چه شروع پر هیجانی! سعی میکنم تا هفته آینده توی استودیو نظرهای شما رو مستقیما با کارشناسهای برنامه در میون بزارم. در طول هفته هم موضوعات و خبرهای مهم رو با هم در میون می زاریم و بحثی شفاف و بی پرده. از اینکه تا این اندازه محبت کردید سپاسگزارم و سعی می کنم تا اونجا که فرصت بشه به نظرهاتون تک تک جواب بدم
۱۳۸۶ دی ۲۸, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۴۲ نظر:
خیلی ممنون که این وبلاگ رو زدید
درود بر تو وفای عزیز و همه زحمتکشان صدای امریکا که نقش مهمی در آگاه سازی مردم ایران از واقعیتها دارند. خوشحال می شوم اگر به وبلاگ من که حاوی مطالب طنز سیاسی-اجتماعی است سری بزنید. در ضمن تدبیر بسیار زیبایی اندیشیدید که وبلاگ دایر نمودید. ارتباط با شما از طریق وبلاگ بسیار ساده تر از سایت شما است که در ایران مسدود است. امیدوارم سایر بخشها و برنامه های صدای امریکا نیز از ایجاد یک وبلاگ به عنوان پلی محکمتر در جهت ارتباط هرچه بیشتر مردم ایران با این رسانه محبوب استفاده کنند. پیروز باشید.
وبلاگ: ๑۩۞۩๑ ابوالــــهول ๑۩۞۩๑
به روز شد.
با: "میمون فیلیپینی" و شیوه های نوین مدیریت بحران.
بخوانید، نظر بدهید و به دوستان هم بگویید.
http://iransphinx.blogfa.com
یا:
http://iransphinx.blogfa.ir
ما منتظر چنین وبلاگی بودیم
نخست باید سپاس بگم ازاین که چنین وبلاگ [تارنوشت]ی رو برای برقراری ارتباط با بینندگان و شنوندگانتون در اقصی نقاط جهان راهاندازی کردین. مسلماً گزینش چنین شیوههایی برای ایجاد ارتباط بین شما و مخاطبینتون، باعث میشه که هر چه بیشتر از افکار و آرای ایرانیان [چه در خانه ماندهها و چه از خانهها راندهها] آگاه بشین و امید بیشتری هست که این ارتباط فقط در حد و حدودِ یک نوشتار صِرف و ساده باقی نمونه و بتونه کمکی باشه در زمینهی اندیشهورزی دربارهی مواردی که شما و مهموناتون در بین میذارین، تا به نتیجهای برسین که قریب به واقعیتتر به نظر برسه؛
و اما بعد؛
من این آغاز مبارک رو به شما و همهی دوستانتون در عرصهی خبر و ارسال و تفسیر و تکثیر خبر، تبریک میگم و به عنوان نخستین سخن [شاید سرسخن هم بشه بهش گفت] باید اشارهای کنم به اوضاعی که شما دربارهاش خبرهایی رو اعلام میکنین و آن چه که در بطن جامعهی ایران، درحال اتفاق افتادنده؛
قدر مسلم من و شمایی که خارج از کشور ایران زندگی میکنیم و به قول قدما «دستی از دور بر آتش» داریم، همه بر این اعتقادیم که حضور و ظهور یک طرز تفکر، تحت عنوان «دموکراسی» در کشوری مثل ایران [که سابقهی مبارزاتی طولانی مدتی رو به اندازهی طول عمر تاریخ مشروطیت یدک میکشه] نیاز به پایهریزی و برنامهریزیهای فراوانی داره که شاید از حوصلهی این بخش، خارجه. ولی آن چه که مسلمه، مردم ایران با نزدیک شدن به بلوغی سیاسی مخصوصاً در این چند دههی اخیر، الان در شرایطی به سر میبرن که «تحلیل» براشون زیاد کاربردی و حلالمسائل نیست. بلکه به شکلی باید تحلیلها رو از صورت تحلیل و تفسیر به سمت «کاربردی» برد و به اون، جنبهی اجرایی داد. مثالی میزنم؛
فرض کنید در خلال تفسیرهای عالی جناب دکتر سازگارا، مواجه هستیم بانوعی روش رانتخواری حکومتی و دینی که این تفسیر به شکل آشکاری داره به مخاطب میگه خاستگاه و سرمنشأ مشکلاتِ اقتصادی شما در ایران [مثلاً در حوزهی نفت و گاز] از کجا ست و به کجا برمیگرده؟ اما این سوال برای مخاطب عام شما پیش مییاد که «آیا با دانستن این ریشهی نابهسامانی، من نوعی چه کاری از دستم برمییاد تا بتونم در جهت رفع و رجوعش، اقدامی کنم» و یا در مرحلهی بالاتر، یک سیاستمدار داخلی وبینندهی برنامهی شما [که کم هم نیستند] باید در بخشی از سخنان تحلیلگران، به جنبههای «پیشنهادی» از یک مجموعه عملکرد پیشنهادی، دست رسی داشته باشه؛
