پاسخ های سر و ته گشاده یک ایرانی بهایی پارازیتی به سوال های توپ کامبیز حسینی در برنامه پارازیت قسمت شانزدهم از سخنگوی جامعه جهانی بهایی! تقدیم به خودی های پارازیتی که از خودی های بیخودی بهترن! ناخودی نداریم!
پارازیت: آقای ثابتان آیا شما نجس هستید؟! دم دارید؟! با محارم ازدواج می کنید؟! خودتون رو با سنگ پاک می کنید؟!
سخنگوی جامعه جهانی بهایی: (حرف های بهایی زد)
بهایی پارازیتی: بهاییان در ایران از طرف آخوندهای متعصب نجس خونده می شن تا زمانی که دنبال احقاق حقوق مسلم پایمال شده شهروندی شون به عنوان یک ایرانی باشن. البته موقعی که باید می بردنشون جبهه حق علیه باطل و سربازی و مالیات بگیری و غیره نجس نبودن و نیستن! تازه در دوران "دفاع مقدس" از خود بنده نجس که اون موقع پارازیتی نبودم ولی از دید اونا پارازیت بودم خون گرفتن که به رگهای رزمندگان اسلام بزنن! چه بسا شهید راه حقی که در راه گذر از کربلا برای رسیدن به قدس خون من ازش ریخت یا جانبازی که هنوز هم خون نجس من در رگهاش هست. بله نجسیم تا موقعی که حقوقمون رو مطالبه کنیم! در سایر موارد، ای همچنین نجس نجس هم نیستیم!
دم داریم؟! من می خوام جایزه بدم به اون فقیهی که اول بار این سخنان گهر بار رو تلاوت کرده. البته جایزه های زیادی هم باید به اونهایی داد که باور کردن... آخه عزیز دل برادر تو دنیا 350 هزار بهایی ایرانی داریم و بیش از 7 میلیون بهایی غیر ایرانی. هیچوقت از خوئتون نپرسیدین که با این همه پیشرفت علم و مطالعات گسترده چرا تا حالا یکی از این دانشمندان جهان که هیچ همین مبتکرین و مخترعین ایرانی به این گروه از انسانهای دم دار توجه نکرده که بابا بهایی ها یک گونه خاص از مخلوقات بشری هستند که دم دارن!!! یه قورباغه با سه تا چشم تو ناکجا آباد پیدا می شه تمام مطبوعات و انتشارات علمی ازش فیلم و عکس و گزارش تهیه می کنن. اونوقت هفت میلیون آدم در سراسر دنیا نزدیک به 200 ساله راس راس راه می رن و دم دارن و هیچکس هم متوجه نمی شه؟!! واقعا این بهایی ها مظلوم واقع شدنا!
با محارم ازدواج می کنید؟! بله! عموم با زن عموم ازدواج کرده، خاله ام با شوهر خاله ام، زن داییم با داییم. حتا مامانم با بابام ازدواج کرده. اجازه بدین با این مختصر وارد مبحث شیرین ازدواج و صیغه و این حرفا از دید همون فقیه دم بریده نشیم که ممکنه آخرش ما رو هم بفرسته خونه بخت!
خودتون رو با سنگ پاک می کنید؟! اگر هدف پاک کردن باشه با همه چیز پاک می کنیم! شما چی کار می کنین؟ نگران بند انگشتتون و میزان دخول اونو و چرخش مچ و صدای جرقش هستین؟! خوب شما اونجوری پاک کن، بذار ما هم زیر دممون رو خودمون یه جوری پاک کنیم! ولی جون مولا برو اون فکرت رو از این حرفا پاک کن! بهایی ها کارای مهمتر دارن؛ برابری حقوق زن و مرد، وحدت انسان ها، صلح جهانی و .... خوب می گی اینا همش حرفه؟! باشه حرف باشه اقلا حرفای خوبه. بذار بزنن!
پارازیت: این حرفایی که برای شما در اوردن، کیا در اوردن؟! چرا دراوردن آقای ثابتان؟!
سخنگوی جامعه جهانی بهایی: (باز حرف های بهایی زد)
بهایی پارازیتی: همین نمایندگان ویژه خدا در صد و شصت سال اخیر در ایران در اوردن که کسی به حرف بهایی ها گوش نکنه آخه فکر می کنن مردم خرن اینا باید بهشون بگن چه حرفی رو از کی بشنون!
پارازیت: آقای ثابتان این قرقه ضاله بهایی چه جوری اصلا ضاله شد؟! و اصلا چه هیزم تری به جمهوری اسلامی فروخته که این همه مورد لطف جمهوری اسلامی قرار می گیره؟!
سخنگوی جامعه جهانی بهایی: (باز هم حرف های بهایی زد)
بهایی پارازیتی: حالا درست شد؟! زدی تو خال کامبیز جان؟! از وقتی گفت یه دین جدید اومده و نترسین خیلی عجیب و غریبم نیست همون چیزیه که نه فقط شما بلکه بقیه ادیان هم منتظرش بودن. هر دینی گفت یکی قراره بیاد که کارا رو سر و سامون بده بعد بهایی ها گفتن اومد! گفتن یعنی چی ما تازه نشستیم بر اریکه قدرت. زکی! یعنی مشترکین محترم ما صاف صاف از در این دکون رد شن و حرفهای قشنگ قشنگ بلغور کنن و به دنبال چه می دونم از این حرفا باشن که بشر یک خانواده است و جهان در حکم یک وطنه؟! تازه زنا حقوق مساوی با مردا داشته باشن؟! به بقیه ادیان هم احترام بذارن و اونا رو قبول داشته باشن و وحدت در کثرت و از اینجور حرفا؟!! پس تکلیف کافر و مومن و بهشت و جهنم چی می شه؟! خلاصه همون جور که یهودی های متعصب چشم دیدن مسیحی ها رو نداشتن و بعدا مسیحی های متعصب چشم دیدن مسلمونا رو نوبت به بهایی ها که رسید آخوندای متعصب قاط زدن. همین! و اما در جواب چه هیزم تری فروختن باید بگم که چه هیزمی ترتر از همین حرف های که زدم؟! تازه هر روز از حقوق کمتری برخوردار می شن. بیشتر بگم؟! یکی دیگه هم می گم. بهایی ها می گن دین باید سبب الفت و محبت بشه و پبغمبرشون گفته اگه دین باعث اختلاف بشه نبودنش بهتره!! تازه بهایی ها آخوند و کشیش و خاخام و این حرفا هم ندارن. خودتی و خدای خودت. بریم سر مطلب بعدی تا سوسک نشدیم.
پارازیت: چرا آقای ثابتان همکیشان شما همدینان شما در ایران برای اسرائیل این همه جاسوسی می کنن؟!
سخنگوی جامعه جهانی بهایی: (باز حرف های بهایی زد ولی ای بد نبود)
بهایی پارازیتی: می دونی کامبیز جان تو که خودت جاسوس سیا هستی که بهتر می دونی وضع کار تو دنیا، نه فقط ایران خیلی خرابه. این بهایی های ایرانی هم که وضعشون بدتره. پاک سازی شدن، از ادارات و دانشگاهها اخراج شدن، دنبال هر کاری که رفتن بهشون گفتن شما دم دارین و نجسین و ما سنگ به اندازه کافی برای اینکه شما خودتون رو باهاش پاک کنین نداریم. خوب موندن بیکار و بیعار. از طرف دیگه خدا وکیلی در مجموع آدمای قابل اطمینانی هستن، البته نخاله مخاله هم توشون هست ولی سر جمع قابل اطمینانن، وابستگی و گرایش و انگیزه سیاسی هم ندارن، کاری هستن و همچین بفهمی نفهمی سالم و با اخلاقن خوب کی از اینا بهتر برای جاسوسی؟! فقط این جمهوری اسلامی کم لطفی می کنه و بسته به مناسباتش با بقیه کشورها هی عنوان این بهایی ها رو عوض می کنه. یه روز جاسوس روسیه می شن یه روز اینگلیس یه روز آمریکا. این خط این نشون فردا روزی که رابطه با چین بهم بخوره من مطمئنم می گن اینا جاسوس چین هستن. فقط تو یه چیز موندم اونم اینه که شهرام امیری چرا بهایی نبود؟! نه اینو نمی خواستم بگم. می خواستم بگم اگه همه بدونن که یکی جاسوسه دیگه جاسوس بودن چه مفهومی داره؟! من که دم داشتم ولی دارم شاخم در میارم!
