور اشخاصی مانند دکتر حقیقی،واقعا باعث پر بارتر شدن برنامه های صدای آمریکا میشود.
به این گونه برنامه شما ( و ما) بسیار نیاز داریم.
اینکه همه مهمانان حرفهای دقیقا یکسانی بزنند ( و تکراری !)هیچ دردی رو دوا نمیکنه!!
امیدوارم آقای چالنگی میزان تحمل و بردباری خودشون رو در شنیدن صدای مخالف بیشتر کنند.
سلام آقای مستقیم.
این اولین کامنت من هست ، پس قبل از هر چیز تبریک برای وبلاگتون و تشکر از توجه خاص شما به نظرات مخاطبین.
در مورد مجلس ...
به نظر من اگر کسانی که قصد شرکت در انتخابات رو دارند ، از همین مرحله جریان ثبت نام داوطلبان و پس از اون در آینده جزئیات رد صلاحیت های گسترده رو دنبال کنند ، دیگه نیازی به ترقیب کسی به منظور تحریم انتخابات نیست . چرا که هر وجدان بیداری با دیدن این جریانات ، به خودش اجازه شرکت در این "بازی" رو نمیده.
با سلام خدمت وفا جان:من مخالف حکومت و وضعیت موجودم ولی میخوام رای بدم،لطفاً این سوال رو از مهمونهای برنامه بپرس که:(چه ما رای بدیم چه ندیم ،حکومت اینقدر آدم و سیاهی لشکر داره که جلوی دوربینcnn-bbc-&... آدم بریزه و مثل حضور نحس خامنه ای در یزد و به اصطلاح استقبال مردمی، ،بی تفاوتی مردم به چشم نیاد ،مثلاً دو سال پیش خبرگزاریهای bbc_foxاز حضور35_45درصدی مردم ایران در انتخابات خبر دادن بطوری که خود حکومت گفت 25تا28 درصد از مردم تهران اومدن رای دادن و تمرکز این خبرگزاریها در تهران بود، یعنی اینقدر سیاه نمایی قوی بوده که کسی نفهمید.ولی من میخوام بگم اگه رای بدیم و علی رغم تقلب خواستار سیانت از آراء خودمون باشیم در صورت بروز هر تخلفی میتونیم یقهء اینا رو با یک دلیل موجه بگیریم، مهم بهانه برای ابراز نارضایتیه. برای اینکه گوجهء 100تومنی شده500تومن که انقلاب و اعتراض مدنی رخ نمیده. در آخر....دوستت داریم).سینا
سلام به دوست عزيز وفا مستقيم ... خسته نباشيد
برنامه 30 دي شما را ديدم ... خيلي خوب بود ... و بهتره كه هميشه همه مهمان ها راحت نظراتشونو بگند ... خود بيننده ها بهتر مي تونند قضاوت كنند و حق را بشناسند و داوري كنند و البته انتخاب كنند ..
خوبه كه برنامه ها جنجالي باشه و مجري هم اجازه بده تو مسير روشن و به شكل اتحاد در هدف مشترك ، همه مهمان ها بتونند حرفشون را بزنند ... برنامه هاي جنجالي و داراي ايده ها و نقطه نظرات مختلف و به دور از تاييد هاي فرمايشي بقيه افراد ، مي تونه بيننده ها و طرفداران را بيشتر كنه .
و اما براي 1 بهمن ...
به ما مي گند كه شما چه راي بديد و چه نديد بلاخره يه سري انتخاب مي شند و چه بهتر كه راي بديد تا از ميان بد و بدتر لا اقل بد بره بالا ... اين يك جور استنباطه
يه جور ديگه هم ايجاد شايعه توسط خود افراد ذينفعه كه مي گند اگه مثلا راي نديد و تو شناسنامه مهر راي نباشه براي جوان ها مشكلاتي پيش مياد ... اين هم يه جور ديگه از حرف ها
البته اين چند وقت ( منظور دولت و مجلس فعلي ) تغيير و رفاه خاصي به جز تورم بيشتر تو كلان شهرهايي كه خودمم ساكن اصفهانم نديدم ..
هر چند به قول خودشون امكانات را بردند توي روستاها و دهات
مردم شهرها كه بستگي به نظر خودشون داره واسه راي دادن ولي
بيشتر روي راي اولي ها و دانش آموزان دبيرستاني به قول معروف و افراد روستايي تكيه شده
تا ببينيم چي پيش مياد
حرف آخر ... برنامه هاتون خيلي خوبه كه مثل 30 دي باشه يعني داراي نشاط و تحرك و بيان حرف هاي دل مهمان ها در مسير هدف مشترك و خوب نيست كه يكي بگه و بقيه تاييد كنند
ممنون و تشكر از وفاي عزيز
فکر کنم آقای چالنگی باید در رفتارشون با مهمانها تجدید نظر کنند. ایشون اصلا به آقای حقیقی اجازه حرف زدن نمی دادند و گاهی حالت تمسخرآمیز داشتند. کمی بیطرف باشید لطفا.