میدونم که شما فقط رسالت ارسال و تفسیر و تحلیل خبر رو بردوش دارین و این نشون دهندهی کمال آگاهی و اشراف شما به رسالتهای خبریه [چرا که خود من هم دانشجوی همین رشته در خارج ازکشور هستم] ولی همون طور که شما هم مطلع هستین، گاه خبرنگار، میتونه با سیاستهای خاص، شامهی تیز و البته نگه داشتن جنبهی بیطرفی، سمت و سوی دیدگاههای مخاطبین رو به جایی ببره که فکر میکنه اون مخاطب، میتونه از تحلیل خودخواستهی اخباری که بهش میرسه، روشی کاربردی رو اتخاد کنه؛
از طرف دیگه، من به عینه میبینم که شما «هدف»ی رو دنبال میکنین. ولی این هدف، الزاماً گاهی فدای شرایط و دیدگاههای مهمانانتون میشه که متاسفانه از طیفهای محدودی تشکیل شدن. من کاملاً این خلاء رو در برنامهی خوب شما، شاهدم که عدم حضور دیدگاههای متکثر و متفاوت داخلی در برنامهتون، گاهی مخاطب ایرانی رو به این فکر میندازه که «فاصلهی این تحلیلگران از ما، فاصلهی زیادی هست» و به حق هم این فکر رو میکنه!؛
چرا؟
چون به عنوان مثال شما میهمانانی رو دعوت به برنامه میکنین که بعضاً بیست و چند سال هست از ایران و شرایط داخلی ایران دور بودن و چشماندازشون از ایران، همون چیزی هست که از لابهلای اخبار بیرون کشیدن و برخی حتی اجازهی ورود به ایران و درک و لمس شرایط تازهی حاکم بر میهنمون رو ندارن؛
از طرفی، کسانی که به واسطهی ارتباط تلفنی [از ایران] با شما در تماس هستن، به لحاظ صلاحدیدهای بسیاری که شما بهتر از من واقف هستین، تمام آنچه که باید رو نمیگن چون حتی اگه ترس از جون خودشون نباشه، دلواپسی از مخاطرات احتمالی برای اعضای خانوادهشون هست. بالنتیجه؛ من فکر میکنم؛
همین روش [یعنی سعی در ایجاد ارتباط نوشتاری به صورت مکاتبهای] میتونه شما رو به شدت کمک کنه. ولی معالاسف مشاهده میشه که شما، به دلیل ضیق وقت و کمبود فضای زمانی برای هر برنامه، توجه مختصری رو به حجم آثار ارسالی میکنین که شاید، و شاید، یکی از دلایلش هم سطحی بودن کلاس نوشتههایی باشه که برای شما ارسال میشه؛
اما با تمام این تفاصیل، من آیندهی روشنی رو بر این حرکت میبینم و فکر میکنم که آغاز روشمند کردن ارتباطات «وبلاگ»ی به صورت کامنتهایی که بر هر نوشتار گذاشته خواهد شد، دریچهای رو به روی شما باز خواهد کرد که بتونین نظریات صائبتری رو از داخل میهن، به دست بیارین و بالطبع، تفسیرهای قریب به واقعیتتری رو به مخاطبین خودتون، عرضه کنین؛
آرزو دارم هرروز، شاهد «کاربردی»تر و مثمرثمرتر شدن برنامهی شما باشم و باشیم. هرچند که تا به امروز هم بسیار عالی عمل کردین
پایا و مانا ایران ما؛ آتش سُرخینه
سلام در ایران مردم واقعاسر شدن
دیگه قدرت ندارن برای همین هم کاری نمیکنن هم گرسنه هم معتاد هم خسته از دروغ .اپوزسیون هم فقط شعاره حتی نمیتونن توی مسائل پایه با هم توافق کنن و یک جبهه واحد بسازن .هر کس هم حرف خودشو میزنه .
کشورهای دیگه هم فقط به فکر منافع خودشون هستن .فقط میگن ایران بمب نداشته باشه بقیه مسایل مهم نیست بلکه مشوق هم میدهیم یعنی ملت کشک و دوغ .
به اسراییل میگم یادتون نره کوروش کبیر نسل شما را نجات داد پس حالا وقت قدردانی از اون و فرزندانشه .
کاش این وبلاگ فیلتر نشه و بتونیم خبرهای ایران رو به گوش همه برسونیم
ببخشید پرحرفی کردم درد دلم زیاده اگه فیلتر نشین بعدا بازهم میگم
در حالي كه گاز اكثر نقاط كشور قطع شده است و مردم در سرما ميلرزند ، حكومت اسلامي گاز استخراجي از ميدانهاي گازي را به تركيه ميفروشد و درامد حاصل از آن را در اختيار گروههاي تروريستي نظير حمس و حزب الله لبنان ميگذارد تا آنها در خاك اسرائيل(يگانه دموكراسي حال حاضر خاورميانه) ، دست به خرابكاري بزنند .حكومت اسلامي در عراق نيز مداخله منفي دارد و پول ، اسلحه و آموزشهاي تروريستي را به شورشيان عراقي ارائه ميكند تا آنها عراق را به ويراني بكشند . حكومت اسلامي در كشورهاي ديگر نيز كم و بيش مداخلات و فتنه هايي ايجاد ميكند ، به عنوان نمونه شيعيان كشورهاي عربي خليج هميشه فارس را ، براي سرنگوني حكومتهاي سني منطقه تحريك ميكند و ..