پارازیت: ]ارتباط[ دارن یا ندارن الان؟! (اشاره کامبیز حسینی به مطلب سخنگو در مورد رابطه بهایی ها با اسرائیل)
سخنگوی جامعه جهانی بهایی: (حرف های بهایی زد. خوب چیکار کنه؟!)
بهایی پارازیتی: بله دارن! درست مثل ارتباطی که مسلمونا با عربستان سعودی دارن. خانومها آقایان قبله بهایی ها در اسرائیله. چرا؟! واسه اینکه پیغمبرشون در زمان حکومت قاجار و امپراتوری عثمانی به فلسطین بله به فلسطین تبعید شد، 80 سال قبل از تشکیل دولت اسرائیل. و بعد اونجا مرد و به خاکش سپردن. شد قبله مثل کعبه که در عربستان قبله مسلمونا شد. مگه مسلمونا جاسوس عربستانن!! بعدش این قدس قدسی که یه عمر تو سر ما زدین و تو هر میدونی یکی شو علم کردین و هی دور زدین و عقب جلو کردین که از کربلا بریم یا از کجا بریم بگیریمش مگه کجاست خوب تو اسرائیله دیگه! نکنه این جمهور اسلامی چی ها هم برای اسرائیل جاسوسی می کنن ما نمی دونستیم! "موسی جلودار است، نیل اندر میان است!" ای دل غافل! اینا دم ما رو هم از پشت بستن!!
پارازیت: اسرائیلی ها از شما حمایت می کنن؟!
سخنگوی جامعه جهانی بهایی: (حرف های بهایی زد)
بهایی پارازیتی: تا بترکه چشم حسود، بله! نه تنها اسرائیلی ها از بهایی ها و حقوق پایمال شده اونها در ایران دفاع میکنن بلکه همه صدو نود و نمی دونم چند کشور دیگه هم که توی اون قطعنامه دونی نیویورک زیر پاشون علف سبز شده از بهایی ها حمایت می کنن به استثنای معدودی که هنوز نمی دونن بهای ها انسان نیستن. حالا شما هی نامه های محرمانه بدین به این سازمان و اون سازمانتون و اینقدر بهایی ها رو اذیت کنین تا اذیت دون تون رو لولو ببره! یه چیز باحال تر اینه که بهایی ها به غیر از اماکن مقدس خودشون تو اسرائیل حق ندارن جای دیگه ای تو اون کشور زندگی کنن! اینم دستمزد ما بعد از اینهمه جاسوسی صادقانه! ناگفته نمونه که در دوران دفاع مقدس همین برادران رزمنده اسلام با صهیونیست ها موشک درست می کردن بزنن تو سر صدامیان کافر ولی خوب حالا ما هم مثل کامبیز دیگه چیزی نمی گیم!
پارازیت: اونوقت شما پول می دین به اسرائیل؟!
سخنگوی جامعه جهانی بهایی: (حرف های بهایی زد تازه گفت "یک شاهی" پول نمی دیم و نمی گیریم که نشون می ده قرارداد بهایی ها با اسرائیل در زمان شاه بسته شده چون الان که نوسان دلار رو عشق است)
بهایی پارازیتی: سخنگو گفت دیگه نه پول به کسی می دیم نه می گیریم. معامله پایاپای! این حرفا چیه؟! قابلی نداره! پول که هیچی حتی مثل حزب الله هم رهنمود معنوی هم نمی دیم و دریافت نمی کنیم! این اسرائیلی ها اگه بلد بودن جون خودشونو نجات می دادن مائی که از پل صراط افتادیم و قبل از رسیدن بعضی ها به رسالت یا بعد از اون، سیدخندان پیاده شدیم دیگه چه به این حرفا!
پارازیت: آقای ثابتان چرا فکر می کنین جمهوری اسلامی بهائیان رو انسان نمی دونه و حداقل حقوق شهروندی که برای بقیه قائله برای بهای ها قائل نیست؟!
سخنگوی جامعه جهانی بهایی: (باز حرف های بهایی زد)
بهایی پارازیتی: انسان نمی دونه. فقط به همین یه قسمت سوال فکر کنین ببینین تا کجای عمق وجود انسان می سوزه اونوقت! چرا فکر می کنم که انسان نمی دونه؟! برای اینکه در طول این سی سال به بزرگترین اقلیت مذهبی غیر مسلمان ایران اجازه نداده کار کنن، اخراجشون کرده، به دانشگاه راهشون نداده، مخل آسایش و رفاه روزمره اونها شده، جلوی پیشرفت اجتماعی و اقتصادی اونها رو گرفته، دویست نفرشون رو کشته، هزاران رو بازداشت و زندونی کرده بعد خسته نشده رفته قبرستوناشون رو هم خراب کرده تا شامل رافت اسلامی باشن! حالا ایرانی های بهایی چی می خواستن؟ رسمیت، برخورداری از همین حقوقی که تو همین قانون نیمچه اساسی هست و خدمت عاشقانه و خالصانه به وطنشون، به ایرانی که پیامبرشون و دینشون هم از اونجا برخواسته.
پارازیت: اینهمه بهایی ها رو تو ایران کشتن از اول انقلاب تا الان. هفته پیش رهبران تون رو به بیست سال زندان محکوم کردن که به نظر یه حکم عجیب و غریبی میاد اصلا بیست سال زندان. چرا جمهوری اسلامی نمی ذاره همه بهایی های ایران از ایران برن؟! چرا تشویق نمی کنه که برن؟!
سخنگوی جامعه جهانی بهایی: (حرف های بهایی زد)
بهایی پارازیتی: جمهوری اسلامی از این بیشتر نمی تونه تشویق بکنه! چماق رو ول کن هویج رو بچسب! سی سال فشار روی ایرانی های بهایی تا این حد کم نیست! سوال اینه که چرا ایرانی های بهایی ترجیح می دن تو ایران بمونن؟! جوابش اینه که عاشقن حواسشون نیست! میزنن تو سرشون اونوقت اینا میگن ایران گلستان می شه خاکش رشک جهان می شه! البته شایدم می ترسه این 350 هزارتا ایرونی بهایی برن پیش اون 7 میلیون بهایی غیر ایرونی بعد به جای اینکه اینا انقلاب صادر کنن فرقه ضاله صادر بشه بعد حالا همین جوریش با جامعه بین المللی مشکل دارن اونوقت دیگه خر بیار و باقالی بار کن! اگه این جامعه بین المللی یا جهانی بهایی هم بیاد اینور میدون! اونوقت کی جاسوسی کنه عزیز من؟! کی اخلال در نظم مملکت ایجاد کنه و امنیت نظام رو به خطر بیاندازه؟! چه سوالی می کنی کامبیز جان؟! الان مثلا اگه جنبش سبز رو صادر کنن پس اونوقت کی رو بگیرن؟! یه جنبه دیگه سوال تو که برام جالبه نه فقط راجع به بهایی ها بلکه همه انسان هایی که تو ایران به جرم تفاوت اندیشه یا مطالبه حقوقشون زندانی می شن اینه که شما که منتظرین تو همین یکی دوساله امام زمان ظهور کنه دیگه چرا احکام بلند مدت می دین؟! خوب اقلا تو حکمشون بنویسین تا زمان ظهور که اقلا اگه بساط جمهوری اسلامی هم تو این فاصله به نرمی یا سختی برافتاد این دم بریده های نجس ول نگردن سنگ ایران به سینه بزنن!!