سلام.لطفا از میهمانان برنامه بپرسید آیا اصل ولایت فقیه را قبول دارند یا نه تا ما تکلیف خودمونو با اونا بدونیم.مساله بعدی اینه که آیا آقای حقیقی برای ثبت نام که لازم است مشخص کند التزام دارد چه جوابی دارد؟اگر بگ.ید نه هزار سال دیگه هم شرکت کند آب در هاون کوبیدن است.اگر التزام نداشته باشد و به دروغ بگوید آری چگونه میشود به آدمی که دروغ میگوید اعتماد کنیم و سرنوشت مملکت را دستش بسپاریم و اگر واقعا التزام دارد که تکلیفش برای ما روشن است.
سلام جناب آقای وفا مستقیم
یک شب قبل تر آقای حقیقی مهمان برنامه آقای بهارلو بود اما آقای بهارلو خیلی محترمانه با ایشان برخورد می کرد.این اولین بار نیست که آقای چالنگی(ضمن احترام به ایشان)اینچنین با مدعوین برنامه برخورد می کنند.از ایشان خواهش دارم صبر و متانت خود را بالا ببرند.ضمنا این را بگویم در مورد توتالیتر بودن حکومت ایران با نظر آقای دستمالچی موافق بودم نه با نظر آقای حقیقی
با سلام
برنامه ي تفسير خبر شب گذشته شايد يكي از بهترين گونه ي اين برنامه ها بود كه در اين مدت شاهدش بودم . صرفنظر از آراء و عقايد ميهمانان برنامه كه در جاي خود قابل بحث و نقد مي باشد . از سردبير برنامه تفسير خبر خواهش دارم با نزديك شدن به زمان انتخابات مجلس ايران اين گونه مباحث را جهت روشن تر شدن ذهن و كمك رساني به تصميم گيري بهتر مردم ادامه دهند .
پيشنهادي هم دارم به اين ترتيب كه به جاي آنكه چند ميهمان با آراء مختلف و گاه متضاد ( نظير آنچه شب پيش ديديم ) در يك برنامه كوتاه كمتر از يك ساعت دور هم جمع شوند و برنامه به صحنه ي جدل نزديك شود ! با اعلام قبلي يك برنامه كلا" به يك خط فكري اختصاص يابد . مثلا" جناب آقاي خوانساري و يا آقاي دستمالچي و همفكرانشان كه مخالف با شركت در انتخابات هستند ؛ در در يك برنامه كامل بتوانند ادله ي خود را جهت عدم شركت در انتخابات با آسودگي كامل اعلام نمايند ؛ و روز ديگر جناب آقاي دكتر حقيقي و يا آقاي بهنود و يا سايرين كه موافق با شركت در انتخابات هستند ، اين امكان را داشته باشند كه در يك برنامه يك ساعته از دلايل خود جهت اين امر دفاع كنند . آنگاه مردم خود از بين اين دو نظر راهي را بيابند و صداي آمريكا هم در رفتاري حرفه اي و كاملا" دمكراتيك تمامي آراء ونظرات را اعلام داشته است .
با احترام
منصور - تهران
به نظر من بعضی از مجریان قدیمی صدای آمریکا که گویا دل خوشی از نهضت آزادی و مهندس بازرگان ندارند، سعی می کنند مشکلاتشان را با افرادی مانند دکتر علیرضا حقیقی که احساس می کنند متعلق به آن گروه فکری هستندگره می زنند. این بار اولی نیست که آقای چالنگی با آقای دکتر حقیقی به این شیوه زشت برخورد می کند و البته این برخورد بیشتر نشان می دهد که به قول آقای دکتر حقیقی هنوز فرهنگ ملت ایران (ولو روشنفکرانی مانند آقای چالنگی) هنوز ظرفیت و توان دمکراسی و آزاد منشی را ندارند. من صد در صد با صحبت های آقای دکتر حقیقی موافق نیستم. اما روش گام به گام را که ابتدا مرحوم مهندس بازرگان برای تحول در ایران مطرح می کرد را قبول دارم.
سلام
آقا آبرومون رفت با اين برنام آقاي چالنگي و آقاي حقيقي
شما هم مثل اينكه مي خواهيد با اين كارتون مشروعيت جمهوري اسلامي را قوت ببخشيد ها!!!
مي دونيد چقدر سو استفاده مي كنن كه صداي آمريكا مهد دموكراسي نگذاشت طرف حرف بزنه!