در همين حال ، حكومت اسلامي كماكان برنامه هاي غير شفاف اتمي اش را پيگيري ميكند ، “فعاليتهاي مربوط به غني سازي را تعليق نكرده است ، به فعاليت در كارخانهء پيلوت غني سازي سوخت و كارخانهء غني سازي سوخت نطنز ادامه داده ، همچنين به ساخت رآكتور تحقيقاتي تهران و عمليات كارخانهء توليد آب سنگين ادامه ميدهد . اين فعاليتهاي مشكوك اتمي حكومت اسلامي تا كنون دو قطعنامه تحريم 1737 و 1747 بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد را براي ايران در پي داشته است .
در اواخر سال گذشتهء ميلادي سرويسهاي اطلاعاتي آمريكا(C.I.A) ، گزارشي را انتشار دادند كه در آن گفته شده بود “حكومت اسلامي در ايران آن بخش از فعاليتهاي اتمي اش را كه ميتواند جنبه نظامي داشته باشد احتمالا از سال 2003 ميلادي متوقف كرده است ” ، به نظر من انتشار اين گزارش در آن روزها را ميتوان به عنوان فرصتي براي رژيم اسلامي ايران ازيابي كرد تا بلكه آنها متقابلا با جامعه جهاني حاضر به همكاري شوند ، نه بيشتر .اما رژيم اسلامي نه تنها از فرصتي كه به او داده بودند استفاده نكرد ، بلكه با ادامه عمليات پرهزينه غني سازي اورانيوم (كه محل اصلي مناقشه جهان با رژيم اسلاميست) ، تنها شانس خود براي جلوگيري از تشديد فشارهاي جهاني را از دست داد .
اگر جمهوري اسلامي غني سازي اورانيوم را متوقف ميكرد ميتوانست از روابط خوب اقتصادي با اروپا ، پيوستن به سازمان تجارت جهاني و حتي تجديد روابط با آمريكا برخوردار شود .آمريكايي كه وزير خارجه اش تنها يك شرط براي برقراري روابط با جمهوري اسلامي دارد و آن تعليق فعاليتهاي زيان آور اتمي در ايران است . اما حكومت آخوندي كه به شدت متزلزل شده است از برقراري روابط با آمريكا وحشت دارد چرا كه ميداند برقراري روابط با كشور آزاد و دموكراتيكي مثل آمريكا باعث گرايش بيش ار پيش مردم به آزاديخواهي خواهد شد و گسترش آزاديخواهي در ايران مساوي خواهد بود با سرنگوني حكومت فاسد آخوندي و برقراري نظامي دموكراتيك ، ليبرال و سكولار . لذا حكومت جمهوري اسلامي به خواست هاي مشروع جامعه جهاني براي توقف غني سازي اورانيوم توجهي نخواهد كرد و تصويب يك قطعنامه سوم تحريمي شديد عليه رژيم آخوندي بسيار محتمل است .
==================================
www.rouz.beh@gmail.com
از ابتداي انقلاب فاجعه بار ملايان ، همواره انتخابات در كشورمان ناعادلانه، ناسالم ، تبعيض اميز و فرمايشي برگزار شده است. براي جمهوري اسلامي ، سلامت – شفافيت و عدالت انتخابات اهميتي ندارد ، ، انتخابات تحت نام جمهوري اسلامي متعلق به مردم نيست ، بلكه انتخابات ملعبه دست ديكتاتور خوناشام ، آخوند خامنه اي و مزدورانش است . انتخابات در رژيم اسلامي يك نمايش و بازي بي ارزش حقير است كه نزد مردم آزادانديش جايگاهي ندارد . رژيم تروريستي جمهوري اسلامي كه به شدت دچار بحران عدم مشروعيت در صحنهء بين الملليست ، اينروزها بيش از هر زمان ديگري نيازمند شركت مردم در به اصطلاح انتخابات مجلس اسلامي است ، تا با مانور تبليغاتي روي حضور مردم ، مشروعيتي (اندك و زودگذر) براي خود در جهان دست و پا كند . اما مردم ديگر اميد و اعتمادي به رژيم آخوندي ندارند ، چراكه اين رژيم به حيثيت ايران خدشه وارد كرده است .مردم بايد تكليف خود را با رژيم سفاك آخوندي و مزدوران، نوكران و افرادي كه در خدمت اين رژيم هستند را روشن كنند . ازين رو آزادانديشان و ميهن پرستان ايران شركت در انتخابات جمهوري اسلامي را ننگ و خفتي بزرگ ميدانند ، چرا كه انتخابات حكومت آخوندي تجلي ديكتاتوري آخوند علي خامنه اي (سركردهء رژيم فاسد آخوندي) است و نشان دهنده اوج استبداد يك ملاي بيسواد كينه توز بر هفتاد ميليون ايراني است .انسان خيلي بايد كور و بيخبر از اطرافش باشد ، تا در نمايش انتخاباتي آخوندها شركت كند .