پارازیت: آیت الله منتظری قبل از فوتشون گفتن بهایی ها از حقوق شهروندی برخوردارن چون به قانون عمل می کنن و مالیات می پردازند. آیا مرجع دیگری غیر از آیت الله منتظری شما در ایران میشناسید که حکمی مشابه راجع به بهایی ها و حقوق شهروندی شون صادر کرده باشه یا فتوایی داده باشه؟!
سخنگوی جامعه جهانی بهایی: (حرف های بهایی زد و منتظری را ستود)
بهایی پارازیتی: عزیز دل برادر... آیت الله منتظری جای خود ولی واقعا تو منتظری که یکی دیگه به تو بگه این بقل دستی تو که بهاییه یا هر کوفت دیگه ای،یه انسانه و حق داره؟!!! اومد و اون نگفت این بابا انسانه آخه تو خودت انسان نیستی که ببینی این انسانه؟!
پارازیت: آقای ثابتان سوال های من تموم شد. شما یک دقیقه وقت دارید که هر چی دوست دارید بگید. عین یک دقیقه رو همینجوری که هست پخش می کنیم.
سخنگوی جامعه جهانی بهایی: (کمتر از یک دقیقه حرف های بهایی زد)
بهایی پارازیتی: هیچ حرفی ندارم و این یک دقیقه رو به حرمت همه انسانهایی که به حرمت انسانی شون تجاوز شده سکوت می کنم و غصه می خورم که آخه اینه انسانیت؟!
13 اوت 2010
این گفتگوی تخیلی در خواب و پس از دیدن پارازیت محبوب نوشته شد و توسط فردی که بعد از مصاحبه اش با نورادین پیر موذن نماینده مجلس شورای اسلامی از سوی روزنامه کیهان به عنوان "يكی از افرادی كه حتی نزد ضد انقلابيون مقيم خارج كشور نيز به هواداری از صهيونيسم معروف است" سانسور شد!
زنده باد پارازیت!
۱۳۸۹ مرداد ۲۳, شنبه
پاسخ های سر و ته گشاده یک ایرانی بهایی پارازیتی به سوال های توپ کامبیز حسینی
۱۳۸۹ تیر ۲, چهارشنبه
"آیــا مـا محـکوم هستیم که آزاد باشـیم؟"
همراهان ارجمند.... مطلب زیر مقاله ایست از دکتر آرام حسامی استاد علوم سیاسی دانشگاه مونت گامری... بخوانید و بیاندیشید و سپس بگوئید "چی فکر می کنین؟"
آیــا مـا محـکوم هستیم که آزاد باشـیم؟
هرانسانی که با مکانیسم قدرت خودکامه ، دست و پنجه نرم کرده باشد و فشار چکمهٔ قدرت را روی گلویش بطور ملموسی حس کرده باشد، مفهومی از درست و نادرست، از ظلم وعدالت، از جبر و اختیار هم خواهد داشت. چنین برخوردی، شناختی از این مفاهیم درانسان بوجود میآورد . موقعیت ویژهٔ اجتماعی ، اقتصادی، سیاسی و حتی بی سوادی یک فرد، مانعی برای درک این مفاهیم نیست. چیزی دراین تجربهٔ شخصی هست که این درک را فرا ملیتی و فرا نژادی میسازد.
در ماه می۱۹۴۰ هیتلر به فرانسه حمله میکند. یک ماه بعد سربازان آلمانی وارد پاریس میشوند. یک هفته بعد ازآن، با به زانو درآمدن ارتش فرانسه، نخست وزیر فرانسه، هم به آتش بس وهم به معاهده ایی یک جانبه تن در میدهد. فرانسه به دستور هیتلر به دو قسمت تجزیه میشود. آلمان به مدّت ۵۰ ماه، تا اوت ۱۹۴۴، تنها قدرت حاکم در فرانسه باقی میماند. در این مدت تخریب، ویرانی، زندان، خفقان، شکنجه، تحقیر ومرگ خشونت آمیز،جزئی از زندگی روزمرهٔ فرانسویها میگردد. جوّی مملو ازناامیدی، با هوای کاملا ً مسموم تمام فرانسه را در برمیگیرد. فرانسویها با روحیه ای مغلوب و آمیخته به یأس، افسرده و مضطرب، دغدغهٔ سرنوشت نامعلوم خود و میهنشان را دارند. در سال ۱۹۴۳، در چنین جو تهوع آوری، ژان پر سارتر مینویسد:
" ما محکومیم که آزاد باشیم".
آیا سارتر به تنا قضی که در این جمله وجود دارد، واقف نیست؟ مگر خودش شخصا ً جنگ را تجربه نکرده بود؟ مگر او خود زیر سلطه قدرت خود کامهٔ نازی زندگی نکرده بود؟ مگر خودش به جنگ نازیها نرفته بود؟ مگر زندان نیفتاده بود؟ مگر با چشم خود استبداد و ظلم نازیها را با ملت ،ندیده بود؟ مگر او اضطراب، افسردگی، یأس و بیهودگی را درهموطنا نش به طور ملموسی حس نکرده بود؟ پس دلیل این مدعا چیست؟ چرا ما محکومیم که آزاد باشیم؟
بطوراجمالی، جواب سارتر به این پرسشها این است که:
محکومیت ما در واقع زاییدهٔ دو پدیده اجباری است
۱. هستی و وجود ما در این جهان
۲. انسان بودن ما در این عالم هستی
هیچ کدام از این دو اتفاق به اختیا رخودمان نبوده و هیچ کس دراین دو مورد هرگز حتی نظر ما را هم نپرسیده است. مشورتی با ما نشده است . ما دراین دو مورد تصمیمی نگرفته ایم. اما این محکومیت ما به انسان بودن الزاما ً به معنای محکومیت ما به آزاد بودن نیست. مگر اینکه سارتر ادعا کند که معنای انسان بودن، آزاد بودن است. این دقیقا ًخود، ادعای بحث انگیز سارتر میباشد.
طبق فلسفهٔ سارتر،انسان برخلاف یک میز، یک صندلی، یک سیب دارای ضمیری آگاه و ذهنی فعال است . این ذهن فعال، امکان شناخت را برای ما میسر می سازد. درطی این خود شناسی و محیط شناسی، انسان به این نکته نیزپی می برد که برخلاف اشیاء، ازقدرت اختیاروانتخاب برخوردار است .به این معنا که بر خلاف میز و صندلی که ماهیتشان از قبل مشخص وتعیین شده می باشد، انسان هرلحظه با اعمال اراده و انجام تصمیماتی که می گیرد ، ماهیت خود را تعیین می کند. ویژگی خاص انسان این است که او هستی خودش را خود می سازد و مشخص می نماید. ما تصمیم می گیریم که معلم باشیم، مادری کنیم، خیاطی بیاموزیم، موسیقی بنوازیم، نقاشی کنیم، راست بگوئیم یا دروغ. هرکدام از ما ، درواقع، پدیدهٔ اینگونه تصمیماتی هستیم که تا به امروز گرفته ایم. با تحقق بخشیدن به این تصمیمات، وجود، هستی، ماهیت و جوهر خود را نیز، هرآن، تعیین می کنیم. به همین منوال، با انجام هر خواسته جدیدی، خود را دوباره و دوباره، ازنو، میسازیم. بله، جسم ما ممکن است دردانشگاه، در خانه، درخیابان ، دربیمارستان و یا درزندان باشد. اما این ضمیر آگاه و ذهن فعال ما است که تصمیم می گیرد که چه معنایی،به این گونه بودنها بدهد. از نظر سارتر، انسان بودن، مختار بودن و آزاد بودن، همـانــا، یکی است.