خيلي تابلو بود.
احتمالا شما هم ساخت و پاخت كردين با اين آخوندا
وفاي عزيز و دوستداشتني سلام
اميدوارم در كاري كه شروع كرديد موفق باشيد و از چهره هاي جديدتر و گاهي مخالف در برنامه استفاده كنيد كه مطمعنا به جذابيت برنامه خواهد افزود.
سلام به آقاي چالنگي و مهمانان محترم
در ارتباط با بحث مربوط به انتخابات مجلس هشتم و اظهارات مهمانان شما بخصوص آقاي حقيقي از تورنتو، به عرض مي رسانم كه من با حدود 90 درصد اظهارات ايشان مخالف هستم. ولي اينكه بستر ايجاد تغييرات دمكراتيك درا يران فراهم نيست ، واقعيتي دردناك است كه من خود پذيرفته ام. من در اين كشور زندگي مي كنم. به خاطر كارم به شهرها و روستاهاي بسياري سفر مي كنم و با اقوام گوناگون سر وكار دارم. رشد جهل و ناآگاهي از وضعيت صحيح در بين عوام نه فقط در روستاها و شهرهاي كوچك حتي در داخل خود شهرهاي بزرگ ، و حتي در خيلي از جوانان به اصطلاح امروزي نيز ريشه دوانده است. مشكل ما مشكل فرهنگي است. و به ساختار فكري مردم باز مي گردد. شما مواقعي در تلوزيون خود صحنهايي از شيكترين و آزادترين مدها و لباسها در تهران نمايش مي ديد. ولي مي دانيد اين افراد چگونه مي انديشند و درجه درك وآگاهي آنان چقدر است؟!
سطح پيشرفت فكري و فرهنگي را مي توان از بسياري از عملكردهاي ساده مردم در زندگي روزانه و باورها و انديشه هاي آنان فهميد.
كه در اينجا مجال پرداختن به جزئيات آن نيست.
در روزهاي حساس 18 تير و سالگردها و مناسبتهاي مشابه زمانيكه دانشگاهيان مبارز يكه و تنها در زير آماج حمله نيروهاي نظام قرارداشتند اين مردم عوام كجا بودند؟
وقتي چند سال قبل در حال بازگشت از محل دانشگاه بودم از جلوي پارك ساعي و ديگر محلهاي عمومي مي گذشتم، فوج عظيم دختران و پسران را در اوج بي خبري در حال و تفريح مشاهده نمودم! براستي اينها و ياآن روستايي بي خبر مي خواهند براي اين مملك سرنوشت ساز باشند؟اين عوام مهمترين چيزي كه باورشان ميشود حرفهاي سطحي خود نظام است و آنرا با يقين كامل مي دانند.
البته اين واقعيت نيز وجود دارد كه خود اين نظام كمك شاياني به عمق اين تحميق عمومي نموده است. خودتان صحنه هاي يزد و قبل از آن شهرهاي ديگر را نيز ديديد. اين خيل جمعيت عظيم نه لبناني بودند نه فلسطيني بودند و نه از كره ماه و يا مريخ امده بودند. هر چه هستند همه ايراني هستند. شگفتا اين خيل عظيم با مغزهاي خالي از اندكي انديشه!
پذيرش ظلم تا كجا!!!
جناب آقايان چالنگي ، خوانساري عزيز و اقاي دستمالچي. در آلمان سطح پويايي فكري و اگاهي هاي عمومي به هر حال و با وجود آن خودكشي ملي و حماقت گونه ملت آلمان بسيار بالاتر و كاملتر از ايرانيان بود ، فرهنگ روشنفكري در پويايي كامل قرار داشته است و نظم و انظباط جمعي حكم فرما بوده است.
اين دليل به همراه تفكر بسيار غلط و انحرافي ديني كه خود منشعب از همين دليل است، و از سوي ديگر استفاده فرصت طلبانه از ثروت نفت اين وضعيت را براي كشورمان در اين روزگار بوجود آورده است.
من با اين نظر هم موافقم كه متاسفانه راه خروج برون رفت دمكراتيكي ديده نمي شود.
اما جناب آقاي چالنگي من براي شما به عنوان يك فرد روشنفكر احترام زيادي قايل هستم. و همچنين جناب آقاي خوانساري عزيز. ولي متاسفانه برخورد شما با صحبتهاي آقاي حقيقي خود شكلي غير دمكراتيك داشت. چند بار قبل اين نوع رفتار را نيز از همكارانتان آقايان فرهودي و به خصوص بهارلو مشاهده نمودم. و حال اين سوال دردناك در ذهن مي آيد كه آيا سياست صداي آمريكا نيز خاموش كردن آرا ديگر غير از آرا مورد نظر خود است؟! در گذشته زمانيكه هنوز فقط پخش راديويي داشتيد اينگونه نبوديد و آرا مختلف را به بحث مي گذاشتيد. و اجازه سخن مي داديد. تفكراتي نظير اقاي حقيقي جاي آنچنان دفاعي را ندارند و من با بخش بسياري از بيانات ايشان مخالف هستم ،ولي افسوس بهتر بود كه اجازه مي داديد به طور كامل بيان مي نمودند و سپس در فضايي آرام به تمام آنها نكته به نكته پاسخ داده مي شد.