===================================
www.rouz.beh@gmail.com
از سركوب فرهنگی سیاسی گسترده ، در داخل كشور و گستاخي سیاسی در عرصه بینالمللي ، ميتوان به عنوان محورهای اصلی برنامهی جمهوري اسلامي نام برد . افزون بر اينها حكومتگران در ايران به خیال خود تصور میكردند بعد از اجرای این محورها ميتوانند صداي آزادي خواهي مردم ستم ديدهء ايران را خاموش كنند .آنها در سطوح مختلف فرصت خدمتگزاری به مردم و اداره كشور را از دست داده اند ، مهمترین دستاورد جمهوري اسلامی انزواي كشور در صحنهء بين المللي و نهادينه كردن بيسابقه استبداد در ايران بوده است .آنها مردم ايران را كه اساساً به عنوان ملتي زنده و رو به پيشرفت در جهان مطرح بود ، تبديل كرده اند به آدمهايي افسرده ، نا اميد و ..البته مردم آزاديخواه به شدت از حكومت متنفر و ناراضي اند . جامعه بين المللي نيز با حكومت ديكتاتوري آخوندها مشكلاتي جدي دارد . لذا جمهوري اسلامي بسيار متزلزل شده و هر لحظه امكان فرو ريختن پايه هاي پوسيده اش وجود دارد .ملايان حاكم بر ايران تصور میكردند میتوانند با یك سركوب وحشيانه، ريشه هاي حق طلبي و آزاديخواهي ايرانيان را خشك كنند و با كشتارهاي خونين ، زمینهی ادامه حيات ارتجاعي حكومتشان را فراهم كنند.با سر كار آوردن احمدي نژاد ، البته گام هايي برداشتند اما ايستادگي اقشار مختلف مردم ايران ، از كارگران دهقانان دانشجويان زنان معلمان و .. ملايان را در رسيدن به اهداف پليدشان ناكام گذارده است .علي خامنه اي رهبر ملايان ، علاوه بر انديشهء انسانهاي آزاديخواه و سكولار ، از پا گرفتن جريان موسوم به مردمسالاري ديني(دوم خرداد) نيز به شدت وحشت دارد ، به همین دلیل است كه اصل مساله انتخابات مجلس هشتم، نظارت عناصر ارتجاعي بر آن ، بي عدالتي ، و حضور افراد بيخطر براي ديكتاتوري وي ، بسیار مهم است.وحشت خامنه اي از جريان خاتمي(دوم خردادي ها) ، در مورد انتخابات به این دلیل است كه مبادا افرادی با گرایش به سلطهپذیری ، احساس ضعف در برابر قدرت مطلق وي و منفعل در مقابل هوچیگریهای بینالمللی عواملش ، به مجلس راه پيدا نكنند !البته لازيم است اينجا روشن كنم كه به نظر من مرمسالاري ديني چاره اي براي رنج هاي ملت ايران نيست .اكنون بعد از گذشت 28 سال از انقلاب ، تنفر مردم به رژيم آخوندي بسیارشدت يافته و قوی است و همه اینها به دلیل استبداد و توحش حكومت فاسد ملايان نسبت به مردم رنج كشيده ايران است.سال 2008 ، سال تغيير رژيم است . مردم بايد با توصل به هر وسيله اي ، حكومت آخوندي را به زير بكشند و يك ” نظام دموكراتيك سكولار ليبراليستي از نوع پارلماني را جايگزين آن كنند .
===================================
www.rouz.beh@gmail.com
در هر جامعه اي انسانها به طور غريزي طالب ثروت اقتصادي و مالكيت فردي هستند ، از اينرو سوسياليسم كه با اين غرايز مسلم انسان دشمني دارد قطعا نخواهد توانست از راههاي مسالمت آميز افراد جامعه را به قناعت و مالكيت جمعي وادار كند ، بنابراين سوسياليسم در نهايت كوشش اين خواهد بود تا با توصل به خشونت و سركوب ، انسانها را از مالكيت فردي و ثروت دور سازد كه به اين شيوه نيز ميگويند : ديكتاتوري ! بر اين اساس است كه من ميگويم سوسياليسم نميتواند دموكراسي را براي انسانها به ارمغان بياورد . من در مورد اينكه سوسياليسم و به طور كلي تفكرات طيف چپ داراي نوعي جذابيت(خيالي) است ترديدي ندارم اما معتقدم گوهر ارزشمندي به نام دموكراسي را نبايد فداي جذابيت خيالپردازانهء سوسياليسم كرد . سوسياليسم امتحان خودش را پس داده است ، از نتايج فاجعه بارش همگان اطلاع دارند ، اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي را فراموش نكرده ايم با آن اردوگاههاي كار اجباري ، فقر و آدمكشي اش .راه دور نرويم در همين دنياي امروز وضعيت اسفبار كره شمالي و كوباي سوسياليستي پيش رويمان قرار دارند . آنها به كجا رسيده اند ؟ آنها آزادي، ثروت و مالكيت فردي را به بهانه برقراري عدالت اجتماعي و برابري (كاذب) نابود كردند و امروز خودشان سمبل بي عدالتي و ارتجاع هستند ، فقر و ديكتاتوري ميراث واقعي سوسياليسم است . با همه اينها متأسفانه عده اي از هموطنان كه تا ديروز براي استالين شوروي نوكري ميكردند امروز نيز فيلشان ياد هندوستان كرده و زير پرچم عنصر جنايتكاري به نام “ولاديمير پوتين” رئيس جمهور روسيه سينه ميزنند . هدفشان اين است كه در فردا روزي كه تغيير و تحولي در ايران ايجاد شود آنها بيايند و با عوام فريبي يك حكومت ديكتاتوري ديگر اينبار از نوع ديكتاتوري طبقه كارگر سوسياليستي را بر ملت حاكم كنند . خيال خامي دارند ، بهتر است بدانند امروز ديگر 50 سال پيش نيست ، دورهء چپگرايي به سر آمده ، امروز عصر گلوباليزاسيون و تجارت آزاد است . مردم ما طالب رابطهء مثبت و قوي با جهان آزاد غرب هستند و ديگر شعارهاي ضد امپرياليستي را برنميتابند . مردم ما راه خود را به درستي انتخاب خواهند كرد و آن “ليبرال دموكراسي ملي” است . كشور ما ايران با سابقهء تمدن و تاريخي پر افتخار ، همچنين منابع و ثروتهاي طبيعي عظيم ، ميتواند و بايد به سوي استقرار يك نظام دموكراتيك ليبراليستي ملي حركت كند .نظامي كه در آن آزادي ، رفاه اقتصادي ، مالكيت فردي و ثروت علمي وجود خواهد داشت .
