آیا واقعیت دارد؟ کی چی گفته؟ شما چی فکر می کنین؟
با این کلیک شما را در جریان آنچه منجر به "بررسی بازگشایی دفتر صدور ویزای آمریکا در ایران" شده می گذارم.
بیست و سوم ژوئن، سوم تیر:
کاندولیزا رایس با هدف شرکت در "کنفرانس بین المللی حمایت از امنیت شهری و قانونمندی فلسطینیها" به برلین سفر کرد. رایس در جریان این سفر گفت:
من نمی خواهم در مورد مسائلی که در آمریکا به آنها پرداخته می شود صحبت کنم. شما از سیاست ما در قبال ایران آگاهید. رژیم [تهران] به انزوای ایران و در نتیجه به انزوای مردم ایران، که نباید منزوی شوند، ادامه می دهد. این یک تمدن کهن و قابل احترام است. اینها مردمی هستند که سزاوار [وضعیت] بهتری هستند. مدتها است ایالات متحده کوشیده است از راههای مختلف با مردم ایران ارتباط برقرار کند. ما پایگاهی در دبی داریم که می توانند از آنجا ویزا دریافت کنند. اما می دانیم بعضی اوقات رفتن به دبی برای ایرانیان دشوار است. ما می خواهیم ایرانیان بیشتری از ایالات متحده بازدید کنند. ما خواهان تلاشهایی هستیم که به آن مشغولیم تا هنرمندان ایرانی به ایالات متحده بیایند و ورزشکاران آمریکایی به ایران بروند. ما مصمم هستیم که راههایی برای ارتباط با مردم ایران بیابیم.
در همین روز روزنامه واشنگتن پست در یکی از مقاله های خود به قلم فِرد هایِت نوشت:
ایده هوشمندانه ای برای تغییرسیاست آمریکا و برقراری ارتباط با مردم ایران دربیست و پنجم ژوئن، پنجم تیرماه:
واشنگتن در حال بررسی است. هایت در ادامه می نویسد: مقامات ارشد در وزارت خارجه آمریکا و فرا تر از آن عمیقا در فکر پیشنهاد ی برای بازگشایی دفتر حفاظت منافعی در تهران است؛ مشابه آنچه ایالات متحده از سال 1977 در هاوانا [پایتخت کوبا] دایر کرده است.
تام کیسی قائم مقام سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت:
شما از وزیر امور خارجه در این زمینه شنیدید. همانطور که او اشاره کرد، ما قطعا راجع به هیچیک از بحث های داخلی چه در این ساختمان [وزارت امور خارجه] و چه در دولت توضیحی نخواهیم داد. اما همیشه در مسیر استراتژی دو جانبه خود در قبال ایران حرکت کرده ایم. ...همزمان با این ما به دنبال راههایی برای ارتباط با مردم ایران بوده ایم. این کار را به شیوه های مختلف انجام داده ایم که درباره آنها صحبت هم کرده ایم و خانم رایس نیز در اینباره اظهار نظر کرده است. این اقدامات شامل ایجاد برجهای مراقبت ایران ،البته اگر اسمش را چنین بگذاریم، در اروپا و همینطور دبی کرده ایم. دبی همچنین جایی است که ایرانیان می توانند برای تقاضای ویزای آمریکا به آنجا بروند. ما امیدواریم که بتوانیم برنامه های تبادل را که تا کنون در مسائل و موارد غیر سیاسی داشته ایم ادامه دهیم.تام کیسی در ادامه به سابقه دوستی های تاریخی میان آمریکا و ایران چه در سطوح فردی و چه اجتماعی اشاره کرد و گفت تلاش آمریکا در جهت ترغیب و تشویق این دوستی هاست.
این بود آنچه واقع شد اما واکنشهای مقامات جمهوری اسلامی در این چند روز ابتدا این بود که این درخواستها اگر از راه رسمی انجام شود بررسی خواهد شد و علی لاریجانی، رئیس مجلس، گفت "علاقه ای ندارم راجع به شایعات صحبت کنم، اما به نظر می رسد این مورد از شایعات فریبکارانه است."