جواب سارتر به اشغالگری، تهدید، تحقیر، خفقان، شکنجه و به مرگ وحشیانه در دست رژیم خودکامه، ین است: که ما محکومیم آزاد باشیم و خود را دوباره و دوباره، با هر تصمیم جدید، ازنو بسازیم. حتی درزمان جنگ، حتی در سلول انفرادی، و حتی زیرشکنجه، فردآزاد است که راست بگوید و به هم قطاران خود خیانت کند و یا دروغ بگوید و ازوجودشان اظهاربی اطلاعی کند.
با انتخاب هر یک از این گزینه هاست که یک شخص ، وجود خویش را به عنوان یک وطن پرست و یا یک خائن تعریف و تعیین می نماید. درهرصورت تصمیم با ماست، اختیارازآن ماست. انسان بودن یعنی محکوم به تصمیم گرفتن.
یک فرانسوی میتوانست، دولت ویچی را به رسمیت بشناسد و یا میتوانست از دوگل و دولت فرنسهٔ آزاد درلندن، حمایت کند. میتوانست آتش بس تحمیلی را به رسمیت بشناسد و یا به مبارزهٔ مسلحانه، کماکان ادامه دهد. میتوانست با دولت اشغالگرنازی همکاری کند و یا به نهضت مقاومت ملی بپیوندد. میتوانست فرار را برقرارترجیح دهد. میتوانست درتبعید مبارزه کند و یا در وطن ،خیانت ، یا می توانست، چه درغربت و چه دروطن ،سکوت اختیارکند !
به هرحال تصمیم و اختیارازآن فرد است. این ما هستیم که سرنوشت خود را با تصمیمها واعمال مان رقم میزنیم. اما از این تصمیم گیری، مارا گریزی نیست . ما محکومیم که آزاد باشیم. درواقع قهرمان ِاول ِکتاب ِهشتصد صفحه ای هستی و نیستی سارتر، آزادی است.
یک سال پیش، مردم ایران تصمیم گرفتند که با رأی خود، سرنوشت خود و میهنشان را، به گونه ای دیگررقم بزنند. از بعد ازاعلام نتیجهٔ انتخابات تا امروز، مردم آزاد منش ایران با پا فشاری واستقامت خود برای مطالبهٔ حقوقشان، حکومت را برسریک دو راهی قراردادند: یا تسلیم واحترام به تصمیمات و اراده جمعی وارزشهای دمکراتیک و یا پرداخت هزینه اعتراضات و مبارزات مردمی با حکومت. واکنش مکانیزم قدرت، به این اراده گروهی و تصمیمات اجتماعی در طیّ این مدت، تحقیر، خفقان، زندان، شکنجه، تجاوز و گلـوله بوده است. در واقع این تصمیمات وعملکرد جنبش آزادی خواهانه مردم،افشا کننده تمام تضادها و تناقضهایی جمهوری اسلامی ازبدو تاسیس آن ،بوده است. این درایت و استقامت این جنبش بوده است، که رژیم جمهوری اسلامی را مجبور به انتخاب روش و منشی کرده است که ماهیت خود را به عام وخاص نشان دهد: یعنی یک رژیم خودکامۀ مطلق. باز این ذکاوت و کاردانی این جنبش بوده است که حکومت را مجبور به اخذ تصمیماتی کرده است که ماهیت فاشیستی خود را از ۲۲ بهمن به طور ملموسی به نمایش بگذارد.
اما این تصمیم حکومتی، تنها تصمیم سرنوشت ساز، در طی یک ساله گذاشته نبوده است:
دو کاندیدی که هم خودشان و هم همسرانشان، با هزینهٔ بسیارسنگین، تا به امروز پای حقوق مردم، قانونمندی وعدالت ایستاده اند نیز، تصمیم خود را گرفته اند.
آن مرجع تقلیدی که مردم را به مال و جاه نمیفروشد و جنایات رژیم را مورد انتقاد قرار میدهد، او، امروز تصمیم خود را گرفته است.
آن روشنفکر مذهبی که دیگر حاضر نیست توجیه کنندهٔ پندار، گفتار و کردار این رژیم باشد، او نیز تصمیم خود را امروز گرفته است.
آن استادی که با وجود حضور جاسوسان رژیم در کلاسها یش به انتقاد و شماتت بالاترین مرجع شرعی و حکومتی ادامه میدهد وآینده خود و خانواده اش را در آستانه باز نشستگی به خطر میاندازد، او نیز تصمیم خود را گرفته است.
آن وکیلی که برای دفاع از حقوق زندانیان سیاسی وعقیدتی تا پای جان ایستاده است، تصمیم خود را گرفته است.
آن پزشکی که با افشا کردن تجاوزها و جنایتهای رژیم در زندان، به استقبال مرگ میرود، او نیز تصمیم خود را گرفته است.
آن خبرنگاری که خود را به آب و آتش میزند تا روایت آزادی خواهی مردم را بازگو کند، او نیز تصمیم خود را گرفته است.
نویسندهای که به نان شب محتاج است ولی قلم خود را به رژیم ننگ نمیفروشد، او نیز تصمیم خود را گرفته است.
شاعری که صدای آزادی را به نظم میکشد وآمادهٔ تحمل هزینهٔ سنگین این عمل را دارد، او نیز تصمیم خود را گرفته است.
هنرمندی که صدایش را درخدمت حکومت ظالم نمیپذیرد و از پخش آوازهایش از صدا و سیما جلوگیری میکند، اونیز تصمیم خود را گرفته است.
مادر و پدری که تقاضا میکنند که مرگ فرزندشان را در راه آزادی به آنها تبریک بگویند، نه تسلیت، تصمیم خود را گرفته اند.
نوجوانی که در اوج خفقان با دکلمهٔ شعرش از صدای آزادی خواهی نـداها و سـهرابها، حمـاسه میآفریند، او نیز تصمیم خود را گرفته است.
پیرزنی که خانهاش را آب و جارو میکند و درخانهاش را چهارطاق باز میگذارد و به همسایههایش میگوید که آنان نیز چنین کنند، چون امروز روز راهپیمایی است، او نیز تصمیم خود را گرفته است.
خانمهایی که دراین شرایط ،هنوز به دنبال جمع آوری یک میلیون امضا حاضر به پرداخت هر گونه هزینهٔ مالی و جانی هستند، آنها نیز تصمیم خود را گرفته اند.
تمام اقلیتهای قومی و دگر اندیشان، که تا پای مرگ تسلیم زور واستبداد نشده اند، آنها نیز تصمیم خود را گرفته اند.
اما نابغه ترین و با ذوق ترین افراد جامعۀ ما، دانشجویان مملکت، سرمایه های واقعی ملت ما، آنانکه کماکان در صدر این جنبش آزادی خواهانه ایستاده اند و میدانند که، سینه های شان هرروز، آماج گلوله های رژیم است، آنان نیز تصمیم خود را گرفته اند.
در واقع تمام افرادی که مورد ضرب و شتم، حبس و شکنجه ،تحقیرو تجاوز قرار گرفته اند ،آنها نیز تصمیم خود را گرفته اند .
وآنان که با خون خود ،این نهال آزادی را پرورش داده اند ، آنها نیز تصمیم خود را گرفته بودند.
این شما آزادی خواهان ایران هستید که با تصمیمات خردمندانۀ خود :
· عـمل گرایی را جایگزین آرمـانگرایی نموده اید؛
· عقـلانیت را بجای احساسات برگزیده اید؛
· حقـانیت را بجای مشـروعیت، مبنای حکومت، قرارداده اید؛
· ادبیات سیاسی ایران را، از گفتار شرعی و فقهی، به گفتمانی مدنی و حـقوقی تبدیل کرده اید؛
· مناظره ای عمومی و گفتگویی همگانی را، درمورد مسائل بنیادی مملکت، ترویج داده اید؛
· امروز، حماسه آزادی خواهی مردم ایران، در سراسرجهان، پیچیده است ؛
این است دست آوردهای یک ساله گذاشته. این است اراده و تصمیم افراد آزاد منش ایران. تصمیم گرفته ایم که آزاد باشیم و درآزادی زندگی کنیم. سر نوشت خود را با این تصمیمات رقم بزنیم. این است جنبـش آزادی خواه سـبز، این است تلاش انسانها برای ایرانی آزاد.