===================================
www.rouz.beh@gmail.com
ترديدي نيست كه امروزه اقليت هاي قومي و مذهبي كشورمان تحت ستم حكومت ديكتاتوري ملايان قرار دارند ، كردهاي ايراني ، بلوچ هاي ايراني ، اعراب ايراني ، ترك ها و تركمن هاي ايراني همانند ديگر اقشار مردم ايران ، همگي مورد آزار مجموعهء حاكميت هستند . حقوق اقتصادي ، اجتماعي و سياسي آنان از سوي حكومت نقض شده و سركوب ميشوند . با اين همه ، آنها هيچگاه در انديشهء اعلام استقلال و تجزيهء كشور نبوده اند ، نيستند و نخواهند بود .اقليت هاي قومي و مذهبي همچون ديگر ايرانيان ميهن پرست ، خواستار برخورداري از حقوق مسلمشان در زمينه هاي اقتصادي ، اجتماعي و سياسي هستند . و اين مهم با تجزيه و تكه پاره كردن ايران به دست نميايد .بلكه با اتحاد و همدلي اقوام و مذاهب كشور ، سرنگوني حكومت ملايان (در آينده اي نه چندان دور) و استقرار يك نظام ” دموكراتيك ليبراليستي ملي ” ، اقليت هاي قومي و مذهبي خواهند توانست در كنار ساير ساكنين ايرانزمين ، از رفاه اقتصادي ، آزادي اجتماعي و سياسي برخوردار شده و با صلح و صفا در ايراني يكپارچه زندگي كنند ، ايراني كه در آن يك كرد ايراني ، يك بلوچ ايراني ، يك عرب ايراني ، يك ترك و تركمن ايراني همانقدر در آن نقش مثبت خواهند داشت كه ساير ايرانيان دارند . كشور ما به واسطهء داشتن اقوام و مذاهب گوناگون داراي تنوع فرهنگي كم نظيري است ، براي حفظ اين تنوع فرهنگي بهترين راه ، رفتن به سمت تكثرگراييست كه اين امكان را انديشه هاي مختلف و حتي متضاد ميدهد تا آزادانه و به شكل مسالمت آميز در جامعهء چند صدايي مطرح شوند . بهترين تضمين كنندهء تكثرگرايي ، دموكراسي ليبرال است كه نمونهء موفق آن را امروزه در ايالات متحده آمريكا مشاهده ميكنيم .
===================================
www.rouz.beh@gmail.com
با وجوداين كه بيشتر كشورهاي جهان به واسطه داشتن روابط اقتصادي با حكومت جمهوري اسلامي ، چشمشان را بر جنايات فجيع اين حكومت در ايران (و حتي در خارج كشور) بسته و مشغول دوشيدن ثروتهاي سرزمين ما هستند ، مردي بزرگ با اراده اي استوار، در كنار مردم آزاديخواه ايران ايستاده و همراه با آنها خواستار سرنگوني حكومت فاسد آخوندي است .آري ، جرج بوش كه سال آخر رياست جمهوري اش در آمريكا را سپري ميكند ، همچون گذشته ، خود را متعهد به آزادي ايران ، از چنگال خون آلود حكومت آخوندي ميداند .حكومتي كه مردم ايران را از كوچكترين حقوق اوليه محروم كرده است ، حكومتي كه جوانان مملكت را دسته دسته كشتار ميكند ، حكومتي كه مردم را در فقر و گرسنگي نگه داشته است ، حكومتي كه رهبري جوخه هاي ترور بين المللي را به عهده دارد و سر انجام حكومتي كه ضد بشريست .در چنين شرايطي كه رئيس جمهور يگانه ابرقدرت جهان(ايالات متحده آمريكا) ، با عزمي راسخ در انديشه آزادسازي ايران است ، مردم آزاديخواه ايران نيز بايد دست به دست هم دهند و حكومت متعفن آخوندي را سرنگون و به تاريكخانهء تاريخ بريزند .
===================================
www.rouz.beh@gmail.com
خیلی کار خوبی کردید که این وبلاگ رو گذاشتید.
تفسیر خبر قسمت مورد علاقه ی من و شوهرم از برنامه های رادیو آمریکاست.اجرای شما رو هم بیشتر میپسندم.گرم و زنده و دوستانه است.فعلا حرفی ندارم.قلباًامیدوارم اینجا رو بلاک نکنند.
موفق باشید.