با وجود این صحبتها بر سر این موضوع ادامه دارد. شایعه یا واقعیتی رسما اعلام نشده هنوز بر سر زبانهاست. شما چی فکر می کنین؟ آیا برقراری چنین ارتباطی به نفع مردم دو کشور خواهد بود؟ آیا در درازمدت این نوع تبادل می تواند در عادی سازی روابط دولتهای ایران و آمریکا موثر باشد؟ از همه اینها بگزریم ویزای آمریکا می خواین؟ البته باید از آمریکائیها هم بپرسیم آیا ویزای ایران می خواین؟
۱۱ نظر:
در جواب سوال اولتان که آیابرقراری ارتباط به نفع دو کشور خواهد بود باید گفت که برقراری ارتباط آزاد و کارآمد بدون نگاه امنیتی میسر است در نتیجه وقتی نگاهی امنیتی از هر دو سو وجود دارد در واقع اگر ارتباطی هم بوجود آید کنترل شده و از نوع فرمایشی آن خواهد بود و این ارتباط کانالیزه راهیست به ناکجاآباد.در مورد سوال دومتان که آیا در دراز مدت این نوع تبادل می تواند در عادی سازی روابط بین دولتهای ایران و امریکا موثر باشد باید گفت در ساختار حکومتهای استبدادی مردم نقشی در تعیین سیاستهای دولت ندارند که اگر جز این بود دیگر این حکومتها استبدادی نبوده و دمکراتیک بودند و اگر روزی روابط این دولتها با هم عادی شود نه ناشی از ارتباط بین ملتها که نتیجه دیپلماسی پنهان بین دولتهاست.
تام کیسی همچنین گفت این داستان و مقاله [واشنگتن پست] را خوانده ولی از وجود چنین برنامه ای بی اطلاع است. در ادامه گفت نمی تواند تضمین کند که افرادی در دولت در اینباره حرف نمی زنند اما قطعا تصمیمی در اینباره اتخاذ نشده است و جیزی نیست که او انتظار داشته باشد در آینده نزدیک درباره اش تصمیم گرفته شود.
هر از چند گاهی صحبت از مذاکره و روابط بین ایران و آمریکا میشود. ایده آلترین حالت برای لمپنهای اسلامی این است که در پنهان با آمریکا رابطه داشته باشند و در ظاهر به آمریکای "جهانخوار" فوحش بدهند. آمریکا و حاکمان اسلامی چه پنهان و چه آشکار در بهترین حالت بتوانند بر سر مسائل اتمی و عراق و لمپنهای تروریست در لبنان و فلسطین به نتایجی برسند ولی هرگز به یک رابطه ی متعارف و عادی نخواهد رسید. تازه اگر هم این پیش بینی غلط آید ?so what
ما باید یک لحظه از فکر نابود کردن جهانبینی اسلامی، عربی ، آخوندی کوتاه نیاییم.
ویزای ایران به چه درد آمریکایی ها می خوره ؟ مثلا یه ایرانی می گه می خوام برم آمریکا ادامه تحصیل یا کار یا ....
حتما آمریکایی ها هم می خوان بیان برن حوزه علمیه
وفای عزیز ای کاش دولت جمهوری خواه کمی زودتر به این نتیجه میرسید. گرچه گرایش فکری من به دموکراتها نزدیک تر هست اما میترسم اگر دولت آینده یک دولت دموکرات باشد، باز هم گزینه دولت ایران را جایگزین ملت ایران بکند. الان بعد از حدود هشت ماه اقامت در آمریکا با قاطعیت میگویم ارتباط مستقیم ملتها تنها چاره راه کمک به ملت ایران هست. اگر کوچکترین اقدامی از جانب دولت آمریکا در حمایت ملت ایران انجام شود با برچسبهای مختلف مانع تحقق آن میشوند. با توجه به طرز تفکر "ترس بیمار گونه از دولتهای غربی و استعمار" که گریبان گیر ملت ماست، مردم هم چندان نگرش مثبتی به این قضیه ندارند ولی کوچکترین حمایت مردمی در هر کجای دنیا بزرگترین اقدام در کمک به مردم ایران هست. و این هم امکان ندارد مگر اینکه مردم دو کشور به ارتباط بی واسطه دسترسی آزاد داشته باشند. بینش مردم آمریکا به مردم ایران را یا ایرانیان مقیم آن کشور شکل میدهند، یا گزارشات خبری که از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می شود. مثلا یک آمریکایی غیر ممکن هست یک راهپیمایی چند هزار نفری را در تلویزیون ببیند ولی باور کند که این عده نماینده حتی پنج درصد جامعه نیست. ایرانیان مقیم آمریکا هم متاسفانه نماینده ایران سی سال قبل هستند و نماینده درستی از حال حاضر ایران نیستند. ولی یک امکان رفت و آمد و یک امکان ارتباط مستقیم تر با ملت ایران و نه کسانی که مدعی نمایندگی آن ( از هر نوع و جنسی ) بزرگترین کمک به جهان غرب برای نجات از بحرانی است که گریبان گیرش شده.