حقا که "بیرون ز شما نیست شمایید شمایید"
"اسمید و حروفید و کلامید و کتابید جبریل امینید و رسولان سماعید"
با وجود چنین عزم راسخی، هوشـمندی و ذکـاوتی که ازخود نشان داده اید، موفقیت های سال جاری، دست کمی از دست آوردهای سال گذشته، نخواهد داشت :
· با تشویق شما ،آنان که تا به امروز، سکوت اختیار کرده اند، با آزادمنشان ، همصدا خواهند شد وآوایشان پیکر رژیم را متزلزل خواهد نمود؛
· با کوشش شما، آنان که هنوز، بی تفاوت، به تماشا نشسته اند، به حرکت درآمده و به جنبش خواهند پیوست؛
· با تلاشهای مداوم شما، دولتمردان جهان، جنبش آزادی خواهانۀ سبز را، بیشترباور خواهند کرد؛
· با درایت شما، گزینه همه پرسی برای انتقال بدون خشونت قدرت، محـبوبیت وارجحـیت خواهد یافت ؛
· با هدایت شما، تودۀ مردم، به توانمندی خویش درتعیین سرنوشت خود، واقف خواهند شد ؛
· با گفتار و به ویژه کردار شما، مردم به این مهم ایمان خواهند آورد که :
با وجود تمام محدودیتهای فرهنگی و علیرغم تعلقات مذهبی، در همین مقطع زمانی، توانایی تأسیس یک حکومت دمـکراتیک آزاد درایران را دارند .
یک رژیم فاشیستی غیراجنبی، ایران را، اشغال نموده است . مردم آزادیخواه ایران، روزانه با تحقیر، خفقان، زندان، شکنجه و مرگ خشونت آمیز، دست و پنجه نرم می کنند. درجـوی ممـلو از نا امیدی، با هوایی کاملا ً مسـموم ، مردم دغدغه آینده خویش و میهنشان را دارند. حکومت حاکم، تصمیم خود را گرفته است اما، زباله دانی تاریخ، ممـلو از رژیم هایی است که با زور و استـبداد، در صدد خاموش کردن مشـعل آزادی خـواهی بـرآمده اند.
نگاهی به روش و منش آزادیخواهان درسال گذشته، حاکی ازاین است که مردم ایران نیز، تصمیم خود را گرفته اند. این نسل جدید، مصمم است که سـرنوشت خود را به گونه ایی دیگر رقم زنــد. اراده کرده است که هسـتی خود را درآزادی و درآزادمنشی، دوباره و دوباره، ازنـو بسـازد. این نسل اگرچه، وارث گـناه پدری 57 می باشد، اما میـراثــش، برای همـیشه ایـــرانی آزاد، خواهد بود.
" مـــا محـــکومـیـم کــه آزاد بـا شیــم "
آرام حسـامی
ژوئن 2010
۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سهشنبه
تبادل سوخت اتمی، جام زهر یا خرید وقت؟ ادامه واکنش ها
تحلیلگران بین المللی به "شک زیاد" کشورهای غربی در مورد توافق اتمی میان ایران، ترکیه و برزیل توجه کردند و در تردید اند که آیا این ادام نمایانگر تقطه عطفی حقیقی و برون رفتی از بن بست اتمی ایران است و یا به شکل ساده ای تنها "استطاری" برای جلوگیری از تحریم ها است. ناظران آلمانی و ترکیه این توافق را "پیشرفتی بالقوه مثبت" خواندند و از آمادگی اشکار ایران برای مذاکره استقبال کردند. یک روزنامه اسپانیایی بر این باور است که تهران به یک "پیروزی دیپلماتیک" دست یافته است و یک روزنامه روسی امیدوار است این توافق "راه را برای حل مسئله اتمی ایران هموار کند." یک تحلیلگر بریتانیایی می گوید پیشنهاد تبادل سوخت ایران را "بسیار قابل توجه" خواند در حالی که معتقد است "هیچ کس شگفت زده نخواهد شد اگر ایران از زیر بار انجام آن نرود." منتقدان ایتالیایی، بریتانیایی، فرانسوی، روسی و هنگ کنگی شک دارند که احمدی نژاد قصد همیشگی استفاده از "تاکتیک تاخیر" برای "خرید وقت" در مورد تحریم ها را داشته باشد. رسانه های ژاپن، اسپانیا، بریتانیا، مکزیک و کانادا می گویند ایران واشنگتن را با استفاده از این توافق جدید در مسیر"تضعیف" تلاشها برای اعمال تحریم های شدیدتر علیه رژیم "غافلگیر" کرد. روزنامه نگاران روسی، اسپانیایی، هنگ کنگی و لهستانی نتیجه گیری کرده اند که ایران یک "فرجام موقت" از فشار بین المللی گرفته است درحالی که معلوم نیست تهران بتواند نهایتا از تصویب تحریم های جدید جلوگیری کند.
بیشتر ناظران عرب امضای توافقنامه تبادل سوخت توسط ایران با ترکیه را یک "شوک ماهرانه" در مسیر حل مناقشه اتمی آنکشور با غرب توصیف کردند درحالی که تحلیلگران اسرائیلی ابراز نگرانی می کنند که ایران قدمی دیگر در "مسیر دستیابی به تسلیحات اتمی" برداشته است. یک روزنامه اماراتی معتقد است تلاشهای تحت رهبری آمریکا برای اعمال تحریم های جدید توسط تهران "کیش و مات" شدند و یک روزنامه طرفدار اعراب می گوید ایران برنده این دور رقابت ها شد. تحلیلگری از سوریه آنرا "پیروزی دیپلماسی" توصیف کرد و ناظری از لبنان اعلام کرد بحران اتمی ایران "تمام شد." رسانه ها در امارات، قطر و لبنان معتقدند خطر برخورد نظامی در منطقه رفع شده و ابراز امیدواری کردند که غرب پاسخ مثبتی به این اقدام بدهد. رسانه های عذبستان و امارات بر نقش اساسی برزیل و ترکیه تاکید داشتند و گفتند "لازم نیست تمام مشکلات دنیا در واشنگتن حل شود." کارشناسی از طرفداران اعراب در عین حال ابراز نگرانی کرد که این توافق تاکتیکی است که ایران برای اتلاف وقت و ایجاد شکاف در جامعه بین المللی از آن استفاده کرده است. یک تحلیلگر اسرائیلی این اقدام را "یک داستان کلاسیک منحرف سازی" توصیف کرد و معتقد است یک اقدام نظامی هماهنگ توسط آمریکا "تنها گزینه" باقی مانده است.