با سلام
اولا چرا همه قسمتهای صدای امریکا وبلاگ نداره (یا من نمیدونم)
دوما اگه براتون مقدور هست در مورد مشکلات معلمان حق التدریس برنامه ای گذاشته شود (شما در مورد معلمان بصورت کلی برنامه داشتید)
در ایران 50000نفر معلم حق التدریس وجود داره که برای ساعتی 1800تومان تدریس میکنند همه یا داری لیسانس وفوق لیسانس هستند که اگه خیلی شانس داشته باشند بتونند هفته ای 24 ساعت بهشون تدریس بدن که چیزی در ماه میشه 180000تومان بدون بیمه وهیچ گونه مزایای دیگه البته اگه اطلاعات دیگه ای خواستید در خدمتتون میزام ولی مردانه دراین مرود برنامه بزارید چون ما 50000نفر در میان خواسته های معلمان دیگه اصلا مرود توجه نیستیم
مگه صدای امریکا کاری بکنه
با تشکر از این وبلاگی که درست کردید.لطفا از اقای مانوک خدابخشیان هم در برنامتون دعوت کنید.
ba salam be vafaye aziz va hameye dastandarkarane seda emrica ba tashakor az in veblog omidvaram betonim dar tafsir khabar hozori porang dashte bashim
وفا جان، من که نمی گم از روی چشم و هم چشمی با من این بلاگو زدی، ولی زدی! نه جدی خیلی عالیه و عکست هم که خیلی آرتیستیه...
امان (زن امروز)
roudabe.blogspot.com
وداع ، نه خداحافظي
نيكلاس برنز معاون 52 ساله وزارت خارجه آمريكا ، كه سابقه نمايندگي آمريكا در سازمان پيمان آتلانتيك شمالي ناتو ، رياست سفارت آمريكا در يونان و همچنين عضويت در شوراي امنيت ملي آمريكا را در كارنامه سياسي اش ثبت شده است ، بعد از 26 سال فعاليت رسمي سياسي براي هميشه از فعاليتهاي سياسي كناره گرفت و از مقام معاونت وزارت خارجه نيز استعفا كرد .
جدايي غير منتظره نيكلاس برنز از جهات مختلفي قابل برسي است . با وجود سابقهء نسبتا طولاني برنز در سياست خارجي آمريكا ، وي نتوانست انتظارات جرج بوش را در مورد جمهوري اسلامي برآورده كند ، نيكلاس برنز همسو با خانم رايس(وزير خارجه) ، اختلاف نظرهاي محسوسي با آقاي چني(معاون رئيس جمهور) و برخي از افراد وزارت دفاع(پنتاگون) بر سر نحوهء برخورد با حكومت ديكتاتوري جمهوري اسلامي دارند . چني و اطرافيانش بر اين باورند كه رژيم آخوندي حاكم بر ايران قابل اصلاح نيست ، رايس و برنز اما فكر ميكنند بايد به ديپلماسي شانس بيشتري داد .
به نظرم ، استعفاي نيكولاس برنز را بايد با حمايت جرج بوش از ديك چني مرتبط دانست . جرج بوش كه نتيجهء دلخواهش را از دنبال كردن ديپلماسي در مورد حكومت اسلامي به دست نياورده از اين پس بيشتر به حرف ديك چني و يارانش از جناح موسوم به بازها گوش خواهد داد ، آنها سياست هاي قاطع و محكمي را در برابر جاه طلبي هاي اهريمني جمهوري اسلامي در پيش خواهند گرفت . رفتار ديپلماتيك براي اصلاح جاي خود را به اقدامات جدي براي تغيير رژيم ديكتاتوري آخوندي خواهد داد
===================================
www.rouz.beh@gmail.com
وفا جان خیلی جالبه که چنین اقدامی کردی و حسن این وبلاگ اینه که ما نظرات دوستداران و بینندگان برنامه تفسیر خبر را میبینیم در حالیکه در برنامه شما فرصت چندانی برای مطرح کردن نظرات و ایمیلها نیست.
شما یکی از بهترین و توانا ترین مجریانبخش فارسی هستید و همه شما را دوست داریم . کارت حرف نداره آقا وفا. شما هر برنامه ای را با حال و هوای مخصوص آن اجرا میکنید و یادمه یکبار شباهنگ را طوری اجرا کردید که همه شوکه شده بودیم. خبرنگار بسیار فرهیخنه و قابلی هستید و دمت گرم.
آقاي مستقيم سلام
ديشب كه آدرس وبلاگتون رو اعلام كردين خيلي هيجانزده شدم. خانواده ما به برنامه شما اعتياد پيدا كرده. لطفا در مورد شخص خودتون هم يه كم اطلاعات بدين...
مادرم معتقده شما بيشتر از 27 يا 28 سال سن ندارين، درسته؟
در ضمن مطمئن باشيد كه برنامههاتون تاثيرگذار هستن. روزي رو نميتونم تصور كنم كه صداي آمريكا رو تماشا نكنم.
اميدوارم اين وبلاگ رو هم مثا سايت صداي آمريكا فيلتر نكنن.
سلام من هم از شما متشکرم.(بیاید باهم باشیم تا با هم بسازیم ایرانی آباد)
گل تنهاست،
جز چهار عدد خار کسی نیست که به دادش برسد.
گل تنهاست.
بیا ترسی از فنا شدن داشته باشیم،
تا آغاز گر راهی ابدی باشیم.
سلام
زیاد فکر می کنیم
اما مهم اون هست که کدام یک از این فکرهای ما ارزش دار هستند.
شما چی فکر می کنین ؟
آیا ما همگی مثل هم فکر می کنیم ؟
بهر صورت از این که این وبلاگ را راه اندازی کردید ممنونم .