شرمنده که کمی طولانی شد
آنچه مسلم است تصویر غیر واقعی یا حداقل دور از واقعیتی است که دو ملت از یکدیگر در کلیه موارد در ذهن دارند و این مراودات به دوملت ثابت خواهد کرد که فقط دولتهایشان با دشمنند.لازم نیست آمریکائیها به حوزه علمیه بیایندهمانطور که من تمایلی به دیدن زندان گوانتانامو ندارم. زندگی با دوستیها صمیمی تر و زیباتر است.
به نظر برقراری ارتباطات بیشتر با ایران از هر نوع که می خواهد باشد رژیم حاکم را در پایمال نمودن حقوق انسانها در این کشور جری تر خواهد کرد
همایون در ایمیلی به تفسیر خبر نوشت:
با درود
نخست ميخواهم از طريق همين وبلاگ شماوفاي گرامي از موضع دولت ايالات متحد مريکا در برابر مردم ايران سپاسگزاري کنم. سخنان پرزيدنت بوش و دکتر رايس دربارهي پيشينهي تاريخي و جايگاه حقيقي ملت ايران که نه يک بار بلکه بارها از زبان ايشان مطرح شده است مايهي خوشحالي من شهروند ايراني است و نيز مايهي احترام هر چه بيشتر دولت و ملت بزرگ امريکا و همچنين شخصيت فردي پرزيدنت بوش و خانم دکتر رايس نزد وجدان من ايراني است.(اکنون که اين جملات را مينويسم سخن پرزيدنت بوش دربارهي احترامي که او به فرهنگ کهن ايران دارد و نيز تاکيد او بر نام
خليج فارس در گوشم زنگ ميزند؛ در حالي که کلمات نفرتانگيز خامنهاي دربارهي تخت جمشيد شکوهمندمان را از ياد نميبرم!) اين سخنان ايشان به ويژه زماني در ذهن شهروند ايران اهميت بيشتري مييابد که به تاريخ و فرهنگ ملت ايران در اين سالها بارها از سوي حاکمان نظام اسلامي در ايران، چه در گفتار و چه در کردارشان حمله شده است.دربارهي پرسش شما. برقراري چنين رابطهاي
به سود مردم دو کشور است. تاکيد ميکنم مردم دو کشور. ولي به هيچ روي دوست ندارم دولت امريکا با رژيم ديکتاتوري اسلامي که سي سال
است به ملتهاي ايران و امريکا توهين ميکند و به شديدترين وجهي حقوق بديهي شهروندان ايراني را پايمال ميکند، روابط عادي برقرار
کند. من شهروند ايراني از دولت امريکا (چه دموکراتها در کاخ سفيد باشند چه جمهوريخواهان) به عنوان پيشروترين دموکراسيها و نيز رهبري گسترش دموکراسي در سراسر دنيا انتظار ندارم روابطش را با ديکتاتوري سياه نظام اسلامي عادي کند بلکه بايد از تمام راههاي ديپلماتيک و نه نظامي براي
فشار آوردن بر نظام ديکتاتوري اسلامي استفاده
کند
من فقط به این مسئله فکر میکنم که باتوجه به سیاستهای چند گانه دولتمردان ایران آیا آمریکا باز هم اعتماد میکند عده ای از شهروندان خود را به عنوان کارمند به ایران اعزام نماید . من روزی را می بینم که عده ای از انصار و گروههای فشار به دفتر حافظ منافع آمریکا حمله ور شده و باز موجب شرمساری دیگری برای ملت ایران خواهند شد. گذشته از اینها آیا مردم آمریکا هم مانند دولت متبوعشان می توانند ملت ایران را به عنوان یک دوست پذیرا باشند، با توجه به اینکه مدتهاست که تبلیغات جهانی بر علیه مردم ایران بوده
آقای وف سلام اینا همه چرنده هم ملت ایران سرکارند و هم ملت آمریکا دو دولت باهم 30 سال است که خیلی هم دوست هستند حتی از تاریخ دوستی زمان پهلوی صمیمی تر . آمریکا هم با بن لادن دوسته و هم با دولت ایران . جان من بخونش
من فيلم هاي از جنايات مامورانشون دارم كه اگه بخواهيد ميفرستم براتونreza-dg206@yahoo.com
ارسال یک نظر