چی فکر می کنین؟
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۷, دوشنبه
تبادل سوخت اتمی، جام زهر یا خرید وقت؟
همزمان با توجه رسانه های بین المللی به خبر امضای توافقنامه تبادل سوخت اتمی میان ایران و ترکیه، ناظران بین المللی نسبت به تعهد ایران در انجام آن ابراز تردید کردند و برخی بر این باورند که این حرکت ایران تنها مانوری برای دوری جستن از تحریم های بیشتر است. رسانه ها گزارش دادند که این توافق با میانجیگری مصرانه رئیس جمهوری برزیل لولا دا سیلوا و رئیس جمهوری ترکیه اردوغان به ثمر رسیده است. یک روزنامه ترکیه آنهرا "تصمیمی تاریخی" خواند و روزنامه ای دیگر نوشت چشمها به سوی واشنگتن دوخته شده است که آیا این توافق را خواهد پذیرفت یا خیر. خبرنگاران تلویریونی طرفدار اعراب و بریتانیا مشکوکند که آیا این توافق "باز شدن بن بست اتمی است" یا تنها "ابزار متوقف کردن تحریم های بیشتر." رسانه ها در اتریش، چین، فرانسه، آلمان و روسیه معتقدند تلاشهای لولا دا سیلوا "آخرین شانس" ایران برای حل مناقشه اتمی و پیشگیری تحریم های سخت تر است. در عین حال یک سایت خبری بریتانیایی نوشت ارسال اورانیم غنی شده با غلظت پائین به ترکیه مشکل را حل نمی کند برای اینکه ترکیه نمی تواند لوله های سوخت مورد نظر را تولید کند. تحلیلگران لهستانی و آلمانی می گویند از آجائیکه ایران در گذشته "وانمود کرده که پیشنهاداتی می دهد اما تنها برای اینکه به پیشنهادات تن در ندهد،" غرب باید نسبت به این حرکت محتاط باشد. یک گزارشگر تلویزیونی سنگاپور معتقد است تنها راه اثبات این مدعا انجام تعهدات و اقدام سریع بر اساس این توافق خواهد بود.
چی فکر می کنین؟
۱۳۸۹ فروردین ۱۱, چهارشنبه
تحریم ایران، حالا یا دیرتر؟
ناظران همچنان بر سر بهترین راه در برخورد با خواست اتمی تهران در بحث و مناظره اند. برخی می اندیشند تحریم رژیم موثر خواهد بود. برخی دیگر بر این فرض اند که ایران مسلح به سلاح اتمی گزیر ناپذیر است و بحث شان بر سر این مسئله است که در صورت عدم اقدام نظامی، محار ایران بهترین گزینه پیش رو است.
یک کارشناس بریتانیایی می گوید "با سایه شکی که بر موثر بودن تحریم ها یا اقدام نظامی پیشگیرنده افتاده است، بحث ها در این مورد بالا گرفته است که آیا ایرانی که آمادگی اتمی شدن دارد، محار کردنی است." از آنجائیکه "ایران برنامه اتمی اش را با حاکمیت خود مترادف می بیند،" کارشناس بریتانیایی دیگری پیشنهاد می کند که "بهترین سناریوی ممکن یک جنگ سرد طولانی بین ایران و غرب است... با وجودیکه برنامه های موشکی و اتمی ایران را نمی توان متوقف کرد اما تحریم های بین المللی، کنترل صادرات و اختلالات در صنایع ایران می تواند آنها را محار کند." یک روزنامه طرفدار اعراب پیش بینی می کند که "هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، اگر موفق باشد، نمی تواند برنامه اتمی ایران را از میان بردارد بلکه آنرا چند سالی به تاخیر خواهد انداخت. اگر ایران با سرعت کنونی به غنی سازی اورانیم ادامه دهد، پیش از سال 2012 یک بمب اتم خواهد ساخت." این روزنامه می گوید "کاخ سفید خود را برای بروز چنین واقعیتی آماده کرده و برای ایران شرایطی را تدارک دیده تا به آنها ثابت کند با دستیابی به بمب اتم چیزی جز انزوای بیشتر عاید ایران نخواهد شد."
یک روزنامه روسی در سرتیتر خود نوشته "ایران هنوز شانسی برای اصلاح وضعیت خود دارد." این روزنامه می نویسد "در اوائل ماه جاری، مسکو و پکن به وضوح اعلام کردند که در صورتیکه تهران با جامعه بین المللی همکاری کند و پیشنهاد آژانس بین المللی انرژی اتمی را در مورد غنی سازی اورانیم بپذیرد، آنها هم در مقابل در رویکرد خود نسبت به تحریم های سخت تر تجدید نظر خواهند کرد." یک خبرگزاری اروپایی با اشاره به اینکه "چین برای اولین بار تعهد کرده است تا در مذاکرات جدی تحریم ایران شرکت کند" می نویسد این مطلب "این قویترین پیامی است که نشاندهنده آمادگی پکن برای حضور جدی در مذاکرات دور چهارم تحریم هاست." اما یک روزنامه هندی می نویسد "تهران باید به شکل مضاعفی برای متقاعد کردن کشورها خصوصا آنهایی که در مجاورت ایرانند تلاش کند تا آنها را متقاعد کند برنامه اتمی اش صلح آمیز است." این روزنامه بر این باور است که با نزدیک شدن برزیل و ترکیه به ایران تهران "هنوز شانسی برای زنده ماندن در مقابل تیغ تحریم های کشورهای غربی خواهد داشت."
آمریکا از اتحاد و یکپارچگی گروه پنج علاوه یک و قدم های جدی این گروه ابراز خرسندی می کند و بر این باور است که هیچ یک از این کشورها بر اساس منافع خود نمی خواهند شاهد خاورمیانه ای باشند که رقابت تسلیحات اتمی در آن آغاز شده باشد که نه تنها بر هم زننده ثبات در منطقه خواهد بود بلکه تهدیدی خواهد بود برای برهم زدن ثبات جهان.
چی فکر می کنین؟
۱۳۸۸ اسفند ۲۸, جمعه
نوروزتون خیلی پیروز!
۱۳۸۸ اسفند ۱۲, چهارشنبه
به بهانه پایان المپیک زمستانی و آستانه روز زن
"تهران همکاری نمی کند"
رسانه ها پس از سخنان رئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی و اظهارات مدودیف رئیس جمهوری روسیه از شدت گرفتن حرکت به سوی تحریم ها خبر می دهند.
وبسایت روزنامه ایتالیایی لا ریپوبلیکا خبر داد "آژانس بین المللی انرژی اتمی: تهران همکاری نمی کند." سایت بی بی سی گزارش داد مدیر کل جدید آژانس، آمانو، "موضع جدی تری نسبت به مدیر قبلی اتخاذ کرده" که "می تواند به درخواستهای تحریم علیه ایران قوت بخشد" که تا کنون با مقاومت دو عضو شورای امنیت سازمان ملل، چین و روسیه، مواجه بوده است. روزنامه گاردین نوشت "این سخنان در زمانی ایراد شده است که آمریکا و بریتانیا سرگرم جلب حمایت برای تحریم های جدید سازمان ملل علیه ایران به دلیل عدم تعلیق غنی سازی اورانیم از طرف آنکشور هستند." کوریر دلا سرا نوشت "مدودیف...در مورد تحریم های هوشمند علیه ایران گفت، بله" و سایت خبری او آر اف اتریش نوشت "بالاخره مسکو تصمیمی در جهت اقدام سخت تر علیه ایران اتخاذ کرد." تحلیلگری در لا فیگارو فرانسه نوشت "آمریکا همچنان می خواهد بر فشار سیاسی و تحریم های اقتصادی تمرکز کند اما این راه، راهی باریک است... بر خلاف فرانسه و اسرائیل، آمریکا نمی خواهد تحریم هایی اعمال کند که ایران را فلج کند و مردم هزینه آنرا بدهند...کاری که گفتنش آسانتر از انجام دادن آن است."