اين امر خود مي توانست به ساخت يك بستر مناسب دمكراتيك كمك نمايد. مگر معني دمكراسي چيست؟
در رابطه با اينكه آيا راي بدهيم يا نيز متاسفانه از لحاظ استراتژيك هر دو حالت به نفع نظام است.
1. اگر جو همانند خرداد 76 شود و بسياري به پاي صندوقهاي راي بروند و به افراد انتصابي به اصطلاح اصلاح طلب راي دهند، براي سردمداران نوعي خوش اقبالي است چون بنام نظام مي توانند مردم را به پاي صندوقها بكشند.و از جنبه عملكرد آنان نيز خيالشان كاملا راحت است چون با وجود دستگاه ولي فقيه كاركردي ندارند و نوعي خريد اعتبار براي نظام است.
2. اگه كسي راي ندهد، ولي به هر حال عوام ناآگاه آين كار را مي كنند باز به سود آنان است. در آنصورت نفرات اصلي خود به كار مي گمارند.
در اين حال چه بايد كرد؟
از نظر من نبايد راي داد و حتي از خانه بيرون بياييم. اگر كسي واقعا احساس مسئوليت در قبال كشورش مي كند
ببخشيد با تمام حرفهاي ناخوشايندي كه در اول نسبت به عوام ايرانيان امروزي گفتم به ايجاد يك هسته قوي و صحيح و پوياي دمكراتيك اميدوارم. و با عرض پوزش از هموطنان انديشمند و مبارز كه همانند اكثريت عوام نيستند.
مهدي از تهران
I can't believe Iranian people sit and watch a bunch of pirates by the name of government step on their basic human and democratic rights.
جناب مستقیم گرامی:
در خصوص مجلس جمهوری اسلامی و اساسا" اوضاع فعلی کشور از قول دوستی سخن دو بزرگ مرد را به نظرتان میرسانم:
دکترمصدق وقتی از مجلس وقت مایوس شد بمیان مردم رفت و گفت مجلس جائی است که مردم آنجا هستند!!(قابل توجه کاندیداهای مجلس ج.ا).
فیلسوف آلمانی کریستف لیشتن برگ گفته است:من یقین ندارم که با تغییر؛ وضع بهتری خواهد آمد؛ اما یقین دارم که برای بهترشدن باید وضع تغییر کند.
امیربلندیان
همه ی عالم و آدم به این مسئله اذعان دارند که اگر در ایران انتخابات آزاد برگزار بشه نیروهای سکولار و دموکراتیک و مدرن بر روی کار خواهند آمد و این دقیقا علت و فلسفه وجود شورای نگهبان برای رد صلاحیت این نیروهاست اونوقت امثال آقای حقیقی یاد گرفتند که هر جا کم آوردند بی فرهنگی و نبود زمینه های دموکراسی را عامل بر حق بودن سیستم دیکتاتوری موجود بدونند. تناقض فرهنگ ملت با حاکمان اونقدر فاحش هست که دولتمردان هر روز برای اقناع امثال آقای حقیقی چه خارجی چه ایرانی نماد های تجدد در پوشش مردم را ممنوع و سرکوب کنند تا همه فکر کنند که مردمیکه (با زور) به موازین سنت و ایدئولوژی دینی حاکم در پوششون پایبندند لایق نظام جمهوری اسلامی اند که ادعای سازگاری قوانین ضد حقوق بشریش را با فرهنگ و سنت ایرانیان دارد. از شما وفای عزیز بخاطر این وبلاگ متشکرم و امیدوارم نظرخواهی اینجا همیشه باز باشه تا مهمانان برنامه شما مورد خطاب پرسشهای مردم در داخل ایران قرار بگیرند و جواب بدهند که اگر دست و پای فرزند خودشون قطع شده بود بازهم از پروسه طولانی اصلاحات در ایران دم میزدند؟ ضمنا امیدوارم آقای چالنگی هم این نظرات را بخونند و با میهمانان برنامه در میان بگذارند. بازهم ممنونم
با سلام خدمت آقای چالنگی و وفا
چند تا نکته