درودبر وفای عزیز خنده رو
موفق و ÷یروز باشی
سلام
جناب وفا مستقیم لطفا تا خیلی دیر نشده ( وب لاگتون تازه هست ) به wordpress منتقل کنید که هم سرور قوی تری داره و هم پلاتفرم حرفه ای تری داره. در ضمن اگر امکان داره مدت زمان برنامه تون رو افزایش بدید و یک راهکار برای قسمتهایی از تهران که پارازیت می اندازند برای ما بکنید.
با سپاس
با سلام و خسته نباشید
در بعضی از گفتگوها و گزارشات مقامات عالی رتبه آمریکا مشاهده می شود که باید بر سر بعضی از مسائل با رژیم ایران گفتگو کرد گوئی اینان پس از 30 سال هنوز این رژیم را نشناخته اند اکنون که موافقت شده است بر سر مسئله امنیت عراق با رژیم ایران گفتگو شود انها دارند هم اکنون شورشیان عراق را آموزش میدهند .وهمچنین است بر سر مسائل دیگر در ضمن در ایران حقیقتا مشخص نیست که شما با چه گروهی طرف هستید
مهدی.
وبلاگ با حضور شما رنگ ولعاب ایرانی واقعی به خود میگیرد.درود و بدرود
به سلام و خسته نباشید
در آغاز کلام باید بگم که کار بسیار خوبی کردین. من کوچیکتر از اونی هستم که بخوام پیشنهاد بدم ولی امثال منی که در ایران هستن و به قول هموطن عزیزم آتش سرخینه دستی بر آتش ندارند بلکه درون آتش گرفتار هستند میتوانند ابعاد قضایا رو راحتتر و سالمتر به شما انتقال بدن.
- در حال حاضر ایران از فقدان یک رهبر اپوزیسیون رنج میبره.مردم ایران فهمیدن که جناح چپ دولت در واقع مثل سوپاپ اطمینان یه زود پز عمل میکنه! وظیفه اون فقط کنترل فشار وارده به بدنه دولت از طریق مردم هست.من به جرات میتونم بگم اگه این سوپاپ نبود قبل از زمان خاتمی دیگ زود پز جمهوری اسلامی منفجر شده بود.
- بحث اتحاد گروههای مخالف رو خیلیا میزنن و من هم قبولش دارم و میگم یه دست صدا نداره. این گروهها در هیچ چیز مشترک نباشن در دشمنی با جمهوری اسلامی وجه اشتراک دارن ولی کو گوش شنوا!!!
- تحریمها بیشتر از اینکه به دولت فشار بیاره داره به مردم فشار میاره.اینو یادتون نره.
- در آخر کلامم باید بگم که لطفا بعد از این به جای عبارت جمهوری اسلامی ایران یا کشور ایران از جمهوری اسلامی استفاده نمایید.
ممنون از زحمات شما و همکاران
با بهترین درودها
بسیار مسرور شدم از این امکانی که در اختیار همه قرار دادید تا بتوانند اظهار نظرها و تفکرات سیاسی خویش را مستقیما در یک وبلاگی که بزودی جایگاه بزرگ و خاص در بین ایرانیان خواهد یافت (به شرطی که تحمل ویژه ای در شنیدن و دیدن مطالب متفاوت و حتی مخالف با تفکرات خود نشان دهید)، به جمع وسیعی از ایرانیان عرضه نمایند.
امیدوارم در این کار ارزنده و موثر موفق و پیروز باشید.
خواستم از اقای افشاری گلگی کنم .
ایشان به جای تسلیت به خانواده شهید ابراهیم لطف الهی از تسلیت عاشورا حرف میزنند.
شرم اور است
شرم اور است
شرم اور است
شرم اور است
شرم اور است
شرم اور است
شرم اور است
شرم اور است
درود بر تو وفای عزیز:
از اینکه این وبلاگ را درست کردی تا ما ظلم شدگان ایرانی از این طریق بتوانیم با تو درد دل کنیم و نظرات خود را در مورد اعمال و رفتار جانشینان خدا بر روی زمین با شما درمیان بگزاریم بسیار سپاس گزاریم
کوروش
با دورود به شما
ضمن سپاس از شما به خاطر آگاهسازي بي وقفه شما٠گله اي دارم و آن اينكه چرا از كارشناسان ديگري به غير از آنان در دست داريد استفاده نميكنيد؟اگر چه كارشناسان فعلي بسيار مطلع و با سواد هستند ولي با آشنا شدن با نظرات ديگران ميتواند به غنا برنامه و نشاط كمك كند٠
Ba dorod be shoma Vafa va Doktor Diba. Entekhabat bayad baykot beshe ta bishtar az pish Jomhori eslami befahmonim ke ma in rejime jani ro nemikhahim. sepas
salam vafa jan
cool cool che kadin alishod be nazare man bejaye inke ertebate telefoni ro bezarin behtare ke az hamin tarigh ba mardom che az iran va che az kharej az iran ertebat bargarar konin ,mamnonam
این رژیم دیگه کارش تمومه.با این همه جنایتی که در سه دهه انجام داده و بی عدالتی و گرانی و فسادی فاجعه بار دیگه مردم با اونا نبوده اند و اگر هم بوده اند دیگر نیستند.علی ع می فرماید:حکومت با کفر می ماند اما با ظلم هرگز.بای
با سلام
در مورد تحولات اخیر
قیچی در دستان یک نفر است و برای قیچی کننده تیغه چپ و راست معنا ندارد و حتی اگر دست چپ و راستش را هم عوض کند باز هم تغییری در حاصل کار نخواهد داشت
مصاحبه کنندگان شما فقط ظاهر سیاست را می بینند و فکر می کنند هر آنچه انجام می شود واقعیت دارد ولی مانند فیلم های سینمایی هر دو هنر پیشه چپ و راست با هم در یک جا غذا می خورند و با یکدیگر نقش شان را مچ می کنند. در صحنه سیاست هر دو حزب با یکدیگر مخالفت ظاهری دارند ولی در واقع زمینه را برای ظهور طرف مقابل آماده می کنند
در مورد تسلیت فتن آقای افشاری بخاطر عاشورا میخواستم بگم با اینکه خودم از مخالفان مذهب و این مسائل هستم اما کار ایشون رو تقبیح نمیکنم با اینکه چندان صحبتشون برام جالب نبود اما هر کسی عقیده ای دارد که محترم است.من همیشه از صحبتهای مفید مهندس افشاری استفاده میکنم.