چی فکر می کنین؟
آیا برقراری ارتباط ایران و آمریکا در این مقطع می تواند پیش از برهم خوردن ثبات نسبی منطقه خصوصا در عراق و افغانستان و بروز درگیری نظامی یا رقابت تسلیحات اتمی در خاورمیانه، راه حل عمده ای برای حل بحران اتمی ایران از طریق دیپلماسی باشد؟
آیا زمان آن فرا رسیده که "تحریم های فلج کننده" اعمال شود؟
چرا تهران از مذاکره و بازگشت به جامعه جهانی سر باز می زند؟
اگر حتی ایران برای کنترل فشار تنش های داخلی و مطالبات "جنبش سبز" بتواند با قبول شرایط سازمان ملل از فشار بین المللی علیه خود بکاهد، چه انگیزه ای آنها را به این سمت سوق می دهد که از داخل و خارج خود را در فشار بگذارند؟
۱۳۸۸ اسفند ۹, یکشنبه
واکنش های رسانه های بین المللی به روابط ایران و سوریه
۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سهشنبه
واکنش های بین المللی به سخنان کلینتون
۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه
۱۳۸۸ بهمن ۱۷, شنبه
برخی از واکنش ها به تحولات اخیر ایران
ناظران بین المللی با توجه به گزارش های پرتاب موشک ماهواره بر به فضا توسط ایران، تعهد این کشور را نسبت به قبول طرح آژانس بین المللی انرژی اتمی برای تبادل اورانیم زیر سوال بردند. بیشتر رسانه های پایتخت های کشورهای غربی از اظهارات احمدی نژاد در مورد توافق تبادل اورانیم "با احتیاط" استقبال کردند. روزنامه نگاری در اسپانیا احمدی نژاد را استاد بازی موش و گربه با غرب توصیف کرد. مفسران در روسیه، هنگ کنگ، اسپانیا، سنگاپور و آلمان بر این گمانند که ایران می خواهد روسیه و چین را تشویق کند تا با تحریم های جدید موافقت نکنند. کارشناسی در هنگ کنگ نوشت تهران پس از سخنان اوباما در کنگره مبنی بر اینکه آمریکا برای حل بحران ایران ممکن است "تدابیر نظامی را در کنار دیپلماسی به کار بندد"، "فشاری فوق العاده" احساس کرد. رسانه های لبنان، چین و امارات بر این باورند که احمدی نژاد قصد دارد فشار اپوزسیون داخلی را کاهش دهد و توان مذاکره خود را با غرب افزایش دهد. بیشتر رسانه های عرب از گسترش پیگاههای موشک های پاتریوت آمریکا در بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس ابراز نگرانی کردند. یک روزنامه نگار طرفدار عرب در عین حال نوشت آمریکا برای حمله به ایران آماده نمی شود بلکه برای تحریم هایی فراگیر آماده می شود که می تواند منجر به سقوط رژیم شود.
چی فکر می کنین؟
۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سهشنبه
فشار داخلی، سازش بین المللی
به نظر می رسد هربار دولت ایران به هر دلیل تحت فشار داخلی است در صدد سازش یا حداقل کاهش فشار بین المللی بر می آید. التهاب های اخیر در داخل ایران می تواند انگیزه اظهار نظرهای اخیر احمدی نژاد در مورد امکان تبادل سه زندانی آمریکایی در ایران با "زندانیان ایرانی در آمریکا" و پذیرش تبادل اورانیم در خارج از خاک ایران باشد.
شما چی فکر می کنین؟
۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه
مصاحبه وزیر امور خارجه آمریکا با CNN
مصاحبه وزیر امور خارجه آمریکا با CNN در لندن و در حاشیه کنفرانس افغانستان مورخ 28ژانویه 2010
سوال: تا جائیکه ما اطلاع داریم شما حداقل یک طرح کلی برای تحریم هایی که می خواهید در مورد ایران اعمال کنید در دست دارید. به چه سرعت شاهد آنها خواهیم بود؟
کلینتون: من تمام روز نه تنها در مورد افغانستان بلکه در مورد ایران با کشورهای زیادی ملاقات کردم. به همراه خود دو نفر از کارشناسانی را آورده ام که روی طراحی تحریمها و اجرای آنها کار می کنند و در حال ارائه ایده های مختلف هستیم. هنوز وقت آن نرسیده که در این مورد اظهار نظر کنم برای اینکه نمی خواهم پیش از بررسی سایر کشورها نظری اعمال کرده باشم اما پیشبرد این امر در دستور کار ما است.
ما مایلیم تا حد ممکن حمایت جلب کنیم و می خواهیم اطمینان حاصل کنیم ایرانی ها متوجه این امر توجه بشوند که جامعه بین المللی چشم خود را بر روی ادامه سرپیچی آنها از مقررات آژانس بین المللی انرژی اتمی مبتنی بر تعهدات شورای امنیت، نخواهد بست. اما هنوز زود است که در مورد جزئیات آن صحبت کنم.
سوال: شما گفته اید که تحریم ها اساسا سپاه پاسداران را هدف گرفته. سپاه پاسداران، چنانچه می دانیم، بخشهای کلیدی اقتصاد ایران را در دست دارد. حال شما چگونه آنها را هدف می گیرید که مردم ایران از این تحریم ها صدمه نبینند؟
کلینتون: خوب آنها (سپاه)، تا جائیکه ما دریافته ایم، منافع اقتصادی زیادی دارند و ارزیابی ما این است که تحریمها سخت خواهند بود و به وضوح اقتصاد ایران را هدف می گیرند اما جامعه بین المللی متاسفانه چاره دیگری ندارد. این وضعیت ناشی از رفتار دولت ایران است نه تنها در این مورد بلکه رفتاری که با معترضان و تظاهرکنندگان دارند. یکی از وزرای خارجه یکی از کشورهای مسلمان در نهایت سردرگمی می گفت "چطور می توانند برای تظاهر کنندگان مجازات اعدام داشته باشند؟" دولت ایران کارش به اینجا کشیده شده.
بنابر این، جامعه آنها زیر فشار زیادی قرار دارد. ما فکر می کنیم ضرورت دارد محاسبات سران ایران را تغییر دهیم و فکر می کنیم این راه، راه مناسبی است و در این مسیر حرکت می کنیم.
سوال: اما اگر شما وضعیت را برای مردم دشوار کنید ممکن است در نهایت مردم را نسبت به دولت خود خشمگین کند و در نتیجه به شکلی تغییر در رژیم صورت پذیرد؟
کلینتون: خوب، این امر برای مجازات کردن ایران نیست بلکه به منظور تغییر رفتار آنهاست و به منظور هدف گرفتن یک فرد خاص نیست. هدفش تغییر محاسبات سران ایران است چه این سران در بیت رهبری باشند یا در سپاه پاسداران یا رئیس جمهور یا هر کس دیگر. فکر می کنم کار دشواری باشد که اینجا بنشینیم و پیشبینی کنیم ایران چگونه واکنش نشان خواهد داد چراکه ما همچنان راه دیپلماتیک را باز گذاشته ایم ولی حرکت عمده ای ندیده ایم که نشان دهد آنها مایل به برقراری ارتباط با ما هستند.
فکر می کنم وقت آن رسیده که جامعه بین المللی بگوید، نه، ما اجازه نمی دهیم شما در مسیر دستیابی به تسلیحات اتمی به حرکت خود ادامه دهید. این امر بر هم زننده ثبات است و ما در مقابل شما می ایستیم.
سوال: اما به نظر می رسد حد اقل در دید کلی، شما- ایالات متحده مرکز توجه خود را تغییر می دهد. اصل برنامه اتمی است اما در عیم حال به نظر می رسد تمایل جدیدی برای مجازات سرکوبگران به وجود آمده باشد.
کلینتون: خیر. برای مثال، اگر رهبری ایران پیشنهاد ما را در مورد رآکتور تحقیقاتی تهران می پذیرفت که اورانیم غنی شده با غلظت پائین خود را به خارج بفرستد ما اینجا نمی نشستیم تا در مورد تحریم صحبت کنیم. این امر نتیجه انتخاب آنهاست. تصمیم گرفتند که این کار را انجام ندهند. فکر می کنم ایرانی ها بر سر دو راهی قرار گرفته اند. فرصتی در اختیار دارند تا از رهبرانشان مطالبه کنند. چنانچه از بیرون آشکار است آنها در عمل به تعهدشان نسبت به مردم ایران بر منای اصولی که ادعا می کنند بر اساس آن حکومت می کنند، ناتوان بوده اند. بنابر این صدای اعتراض و صدای اپوزسیون همچنان رژیم ایران را به چالش خواهد کشید.