1-آقای چالنگی با درایت جلوی سفسطه آقای حقیقی رو گرفت .واقعا ایشون چه فکری درباره ما میکنند.دوستی گفته بود انتخابات مثل شمشیر دو لبه است ولی به نظر من شرکت در یک انتخابات "غیرآزاد"که فقط نمایشی برای محق جلوه دادن حکومت است فقط باعث عقب افتادن دموکراسی میشود.و شرکت نکردن در آن نارضایتی مردم را به جهانیان اعلام میکند
آقای حقیقی هم بهتر است نظرات خود را بر پایه راستی بیان کنند نه موضوعاتی که هیچ ربطی به بحث ندارند که از آنها برای اثبات حرف خود کمک بگیرند.امیدوارم مهمانانتان هم این وبلاگ را بخوانند
2-از آقای چالنگی هم میخواهم نظرات وبلاگ را در برنامه بیان کنند
3-از وفا میخواهم بپرسم آیا شخص دیگری میتواندبا نام من نظر بدهد؟
در واقع میخواهم یک بحث منطقی بین بینندگان باشد به شرطی که هرکس حتی به صورت مستعار ولی نسبت به حرف خود مسئولیت پذیر باشد
لطفا جواب را یا ایمیل کن یا در وبلاگ بگذار
4- خواهش میکنم در صورت امکان جواب بعضی کامنت ها رو برای روشن شدن مطلب بدهید
متاسفانه آقاي چالنگي رعايت اصل بيطرفي رو نميكنه و در بسياري موارد با قطع سخنان كساني كه مطالبشون به مذاق آقاي چالنگي خوش نمي ياد مباحث رو منحرف مي كنه. اينكه آقاي چالنگي فكر كنه همه بايد مثل ايشون بيانديشند و تحليل كنند هم تاسف آوره و هم خطرناك. ضمنا مجري فقط بايد سوالش رو مطرح كنه و حق نداره چارچوب استدلال و پاسخ فرد سوال شونده رو هم تعيين كنه.
با سلام
متاسفانه در برنامه تفسیر خبر یکشنبه شاهد ناعدالتی درباره ی آقای حقیقی بودیم.
آقای حقیقی به عنوان یک انسان معتدل تر نسبت به مهمانان دیگر (البته بعضی از آن ها)که چشم های خود را به روی حقایق بسته و فقط به عالم و آدم دشنام می دهند به نقد مسایل یه صورت دقیق تر می پردازند و راهکارهای عملی تر ارائه می دهند.
حال ایشان از طرف بعضی از دوستان مامور حکومت خوانده می شود که این کملا بی شرمی است.
همچنین آقای چالنگی که انگار خصومت شخصی با ایشان دارند به هیچ وقت مجال صحبت کردن به ایشان را نداده و بحث را از مسیر اصلی خود خارج می کنند.
ما خواستار اقدام فوری مسئولان صدای آمریا در این مورد هستیم تا تفسیر خبر یکشنبه ها به صورت جالب تری ادامه پیدا کند.
همچنین خواستار عذرخواهی آقای چالنگی از آقای حقیقی و بینندگان.
با تشکر.
یکی از بدترین برنامه های تفسیر خبر بود. شگفت زده شدم از این همه جانبداری آقای چالنگی. ایشان بعد از قریب به چهل سال خبرنگاری هنوز نمی دانند که حق اظهار نظر در جلسه ای را که خود گرداننده آن هستند ندارند؟ ایشان به عنوان گرداننده ی برنامه اصلاً حق ندارد حرف کسی را قطع کند و حقی برای اظهارنظر کردن ندارند. ایشان چطور حرف آقای حقیقی را قطع می کند و می گوید آقای خوانساری شما بفرمایید یا آقای دستمالچی شما بفرمایید؟ ایشان چه حقی دارد که به میهمان برنامه بگوید: آقای حقیقی! اجازه بدهید من دارم صحبت می کنم(!) در حالی که خود ایشان بارها صحبت دکتر حقیقی را قطع کرده اند. بهترین صفتی که می توانم برای برنامه ی دیشب به کار ببرم "زشت" است. خیلی بد بود. از آقای چالنگی انتاظر بیشتری داشتم. اگر کار صدای آمریکا این است که عقیده ی خاصی را در برنامه اظهار کنند لطفاً آن شعار مضحک "وظیفه ی ما تنها اطلاع رسانی است" را از وب سایت تان حذف کنید.
با سلام به وفای عزیز!