ضمن اینکه ری اکشن جناب دیبا هم در ابتدای سخنانشون به صحبتهای آقای افشاری جالب بود.
راستی تو استادیو که دعوا نشد؟! شوخی میکنم...
این خود نشانه یک محیط آزاد مثل صدای امریکاست.
vafay azez salam.ceyle khoshhalam az afttah veb log jaded chon barnamy cday amreka yk tarafe nest.vafa jan az ajray khob shoma tashakor mekonam
باسلام به شما و برنامه زیبای شما بدون شک هسته ای شدن جمهوری اسلامی بزرگترین مسئله این حکومت نیست فرض کنیم که اقایان هرکدام زیر بالشتشان 1کلاهک هسته ای گذاشتند و خوابیدند ایا با خطر روزافزون معذلات اقتصادی اعم ازبیکاری فقر تورم مشکلات مسکن که بسیار مخربتر از انفجار هسته ای است بازاقایان میتوانند به فردایی بهتر برای خودشان بیندیشند .
ba slam be shoma vafa aziz ma ki kheili khoshhalim ke mitoonim nazaratemoono ebraz konim movafagh bashid ...dar rabete ba sokhanane aghae alireza haghighi dar torento begam ke kheili moteasefam ke isham ba in sokhanan faghat mashroeiat in hokoomato ezafe mikonand ve ellah mardom farib nemikhorand yek pishnahad barae ishan daram chera tashrif nemiarand dar in nezam be khedmat nemipardazan bavar konand farshe ghermez barashoon pahn mikonand
با توجه به این نکته که آمریکائیان با توافقی که با افراد ذی نفوذ در رژیم شاهنشاهی رسیده بود چون شاه داشت تبدیل به ژاندارم منطقه می شد به فرانسه سفارش نمود تا با هواپیمائی خصوصی خمینی را به ایران بازگردانند و دولت آمریکا از شاه خواست از ایران برای مدتی خارج شود تا فتنه ها بخوابد اما این فریبی بیش نبود و شاه در مصر ماندگار شد و با همکاری نا آگاهانه آخوندها بالاخص آیت الله خمینی به تاریخ 2500 ساله ایران پایان بخشیدند و حتی آثار تاریخی ایران نیز توسط روحانیت غارت و یا نابود شد.اما با قرارداد 30 ساله ای
که آمریکا با افراد ذی نفوذ بسته بود یک سال دیگر از عمر حکومت آخوندی باقی نمانده و بایستی که همچون دولتها و حکومتهای دیگر این رژیم آخوندی هم به تاریخ می پیوندد.
همانطور که همه مان می دانیم هیچ انتخاباتی در ایران به طور آزاد و دموکراتیک برگزار نشد جز اولین دوره ریاست جمهوری که جناب بنی صدر با رای قاطع مردم ایران یعنی 12 میلیون نفر به کاخ ریاست جمهوری راه یافت واین برای خمینی و رفسنجانی و روحانیت یه ضربه هولناکی بود و برای آنها غیر قابل باور بود.به همین خاطر خمینی و رفسنجانی با حسادتی وصف ناپذیر در صدد بر آمدند تا بنی صدر را کله پا کنند به هر صورتی که شده و چاره را در آن دیدند سپاه و بسیج را به جان بنی صدر و دولت او بیاندازند و تا حدودی هم موفق شدند و این بهانه که بنی صدر اجازه فرستادن مهمات به جبهه را نمی دهد در استیضاح او در مجلس با رای دست نشانده ی خود رای عدم صلاحیت او را صادر کردند و دولت مردمی بنی صدر را سرنگون کردند و این نوعی کودتا خاموش بود اما روحانیت در این 29 سال چوب ندانم کاریهایش را خورده اما مملکت را هم به ویرانه تبدیل کرده است
man ashesge shoma iranihaye javan va vatanduste VOA hastam.dar zemn chekar konam ke be farsi type konam.
با سلام به نظر من هر حکومتی که در سایه ولایت فقیه باشد و یک رهبر ایوئولوژیک مستبد حکم ایشان را تفویض و در صورت عدم حرکت در این مسیر ایدئولوژیک آن را پس بگیرد مورد تائید مردم نیست و اصلا" جمهوریت در این نظام برای این حکومت معنایی ندارد .
ارسال یک نظر