اما جهان خارج در این امر درگیر نیست. این یک مسئله داخلی اجتماعی برای ایرانیان است که در مورد آن تصمیم باید تصمیم بگیرند. چیزی که مایه نگرانی جهان خارج است، برنامه اتمی آنهاست. اگر برنامه اتمی نبود، ما همچنان تاسف خود را از رفتار آنها با شهروندانشان ابراز و آنرا محکوم می کردیم اما به تحریم ها نمی پرداختیم . ما به تحریم ها می پردازیم چراکه نیات اتمی ایران تهدیدی برای سایر کشورهای جهان است.
چی فکر می کنین؟
۱۳۸۸ بهمن ۴, یکشنبه
شش دقیقه تا روز قیامت باقی است!
دانشمندان عقربه دقیقه شمار "ساعت روز رستاخیز"، Doomsday clock، را در ماه جاری میلادی، یک دقیقه به عقب بردند. دلیل این امر به گفته گروهی که شامل 19 برنده جایزه صلح نوبل است تغییرات امیدبخش در ارتباط با تسلیحات اتمی و تغییرات آب و هوایی است.
این گروه، حرکت رهبران جهان به سوی کاهش تسلیحات اتمی و همکاری در مورد تغییرات آب و هوایی را دلیل این تغییر یک دقیقه ای عنوان کردند و عامل کلیدی این حرکت را "دوران جدیدی از همکاری ها دانستند که حاصل تغییر در نحوه برخورد دولت آمریکا با مسائل بین المللی است و بخشی از آن نتیجه انتخاب باراک اوباما به عنوان رییس جمهور آمریکا است."
"ساعت روز رستاخیز" ساعتی سمبلیک است که از سال 1947 توسط هیات مدیره "بولتن دانشمندان اتمی" در دانشگاه دانشگاه شیکاگو کنترل می شود. هر چه این ساعت به نیمه شب نزدیکتر شود، جهان به یک فاجعه جهانی نزدیکتر شده است. این گروه وسایل و روشهایی را که بشر می تواند با استفاده از آن خودش را نابود کند اندازه می گیرد. از 14 ژانویه امسال این ساعت 11:44 را نشان می دهد یعنی 6 دقیقه به نیمه شب. از زمان تاسیس، این ساعت 19 بار تغییر کرده است.
در سال 2007 این ساعت از جمله به دلیل فعالیت های اتمی ایران و کره شمالی دو دقیقه به جلو رفته بود و 5 دقیقه به روز قیامت باقی مانده بود. حالا با وجود اینکه این دو کشور با جامعه بین المللی همکاری لازم را ندارند اما حرکت گسترده بین المللی به سوی همکاری برای کاهش تسلیحات اتمی و بهبود وضعیت آب و هوایی 6 دقیقه باقی گذاشته!
چی فکر می کنین؟
۱۳۸۸ بهمن ۳, شنبه
۱۳۸۸ دی ۲۱, دوشنبه
بیانیه "مردمی"
این متن از دکتر آرام حسامی است. بخوانید و بیاندیشید و نظر دهید...
بیانیه ایی " مــردمی "
وقتیکه صدای آزادی خواهی مردم ازطرف رهبر، شنیده نمی شود، وقتیکه خواسته های قانونی ملت وتقاضای رسیدگی به حقوق شهروندیشان، توسط رهبریک حکومت با تهدید، خشونت، دستگیری، شکنجه وگلوله پاسخ داده می شود، زمان آن است که مردم مشروعیت وحقانیت یک رژیم را زیرسوال ببرند وخواهان تغییراتی بنیادی گردند. به پا خیزند وانقلاب کنند. این بود رفتارحکومت با ملت واین بود پایان کارسلطنت آریامهری.
درسال 1357 مردم ایران با رهبری آیت اله خمینی، مطالباتی را که ازمرداد 32 در قلبشان انباشته شده بود، ازنظام شاهنشاهی پهلوی، وصول کردند. دست آورد این انقلاب ،آزادی یک ملت، برای تعیین سرنوشت خود به دست خود، بود.
قرارداد اجتماعی که مابین شهروندان یک جامعه به طورمجازی وجود داشت ، با یک همه پرسی، جنبه ای قانونی وملموس گرفت. مشروعیت وحقانیت جمهوری اسلامی براساس همین قرارداد اجتماعی که با رأی اکثریت مردم تصویب وتأیید شده بود، شکل گرفت .
اما بعد ازسی سال حکـومت، با توجه به وقایع پس ازانتخابات، ازنظرتودۀ عظیمی از مردم ، هرآنچه که ازاین قرارداد اجتماعی مابین مردم و حکومت بجا مانده بود، لغووباطل گشت .
ازآنجایی که مقام اول جمهوری اسلامی، جواب خواسته ها ومطالبات قانونی مردم را با تهدید، ضـرب و شتم، زندان، شکنجه، تجاوز وقتل شهروندان، داده است؛
ازآنجایی که دردولت، مجلس، شورای نگهبان، مجلس خبرگان ، شورای مصلحت نظام وقوۀ قضائیه، منتخبین ومنتصبین این نظام، درمقابل عدالت خواهی مردم، به وظایف قانونی خود عمل نکرده اند؛
ازآنجایی که این نظام به طورسیستماتیک با ترویج تـرس ووحشت، به جنگی روانی در برابردگراندیشان دست زده است؛
ازآنجایی که این نظام درایجاد امنیت فردی،اجتماعی و مملکتی، کوتاهی نموده است ؛
ازآنجایی که این نظام تک تک آزادیهای که ازخواسته های اساسی انقلاب اسلامی بشمار می آمدند ودرحقیقت دلیل اصلی تأسیس یک جمهوری بودند را زیرپا گذاشته است ؛
ازآنجایی که دراین حکومت، برابری، درهیچیک ازحوزه های حقوقی، مدنی، عقیدتی، سیاسی،اجتماعی واقتصادی رعایت نمی شود؛
ازآنجایی که بی عدالتی درتمام ارکان ونهادهای این نظام حکم فرماست ؛
پس، مشروعیت وحقانیت این حکومت ازبین رفته وآن قراردادی که حق حاکمیت را به این نظام منتقل کرده بود، ملغی وباطل نموده است .
اما ازآنجایی که این تودۀ عظیم، درحال حاضر فقط درخیابان ها قابل شمارشند ؛
ازآنجایی که ممکن است هنوزاین تودۀ عظیم دراقلیت باشند ؛
ازآنجایی که ممکن است اکثریتی خاموش هنوزوجود داشته باشند؛
ازآنجایی که هرجمهوری برای مشروعیت وحقانیت خود، وابسته ومحتاج به رأی اکثریت شهروندان است ؛
وازآنجایی که دولت وحکومت دریک جمهوری، مستخدم ملت بوده و فقط با تمایل واجازه مردم به استخدام درآمده و قادربه ادامه خدمت می باشند؛
بنابراین، دراین مقطع زمانی، تنها یک همه پرسی می تواند تعیین کننده سرنوشت دولت ، حکومت وازهمه مهمترملت باشد.
برگزاری چنین همه پرسی می تواند بطورکاملا ً مسالمت آمیزبه بحران کنونی خاتمه دهد.
این همه پرسی یا به ادامه قرارداد اجتماعی سال 58 منتهی می شود ویا به تنظیم قراردادی تازه می انجامد. درهرصورت یا مشروعیت وحقانیت نظام کنونی را مسجل می کند ویا انتقال قدرت را به شکلی مسا لمت آمیز وبدون خشونت میســرمی سازد.
ازآنجایی که همه پرسی در ایران پیشینه تاریخی دارد، ازنظرمدنی وعرفی محکمه پسند است ومبتنی بر اصول جمهوری می باشد،این پیشنهاد، راه حلی کاملا ًعمل گرایانه بنظـرمی رسد.
رقم زدن سرنوشت مردم به دست مردم و برای مردم، حق مسلم هرشهروندی است .
آرام حسامی
ژانویه 2010