از برنامه ی دیشب لذت بردم.با اینکه با 99% حرف های آقای دکتر حقیقی مخالفم اما بهتر بود آقای چالنگی برای احترام به اصل بی طرفی و آزادی بیان مانع صحبت های آقای حقیقی هر چند غلط نمی شدند.وقتی به احمدی نژاد در دانشگاه کلمبیا اجازه ی صحبت می دهند آیا شایسته است جلوی صحبت های یک استاد دانشگاه با هر نظر و عقیده ای گرفته شود؟فکر می کنم اگر ما هم مثل آدم هایی که تحمل صحبت مخالف رو ندارند عمل کنیم به همان بیراه ای رفته ایم که آنها می روند. در مورد انتخابات من با اینکه این رژیم رو یک رژیم کاملاً خودکامه می دونم اما در انتخابات شرکت می کنم چون اعتقاد دارم باید بین کثیف و کثیف تر کثیف رو انتخاب کرد ازین طریق حد اقل می تونیم صدای مخالفت خودمونو بیشتر ابراز کنیم فراموش نکنیم در عصر ضحاک هم عده ای به آشپز خونه ی اون رفتند و تونستند یک عده از مردمو نجات بدن بنابراین دست روی دست گذاشتن فایده ای نداره.
درود بر شما.روش جدیدی که حکومت اسلامی یاد گرفته و توی صداوسیما هم زیاد ازش استفاده می کنه اینه که ابتدا چند نفر میان در قالب یک برنامه حرفای مردم پسند میزنن و بعد از بیننده جلب کردن شروع میکنن به زدن حرفای خودشون.الان هم مثال برون مرزیش همین دکتر حقیقی هست.
با درودو خسته نباشید.پیشنهاد میکنم در مورد نقض حقوق بشر در ایران برنامه ای به صورت تقویم تاریخ داشته باشید حتی به مدت پنج دقیقه در روز .
ممنونم
امیدواری من هنوز اینه که اگه نسبت به اجرای برنامه یا برنامه های صدای آمریکا مطلبی دارید به اون برنامه ها بفرستید نه به این وبلاگ. بعضی از دوستا مطالبی میفرستند که پست کردنش ما رو از هدف اصلی این وبلاگ که طرح یک موضوع و همفکری روی اونه دور میکنه. من میخوام که محیط وبلاگ احتیاج به کنترل نداشته باشه ولی این شرطش همکتری همه است. البته نود درصد پستها معرکه است فقط یه ده درصدی راجع به مجریها و برنامه های دیگه صحبت میکنن که نمی دونم چه کار کنم حذف کنم بی احترامیه پست کنم بی احترامیه؟
با سلام و تشکر از آقای چالنگی برای برنامه بسیار خوب امشب
با درود.دو هفته پیش صدا و سیماسخنرانی مطهری را در مورد دروغ مصلحت آمیز پخش کرد که میگفت میتوان دروغ گفت اما مصلحت آمیز.حالا سوالی دارم آیا مکتبی را می شناسید که در آن اندیشمندانش دروغ را توصیه کنند؟واینکه با همین حکم نمی توان نتیجه گرفت فناوری صلح آمیز هسته ای دروغی بیش نیست آن هم از نوع مصلحت آمیز .
پاینده باشید.
آتش سُرخینه از تو ممنونم که درست کاری رو کردی که هدف این وبلاگه. نظر راجع به موضوع مورد بحث. همه نوشته هات رو با دقت میخونم.
باسلام
یک روز در سایت بی بی سی فارسی در برنامه ای مردم زنگ می زدند و از بزنامه های صدای آمریکا انتفاد می کردند و می گفتند که برنامه های صدای آمریکا یک طرفه است و جایگاه مخالفان نظام شده. من از اینجا از شما درخواست می کنم که در برنامه هاتون سعی کنید موافقان نظام رو رودروی مخالفین نظام قرار بدید.این به مردم ایران کمک می کنه تا بتونند عقب افتادگی فکری طرفداران نظام را بیشتر حس کنند.
با درود فراوان
در بحث یکشنبه شب دکتر حقیقی دقیقا همان رفتاری را نشان داد که نظام جمهوری اسلامی از 22 بهمن 1357 تا به امروز بصورت مستمر و سیستماتیک از خود نشان داده است که همانا مبهم گویی و طفره رفتن از جواب صریح است در ماجرای گروگانگیری ، جنگ هشت ساله ، بحران سلمان رشدی و اینک ماجرای غنی سازی اورانیم هیچگاه شاهد پاسخ روشن از سردمداران نبوده ایم جناب دکتر حقیقی بعنوان شاگرد راستین خط امام در مقابل پرسش صریح جناب چالنگی سخنسرایی و مغلطه میکند میگوید اگر صدهزار نفر خودشان را کاندید کنند رژیم جرات ندارد نودهزار را رد صلاحیت کند چون تف سربالاست باید از این استاد دانشگاه تورنتوپرسید در نظامی که به هیچ یک از قواعد بین الملی وقعی نمیگذارد و برای سر یک شهروند بیگانه جایزه تعیین میکند از رد صلاحیت ابا دارد؟ آیا خود را گول میزنید یا قصد دارید تنور انتخابات قلابی را گرم کنید؟ رای مردم در نظام ولایت فقیه جنبه تزئینی دارد مجلس ششم و رییس جمهور اصلاح طلب حتی نتوانست قانون مصبوعات را در صحن علنی مجلس طرح کند جناب حقیقی که عمامه از سر خویش گشاده
اید و بر دور گردنتان بعنوان کراوات پیچیده اید اگر بقول خودتان واقع بین باشیم مجلس شورای اسلامی تحت الامر رهبری است و بس
با سلام. اخیرا سایتی با نام بالاترین که در ابتدا ادعای دموکراسی می کرده فعالیتهای مشکوکی رو در اینترنت آغاز کرده. حرف و حدیث های بسیاری درباره وابستگی این افراد به جمهوری اسلامی وجود داره و نکته تاسف بار اینه که این سایت حملات خودش رو به برنامه های رادیو امریکا آغاز کرده. این سایت ظاهرا به قصد تخریب فضای اینترنت بر علیه نیروهای طرفدار آزادی و دموکراسی بنا شده و هر روزه ماهیت جمهوری اسلامی این سایت بیششتر آشکار میشه. در ابتدا این سایت یک لینک دانی بود ولی در حال حاضر با گنترل این لینکدونی و اخراج نیروهای مخالف جمهوری اسلامی ازآن در جهت اهداف جمهوری اسلامی گام بر میدارد و در آخرین فعالیت چند روزه اخیر خود تلاش کردند که صدای آمریکا را برنامه ای دیکتاتوری جلوه دهند. ما همگی به فعالیت این سایت اعتراض داشته و در آینده خواهان پاسخگویی مسئولان این سایت برای مردم خوب کشورمان هستیم.
من هم نسبت به برخورد آقاي چالنگي در برنامه ي تفسير خبر اعتراض دارم
به هر حال ايشان بايد اجازه دهد مخالف هم سخن بگوييد حتي اگر سفسطه مي كند مگر چند درصد مهمانان صداي امريكا اينگونه هستند به اين اقليت هم فرصت بدهيد دوستي نوشته بود آقاي چلنگر با تسلط جلوي سفسطه گران را گرفت
خوب اگر بناست با تبحر صداي ديگران قطع شود كه جمهوري اسلامي متبحر تر است چه نياز به صداي امريكا
به نظر من بايد در نوع برخورد بازنگري شود و صبوري بيشتري به خرج داده شود
ضرر نخواهيم كرد و نخواهيد كرد
متاسفانه صداي آمريكا تنها مكاني براي وابستگان به رژيم سابق شده.آقاي حقيقي كمتر از ديگران مغلطه كرد ونظرات خود را مستدل تر ارائه داد.آقايان كه خود اينجا زندگي نمي كنندونفسشان از جاي گرم در ميايد،بدون اينكه راهكاري داشته باشند،مدام براي مردم تعيين تكليف مي كنند.تجربه احمدي نژاد نشان داد كه هميشه بدتر وجود دارد.رژيم هم در هر حال نمايش خود را اجرا مي كند.پس اگر مي توانيد اندكي هم تاثير گذار باشيد،كوتاهي نكنيد.اين زندگي وآثار تاريخي ومنابع طبيعي ماست كه بر باد ميرود.از جيره خواران رژيم گذشته هم توقع دلسوزي نداشته باشيد.
سلام وفای عزیز - در ارتباط با رفتار زشت و غیر حرفه ای اقای چالنگی به کجا باید شکایت کرد ؟
من امروز این برنامه رو دیدم. آقای چالنگی اعصابم رو خورد کرد. به همه ۵ دقیقه وقت میده بدون پریدن وسط حرفشون، آقای حقیقی تا میاد حرف بزنه میپرید وسط حرفش میگفت جواب منو بدین. ایشون هم مثل بقیه نظرش رو اعلام میکنه نه اینکه هر چی آقالی چالنگی میخواد. خودتون بدون تعصب یه بار دیگه نگاه کنید انصافا. کل زمانی که ایشون حرف زد نصف دستملچی هم نبود،تازه ۱۰۰ بار هم پریدن وسط حرفش. کسی هم که منحرف میکرد بحث رو دستمالچی بود.
سلام،
ممنون وفا جان بخاطر راه انداختن این پرتال، این یک نیاز کامل بود که خیلی وقت پیش باید بهش پرداخته میشد، درباره کامنتها بنظر من پاکشون نکن اگر هم درباره برنامه ها باشن که چه بهتر از این ساده تر هم مگه میشه بازخورد برنامه تون را داشته باشید ؟
درباره برنامه یک شنبه، اقای چالنگی عزیز اگر به همین منوال ادامه بدین مطمین باشید که شبکه تلویزیونی بی بی سی جای شما را خواهد گرفت، به شعور بیننده احترام بگذارید، از شعار دادن پرهیز کنید، اصول بی طرفی را رعایت کنید تا برچسب امریکایی های فارس زبان بهتون تعلق نگیره، این نوع برخورد بدور از دموکراسی را یک بار ددیگه هم در برنامه ای با مسعود بهنود در میزگردی با شما تکرار کردید، خواهش میکنم سیاستهاتون رو عوض کنید و یا شفاف سازی کنید.
با درود
جناب چالنگی تفاوتهاست بین حافظ و مولانا و کانت و دکارت و نیچه... این چه مقایسهایست که شما میکنید؟ بزرگترین روشنفکران ما امثال شریعتی و سروش و (دقیقا برداشته شده از حرفتان:)مادربزرگ شما بودند و روشنفکران آلمانی همه فیلسوف و تئوریسین. آخه حافظ کی به سیاست کار داشته؟ طرف حافظ رو حفظه ولی ۲ کلمه از سیاست هم نمیدونه. اگر ما به جز شریعتی که انقلاب رو با اون کروات و صورت تراشیدهاش تئوریزه کرد روشنفکر دیگری داشتیم الان وضعمون این نبود. درست فرمودند آقای حقیقی که ما هنوز کشش دموکراسی واقعی رو نداریم.تخمین بزنید که ۲۲ بهمن در کل شهرهای ایران چند نفر راهپیمایی میکنند. شما که ۳۰ سال است رنگ ایران رو ندیدید فرق خاتمی و احمدی نژاد رو حتی ذرهای حس نمی کنید. اما ما کردیم. من هرگز برنامه آقای فرهودی رو بعد از مصاحبشون با مسعود بهنود نمی بینم. دلیلش رو خودتون اگر برنامه رو دیده باشید میدونید. امید وارم این برنامه اونجوری نشه.
مرسی وفای عزیز که انقدر احترام گذاشتن به ما برات محترمه
درود بر شما
یک گلایه دارم از مهمان برنامه 1شنبه شب شما آقای دکتر شجاعی.(اگر اشتباه نکرده باشم).ایشان در چندین مورد بصورت بسیار زشت به آقای دکتر حقیقی بی احترامی کردند که واقعا من را متاسر کرد(این اقا که از تورنتو اومدن کیه من اسمش یادم نیست؟)مگر ایشان فکر کردند در بازار تهران دارند صحبت میکنند. امیدوارم از کسانی در مورد دموکراسی نظر خواهی کنید که در عمل هم دموکراسی را رعایت کنند.
مورد دوم متلک آغازین آقای چالنگی بسیار من را ناراحت کرد.
امیدوارم با این اینگونه اشتباهات کوچک زحمات بزرگ خود را زیر سوال نبرید.
سلام ...
از مردم عزیز کشورمان تقاضای این رو دارم که در انتخابات مجلس ولایت فقیه که سایه سرد و شومی را بر کشور عزیزمان گسترانیده شرکت نکنند ..
شرکت در انتخابات ، حتی با دادن رای سفید به منزله قبول داشتن این رژیم خودکامه و همچنین مهر تاییدی است بر جنایات متعدد رژیم آخوندی .
مطمئنا بعد از انقلاب ، شرکت در انتخابات ثمره ای جز سیاه کردن شناسنامه برای مردم نداشته است .
... تحریم انتخابات ...
سلام به وقای مستقیم عزیز. درود بر شما این فیلترشکنی که فرمودید رو اگر ممکنه یک بار دیگر نامش رو ببرید و یا لینکی ازش قرار بدید
درود بر شما
لطفا آدرس Ankbut را اعلان بفرماید
سلام این دولت برایه همه چی پول دارند ولی نه برای یارانهها . هی میگن نیروی هستهای تو نگو ما باید از حالا به بعد هسته بخوریم چون از خورشت الو فقط هستش گیرمون میاد. ما نیروی هستهای میخواهیم بزنیم تو سرمون. نه قدرت خرید داریم نه میتونیم از حالا با بعد جایی برویم چون اقایون بنزین را حسابی بالا بردند. آقای احمدینژاد حق نفت ما که گفتی سر سفره هر خانواده ایرانی میاری کو؟ همه رو دادید به عربهای سنی تو غزه بخورند تا عکستون رو همهجای فلسطین بزنند. نه نیروی اتممیت رو میخواهیم نه کمکت به غزه. یادت نره که همین ما بسیجیهایی که همه یارانهها رو ازشون بریدی ما باعث شدیم که جنابعالی هنوز رئیس جمهور باشید.
ارسال یک نظر